امروز : یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۴/۰۵/۰۴
کد خبر : 28781
چاپ خبر :
رئیس قدیم دادگستری گلپایگان

اجرای عدالت، تمامی سعی و تلاش من درجهت تحقق وظیفه خطیر قضاوت بود

رسول احمدی بیان کرد:در این هفت سالی که مسئولیت ریاست دادگستری گلپایگان بر عهده مردم بود و قبل از آن، همواره سعی و کوشش خودم را در جهت اجرای عدالت بکار بردم

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیان گلپایگان، رسول احمدی ریاست قبلی دادگستری گلپایگان در مراسم تودیع خود ضمن تشکر از حجت الاسلام و المسلمین سید علی موسوی نژاد، معاونت محترم قضائی رئیس کل محترم دادگستری استان اصفهان ، حجت الاسلام موسوی خراسانی امام جمعه گلشهر ، قضات، اعضای شوراهای حل اختلاف و مسئولین و دیگر حاضران در این جلسه اظهار داشت: در سالهای آخر فارغ التحصیلی ام از دانشگاه تهران و در سال آخر کارآموزیم که سالهای 77 و 78 بود، وقتی از بنده سوال می شد دوست دارید کجا خدمت کنید، با اینکه یک بار هم بیشتر به گلپایگان نیامده بودم و تا  18 سالگی در خمین بودم، می گفتم دوست دارم به گلپایگان و یا خوانسار بروم.

وی بیان کرد: به دلیل اینکه در آن زمان هیچ شهری از استان اصفهان برای خدمت اعلام نیاز نکرده بود، تقدیر رقم خورد که چند سالی را در استان چهارمحال و بختیاری و در شهرستان بروجن خدمت نمایم . تا اینکه از طرف رئیس محترم وقت دادگستری گلپایگان با من  تماس گرفته شد و پس از پیگیری ایشان، شرایط برای انتقال بنده به شهرستان شهید پرور و خوب گلپایگان و خدمت در بین مردم عزیز و دوست داشتنی گلپایگان فراهم شد.

وی ادامه داد: در آن موقع دادگاههای عمومی بود و هنوز دادسرا احیا نشده بود، به همین خاطر مدتی را در شعبه دوم دادگاه عمومی مشغول انجام وظیفه بودم تا اینکه در سال 83 با احیای مجدد دادسرا به بنده اعتماد کردند و سکان دادستانی شهرستان گلپایگان را به این حقیر سپردند.

احمدی عنوان کرد: مدتی را هم در این میدان خدمت گزار مردم بودیم تا اینکه از قضا شرایط و تقدیر بر این رقم خورد که به خوانسار منتقل شوم  و تجربه ای را هم در خوانسار داشته باشم و 3 سال هم در بین مردم خوب و واقعاً دوست داشتنی و نجیب خوانسار بودم و پس از آن شرایط و تقدیر به گونه ای رقم خورد که توفیق حضور مجدد در میان مردم خوب و دوست داشتنی گلپایگان را داشته باشم که از این جهت واقعا خداوند متعال را خیلی شاکر هستم.

وی با بیان اینکه در این هفت سالی که مسئولیت ریاست دادگستری گلپایگان بر عهده ام بود و قبل از آن، همواره سعی و کوشش خودم را در جهت اجرای عدالت بکار بردم افزود: بخاطر آن سوگندی که یک قاضی قبل از قبول مسئولیت خطیر قضاوت باید بخورد، همواره همه سعی خود را در جهت تحقق وظیفه اصلی و خطیر قضاوت که همان اجرای عدالت هست قرار دادم.

وی افزود: هدف من از اجرای این عدالت ،عدالت در جهت تلاش برای برقراری نظم و امنیت در جامعه، عدالت در جهت جلوگیری از زیاده خواهی بعضی اشخاص زیاده خواه، عدالت در جهت حفظ حقوق بیت المال، عدالت در جهت احیای ارزشهای انقلاب اسلامی، عدالت در جهت مبارزه با ظلم و ظلم ستیزی و مقابله با ظالم، عدالت در در مسیر پناه دادن به مظلوم و دادخواهی مظلوم از ظالم، عدالت در میدان مبارزه با ناهنجاری های مشمئز کننده موجود در اجتماع اعم از باندهای مخوف و خطرناک مواد مخدر این بلای خانمان سوز و ویرانگر و شایع در بین جوانان مظلوم جامعه ما که قربانی عده ای طماع و فرصت طلب و زیاده خواه هستند بود.

رییس قبلی دادگستری گلپایگان با بیان اینکه سخت ترین لحظه برای بنده زمانی بود که جوانی را در آن طرف میز محاکمه ببینم که قرار است برای مواد مخدر محاکمه نمایم اظهار کرد: مبارزه با باندهای فساد و فحشاء، آدم ربایی، رشاء و ارتشا، ،عدالت در انجام وظایف شرعی و قانونی بدون توجه به توصیه ها، تخریبها، تهدیدها، تطمیع ها و جو سازی های مرسوم و شایع و بعضاً خارج از حدود تقوای الهی، عدالت در کوتاه کردن دست بعضی از واسطه ها و کارچاق کنها و آنهایی که با انگیزه های مادی تلاش در جهت منحرف کردن مسیر یک پرونده از یک دادرسی عادلانه را دارند، عدالت در اجرا و تحقق منویات مقام معظم رهبری در مبارزه با فساد اقتصادی، زمین خواری های مرسوم و شایع، تجاوز به اراضی ملی و جلوگیری از حفظ کاربری کشاورزی را از دیگر اقدامات خود دانست.

وی این توفیقات را نتیجه دعای خیر مردم عنوان نمود و افزود: گاهی مواقع  برخورد بعضی از مردم و نگاه مهربان و ابراز دعای آنها باعث می شد  حقاً و انصافاً آن سنگینی مسئولیت خطیر را بر روی دوش خود احساس کنم و آن همکاری و تعاملی که در بین همه مسئولین محترم و مهمتر از همه آن کار خوب ،تلاش خوب و زحمات طاقت فرسایی که همکاران قضائی بنده می کشیدند، مرا شرمگین می ساخت.

وی با بیان اینکه بنده شاید در بعضی از امور نگاه و بینش سیاسی داشته باشم  عنوان کرد:  همواره سعی نمودم در کار خود هیچ موقع آن گرایشات سیاسی را دخالت نداده و آنجایی که قرار بود عدالتی اجرا شود و در مورد کسی حکمی اجرا شود و به پرونده ای رسیدگی شود،  فارغ از تمام این مسایل سعی نمودم ورود پیدا کرده و اقدامات خوبی را در تعامل با دستگاه های دیگر داشته باشم.

احمدی در ادامه با بیان این نکته که عده ای، مدتی است با دادن القابی ، ما را مورد تفقد ، عتاب و یا سرزنش خودشان قرار می دادند  ابراز کرد: من واقعاً ازکسی کینه ای بدل نمی گیرم ، اما موضوعی است که دو روز است خیلی فکر بنده را به خود  مشغول نموده و این حق، حق من تنها نیست و من مجبور هستم اشاره ای نسبت به این مسئله داشته باشم، و و الله را قسم میگیرم بخاطر خودم نیست بلکه بخاطر ارزشهای نظام و انقلاب می باشد.

وی  با اشاره به اینکه اگرپدر و مادرتان در قید حیات هست دست آنها را ببوسید و اگر از بین شما رفتند حتما به هر روشی که برایتان ممکن است به یاد آنها باشید تصریح کرد: بنده پدری داشتم که در اوایل انقلاب، زندگی در تهران و زرق و برق تهران را رها کرده و به خمین مهاجرت نمود و در جهاد سازندگی مشغول به کندن چاه در روستاهای خمین شد.

وی افزود: ایشان به وسیله کلنگ و یا کمپرسور و بدون هیچ رابطه استخدامی برای بسیاری از روستاهای خمین چاههایی حفر نمودند که در شرایط خشک سالی کنونی، دارای آب بوده و مواقعی که ما به این شهر می رویم و مردم متوجه حضور ما میشوند  ما را مورد لطف و محبت خود قرار می دهند.

ریاست قدیم دادگستری گلپایگان ادامه داد: بعد از این مسئله ، پدرم توفیق حضور در جبهه های جنگ را پیدا نمودند و پس از چند مرتبه اعزام به جبهه در سال 64 در عملیات فاو ایشان بر اثر بمباران شیمیایی مجروح شده و به خیل جانبازان شیمیایی پیوستند.

وی اظهار کرد: پس از مجروحیت پدرم با وجود اینکه فرزند بزرگ ایشان بودم و سال سوم راهنمایی را تمام کرده بودم، برای رفتن به جبهه هوایی شدم و چون سن و سال کمی داشتم و اسم بنده را نمی نوشتند، این بزرگوار بنده را به بسیج بردند و با وساطت و شفاعت ایشان به جبهه اعزام شدم. ولی متاسفانه از دوستان خود جا مانده و توفیق شهادت را پیدا ننمودم.

وی گفت: سرانجام پدرم پس از تحمل 20 سال رنج و زجر در سال 84 در بیمارستان بقیه الله و بعد از یک سری کارهای پرتو درمانی و یک دوره طولانی بستری شدن دستشان از دنیا کوتاه شد

احمدی با بیان اینکه منظور از گفتن این مطالب ، انگیزه شخصی و تخریب کسی نیست عنوان کرد: امسال نیز همچون سالهای گذشته که جشن گلریزان برای زندانیان غیر عمد برپا می نماییم دو نفر از همکاران عزیز ما که هم اکنون در جلسه حضور دارند دو روز مانده به نوزدهم رمضان خدمت بزرگواری رسیده و ایشان را برای سخنرانی در مراسم جشن گلریزان دعوت نمودند. که متاسفانه همکاران ما مورد بی مهری و توهین این بزرگوار قرار گرفتند.

وی ادامه داد :  اتفاقاتی افتاده بود که از بنده مخفی گذاشتند، خبرهایی به من رسید و بنده کنجکاو شدم که چه  شده است ، از اینکه بعضی ها زنگ می زدند اظهار ناراحتی می کردند اظهار دلجویی می کردند و در واقع همراهی می کردند ؛ حساس شدم. و  یکی از این بزرگواران علی رغم اینکه نمی خواست این مطلب را بازگو نماید قسم دادم .

وی اظهار کرد:  با بغض به من مطلبی را گفتند من واقعاً نمی دانم و هرچی فکر میکنم این اصطلاح پدر سوخته را نمی فهمم و نمی توانم هضم نمایم،  چون عبارتی که به کار برده بود فلانی پدر سوخته داره گورشا گم میکنه از شهر میره ولی من خدمت این بزرگوار عرض میکنم بله پدر من سوخته بود. نمیدانم آن سوختنی که شما مدنظرتونه چیه ولی واقعاً سوخته بود. سوخته ارزشها بود. دو ماه ما شاهد این بودیم که حتی مشکل بلع پیدا کرده بود و نمیتوانست غذا بخوره . سوخته بود. سینه سوخته بود. صدا سوخته بود چون صوتیم در نمی آمد.

احمدی گفت:  نمی دانم این بزرگواری که اینطور بنده را خطاب کردند، من اگر بد بودم به من هر چه می خواهید بگید هر چند من واقعا ناراحت نمی شوم، اشکالیم نداره بدی کردم باید تاوانش را هم پس دهم ، ولی شما بزرگوار می دونستی و خیلی هم شنیده بودی که من فرزند یک جانباز شیمیایی هستم. این شایسته نبود که اینجوری بنده را خطاب بکنی و مورد تفقد خودت قرار بدی و این عبارت را بکار ببری.

وی  جایگاهی که این حرف را زد منصوب به مقام معظم رهبری دانست و افزود:  بنده این حق را  هم برای خود و هم و برای  آنهایی که همین الان  در راستای احیای ارزشهای انقلاب و بعنوان یادگاران دفاع مقدس ، مظلومانه و گمنام از دست ما میروند و شاهد پرپر شدن آنها هستیم، قائل هستم و پیگیری خواهم نمود.

وی بیان کرد: در همین جلسه رسمی هم اعلام میکنم که این موضوع را به گوش مسئولین بالاتر برسانید تا بدانند چیز  مخفی از کسی نداریم . اگر شده به گوش مقام معظم رهبری هم برسد این موضوع باید برسد.

احمدی در پایان از حاضرین در جلسه و مردم خوب شهرستان گلپایگان طلب حلالیت نمود و گفت: امیدوارم هر بزرگواری هر بدی از بنده حقیر دیده بخوبی خودش ببخشد.  من خودم را لایق این قدرشناسی و اظهار لطف و محبت شما عزیزان نمی دانم و نمی دانستم و از خداوند متعال طلب عاقبت بخیری برای خودم و همه  شما عزیزان خواهان و خواستارم.

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات

دیدگاه شما

تبلیغات