امروز : یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۵/۰۵/۰۵
کد خبر : 68815
چاپ خبر :
(دکتر شقیعی کدکنی به نقل از صورتگری از اهالی روسیه):

«شعر رستاخیز کلمات است» به قلم استاد قاسم اشراقی گلپایگانی

در این فرصت تصمیم گرفتم پیرامون تعریف شعر با ذکر اقوال 11 تن از بزرگان و صاحبنظران ایرانی و خارجی از قدیم تا امروز مطالبی را به اختصار در دو بخش تنظیم و به محضر مخاطبان نکته سنجمان تقدیم دارم

شعر

بخش دوم

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد

وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

(حافظ)

به راستی جا دارد در بخش دوم مقاله ی شعر رستاخیز کلمات است با افتخار گرامی داریم هر چند گذرا سرزمین هنر و شریعت و طریقت ایران همیشه سرفراز این ملک هنر پرور و زنده را و بگوییم چو ایران نباشد تن من مباد. و بنازیم به عطار بی همتایش، سعدی شیرین گفتارش و حافظ این قله ی سترگ شعر و حکمت و عرفان، خیام این منجم و ریاضیدان و حکیم و شاعر بی بدیل، جلالدین محمد بلخی به جهت فراهم آوردن مثنوی معنویش، صائب و طبع لطیفش و همچنین نظامی و خمسه ی عاشقانه ی نجیب و به کمالش و خلاصه نیمای مردستان گشاینده ی راهی نو در قلمرو شعر و خدماتش و اخوان بزرگ این اسطوره ی شعر و عزت و وطن دوستی و بهار و دهخدا و قهرمان و بسیاری دیگر و آنان که هستند و خدماتشان مشکور درگاه الهی باد.

آیا هرگز اندیشیده ایم چرا شعر ساده ی سعدی (بنی آدم اعضای یک پیکرند) منشوریست معتبر در سازمان ملل متحد؟ و یا فکر کرده ایم چرا فیتزجرالد خود را شاگرد و پیرو خیام می داند؟ و یا گفته ایم به کدامین دلیل گوته این نابغه ی آلمانی افتخارش شاگردی حافظ است و دیوان شرقی خود را با الهام از حافظ تدوین می کند؟ و ده ها و بلکه صدها نمونه دیگر و چرای دیگر.

این پرسش ها و چراها جوابی ندارد الا اینکه شعر درخشان و ادبیات غنی این سرزمین موجب این شگفتی های میمون و مبارک است. کدام افتخاری از این برتر که باور کنم این ملک اهورایی و دوست داشتنی ثروتی داشته و دارد به نام تمدن در حوزه های مختلف و بویژه ادبیات.

حال در چنین شرایطی جای تعجب است که گروهی خودباخته دل در گرو فرهنگ مغرب زمین سپرده و تحت تأثیر ادبیات آنان مسیر شعر را به جایی کشاندند که برای هر صاحب دل اهل فنی مایه ی شگفتی و تأسف است. البته اینها جدای از چند نفر انگشت شمارند که در زمینه ی شعر کارهای درخشانی دارند. گرچه به هر دلیل جزو لاینفک شعر یعنی وزن کامل را از شعرشان حذف کرده اند.

باری سه تن از اساتید بنام روزگار ما 1- نیما 2- دکتر شفیعی کدکنی و 3- اخوان آن شاعر راستین و بسیاری دیگر از بزرگان را عقیده بر آن است که استخوان بندی شعر وزن است وگرنه با کدام عیار می توانیم مرز و حدی بین شعر و نثر قائل شویم.

گلستان سعدی با آنکه وزن خاصی دارد ولی هرگز شعر نیست. مع هذا سعدی هم ادعای شعر بودنش نکرده زیرا همانگونه که گفتم وزن به شعر غنا و موسیقی می بخشد و در تأثیر روحی و روانی آن دخالت کامل دارد یعنی کاری که یک بیت شعر می کند گاهی چندین صفحه نثر نمی کند؛ و این موسیقی شعر است که در صدر مشروطیّت و قضایای بعد از آن به قدر سلاح ستارخان و دیگر مبارزین مؤثر بوده. زبان طنز آلود و تحریک کننده ی نسیم شمال و دیگر شاعران متعهد نیز همین تأثر را داشته است زیرا بشدت عواطف و احساسات انسان های طرفدار دمکراسی را تحریک می کرد.

نمی دانم این جمله ی معنادار را کدام بزرگی از اهالی موسیقی گفته است که “شعر و موسیقی یعنی توأم و همراه زبان دل ملت هاست” همانطور که رباعیات خیام و دو بیتی های باباطاهر و غزلیات حافظ در آنسوی مرزهای ما زبان دل ملت شریف ایران است. پس وزن از ارکان اصلی شعر است.

در اینجا سخن را درباره ی وزن کوتاه می کنم و یک خاطره ی با پیام از خودم معروض میدارم.

سالها پیش که استادم زنده یاد رحیم زوالنور صاحب آثار مکتوب بسیار ارجمند از جمله دو جلد در جستجوی حافظ در قید حیات بودند، روزی برای عیادتش چون بیمار بود به منزلش شهرک غرب تهران رفتم. سخن از شعر شد. یک دو بیتی خواندم گل از گلش شکفت و فرمود این شعر امروز است. دوباره بخوان و افزود دوست عزیزم ما با شعر خودمان حق نداریم برای مخاطبانمان معما طرح کنیم. آرایه و نوآوری درست اما معما نه و هرگز و بدنبالش فرمودند ما در گفتن شعر باید به ذایقه و سلیقه ی خواننده ی شعرمان احترام بگزاریم تا لااقل پیاممان در پرده ی ابهام نماند و با مراعات موسیقی آن احساسات همان مخاطب را تغنی بخشیم. نه آنکه با هزار و یک ترفند و زیر و بم کردن صدا و آواهای خاص شعرمان را از حالت نثر خارج و بیان کنیم لذا برای ارضای احساس شنونده انتخاب قوافی گوشنواز و فاخر هنریست که به شعر شعریّت می دهد و این شعر خواجه را خواندند:

طُفیلی هستی عشقند آدمی و پری

ارادتی بنما تا سعادتی ببری

و به من گفتند دو بیتی خودت را یک بار دیگر بخوان و خواندم:

سبومان خشک و آب چشمه سنگ است

سخن داریم میدان سخت تنگ است

حدیث شور و مستی وای افسوس

در این دنیا تب افیون و بنگ است

سروده ی سال 1355

با لبخندی از رضایت فرمودند من راحت فهمیدم چه می گویی همان طور که زبان امید را در زمستان فهمیده ام. و دریغا که آن جلسه آخرین باری بود که سعادت محضر آن استاد عزیز را داشتم. و چندی بعد آغاز کوچ به دیار باقی کرد و چشم از عالم خاک برگرفت. روانش همواره شاد باد.

باری به نوجوانان دوستدار شعر توصیه هایی دارم البته برای شکوفایی طبع و احساسشان:

1-مطالعه ی شعر را آن هم در ابتدا با شعر کلاسیک از شعرای واقعی هر چه بیشتر فراموش نکنند تا وزن ملکه ی ذهنشان شود.

2-برای خود راهنما و یا استادی که خود در شعر به کمال رسیده باشد انتخاب کنند تا ریزه کاری ها را بشناسند.

3-باور کنند شعر، سپید و سیاه ندارد بلکه باید در چهارچوب اصول تعریف گشته و پذیرفته شده از طرف اساتید بزرگ هنر آن هم از روزگارانی دیر یعنی از پیدایش شعر تا به امروز باشد.

خوب فرصت و حوصله ی این نوبت هم تمام شد امید است کاستی های حتمی این مقاله را با راستی فکر و اندیشه ی صمیمی خود مخاطبان بر من ببخشایند.

در پایان برای حسن ختام شعر دریچه ی اخوان را که دارای وزن و قافیه ی مناسب و موسیقی دلپذیر است به مخاطبان هوشمندمان تقدیم می دارم.

دریچه

ما چون دو دریچه روبروی هم

آگاه ز هر بگو مگوی هم

طرح شعر 5

هر روز سلام و پرسش و خنده

هر روز قرار روز آیندهطرح شعر 5

عمر آیینه ی بهشت اما آه

بیش از شب و روز تیر و دی کوتاهطرح شعر 5

اکنون دل من شکسته و خسته ست

زیرا یکی از دریچه ها بسته ستطرح شعر 5

نه مهر فسون نه ماه جادو کرد

نفرین به سفر که هر چه کرد او کرد

 

والسلام

و تا مجالی دیگر بدرود

استاد قاسم اشراقی گلپایگانی

برای خواندن قسمت اول کلیک کنید

استاد قاسم اشراقی

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات
  1. سماواتی گفت:

    جناب اشراقی. استاد محترم و گرانقدر.
    مقاله ی رستاخیز کلمات را مطالعه کردم بسیار استفاده بردم و جواب بسیاری از سؤالات برایم رفع گردید .از شما بخاطر مقالات مفیدتان قدر دانی میکنم…

    سماواتی

  2. قاسم اشراقی گفت:

    مخاطب ارجمند سماواتی محترم کامنت جنابعالی را مشاهده کردم خدا را شکر که مقالات این بنده بویژه مقاله ی رستاخیز کلمات موجب رضایت خاطر شریف شما گردیده از توٌجه وعنایت سرکار سپاسگزارم ایامتان همواره فرٌخ باد
    قاسم اشراقی گلپایگانی

دیدگاه شما

تبلیغات