امروز : دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۴/۰۲/۲۲
کد خبر : 23336
چاپ خبر :
پایگاه خبری تحلیلی بیان گلپایگان

تغییرات کنونی در ساخت سیاسی عربستان، چارچوبی برای تنگناهای سیاست‌ خارجی عربستان است/ رفتارهای عربستان سعودی در منطقه به ضرر منافع ملی آمریکا خواهد بود

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیان گلپایگان؛ محمدرضا ثمری، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، دارای تالیفات متعدد در حوزه مطالعات منطقه خاورمیانه و کشورهای عربی و دارای دو دوره ماموریت دیپلماتیک و مسلط به دو زبان عربی و انگلیسی است.

از این استاد دانشگاه، تألیفاتی از قبیل مسائل خاورمیانه، سیاست های منطقه ای سادات و مبارک از 1970 تا پایان جنگ ایران و عراق و انقلاب اسلامی ایران و تأثیر آن کشور نیجریه به زبان انگلیسی منتشر شده است.

.

ثمری

.

تحولات اخیر خاورمیانه و به وجود آمدن نقش عربستان در تجاوز به یمن، بهانه ای شد که با این استاد دانشگاه به گفت و گو بنشینیم. آن چه که در پی می آید حاصل این گفت و گوست:

1-عربستان در جریان تحولات منطقه خاورمیانه؛ چه اهدافی را دنبال می کند؟

نحولات اخیر منطقه در حقیقت خارج از اراده ساختار سیاسی و حاکمیت عربستان سعودی رخ داده‌است و به نوعی در چارچوب خواسته‌ها و مطالبات مردم خاورمیانه عربی و اعتراض به وضعیت حاکم و رژیم‌های مستبد و وابسته عربی حادث شده‌است. از همین منظر باید گفت سیر تحولات منطقه ابتدا از تونس آغاز، در مصر و لیبی ادامه یافت و به بحرین و یمن یعنی درست در کنار مرزهای عربستان‌ سعودی رسیده‌است.

          با تداوم بیداری اسلامی در منطقه و سرایت آن به بحرین، عربستان برای حفظ ثبات و هشدار جدی به معترضان داخلی خود از یک سو و تلاش و جهت تحکیم روابط با غرب و آمریکا و دریافت حمایت های بیشتر ، مجبور شد به اعزام گسترده نیرهای نظامی و مشارکت در سرکوب  مردم بحرین اقدام کند. اجمالاً باید گفت تحولات یمن می‌تواند تأثیرات زیادی بر منطقه داشته باشد. یمن امتداد جغرافیایی جزیرهالعرب و عربستان محسوب می‌شود به همین دلیل هرگونه تغییر و تحولی در این کشور مستقیماً به روی کشور عربستان تأثیر می‌گذارد.

.

OnlineNewsImage

2-سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال جهت گیری سیاست های عربستان در منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟

گریگوری گاس در کتاب خود تحت عنوان  فراتر از فرقه‌گرایی : جنگ سرد نوین خاورمیانه (Bernard sectarianism: The New Middle East old war) بهترین چهارچوب برای فهم سیاست‌های منطقه‌ای در خاورمیانه را در قالب نوعی «جنگ سرد منطقه‌ای» می‌داند که به‌ویژه پس از حمله آمریکا به عرافق و افغانستان، دو کشور ایران و عربستان سعودی بازیگران اصلی آن هستند.

به گفته گاس این دو کشور تلاش خواهند کرد که به‌صورت مستقیم وارد درگیری نظامی با یکدیگر نشوند، بلکه درصدند در رقابتی مستمر حیطه نفوذ خود را در منطقه افزایش دهند. کنش‌های منطقه‌ای و عربستان حتماً باید در چنین چارچوبی قرار گیرد تا قابل فهم باشد.

از منظر دیگر رقابت‌های منطقه‌ای ایران و عربستان در قالب جنگ نیابتی به‌ویژه در کشورهایی که دچار گسل مذهبی شیعی – سنی هستند، بروز و ظهور پیدا می‌کند و به همین دلیل است که تقابل این دو در کشورهایی مانند عراق، سوریه؛ لبنان و اخیراً یمن خود را نشان داده‌است.

به‌صورت کلی سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال تحرکات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … عربستان در همین بستر به‌خوبی قابل بازیابی می‌باشد. مضافاً بر اینکه جهت‌گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات منطقه از چند مشخصه برخوردار است:

 اول: عدم‌ دخالت مستقیم در مسائل داخلی کشورها (برعکس عملکرد حاکمیت عربستان سعودی در بحرین و اکنون در یمن).

دوم: دفاع از حقوق ملت‌ها و مستضعفین

سوم: مبارزه مستمر با تروریسم که در حال حاضر در مبارزه با جریان‌های تروریستی و تکفیری جنایت‌کار در منطقه مانند داعش و جبهه‌النصره … تجلی یافته‌است.

  3-بحران یمن و دلیل حمله عربستان به یمن در چه بوده است؟ آیا حمله عربستان به یمن به دنبال دعوای تاریخی بین دو کشور است یا عربستان اهدافی دیگر را دنبال می کند؟

همان‌گونه که در بالا ذکر شد یمن امتداد جغرافیای جزیره‌العرب و عربستان سعودی محسوب می‌شود.

          عربستان طی سال‌ها یمن (همسایه جنوبی) را به‌عنوان حیاط خلوت خود قلمداد می‌کرده‌است و با دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم و حمایت از دیکتاتوری علی عبدالله صالح در تلاش بوده‌است که هم‌روند سیاست‌های یمن را تحت کنترل داشته‌باشد و هم اختلافات مرزی فیمابین را مسکوت نگه دارد.

در حال حاضر عربستان‌ می‌داند که حرکت حوثی ها در یمن ریشه‌ در ساختار سیاسی، اجتماعی و قومی و قبیله‌ای یمن دارد و جریانی کاملاً خودجوش و در راستای احقاق حق تضییع شده شیعیان می‌باشد و از همین منظر عربستان قدرت‌گیری شیعیان زیدی در یمن را به مثابه افزایش قطعی قدرت منطقه‌ای ایران تعبیر می‌کند و یکی از دلایل اصلی حمله به این کشور هم همین است.

مخالفت شورای همکاری با تحولات یمن

مخالفت شورای همکاری با تحولات یمن

 4: با توجه به تحولات منطقه خاورمیانه وظهور سازمانهای افراطی و تروریستی مانند داعش و … به نظر می رسد که سیاست کلی آمریکا در منطقه نسبت به کشورهای عربی و بویژه عربستان سعودی دچار نوعی چرخش و تغییر شده است. از این منظر روابط آمریکا و عربستان سعودی را چگونه ارزیابی می کنید ؟

 

شاکله سیاست خارجی عربستان و آمریکا از زوایا و پیچیدگی‌های زیادی برخوردار است. جهت‌گیری کلی سیاست های سعودی‌ها بر این مبنا بوده‌است که رضایت برادر بزرگتر یعنی آمریکا را همواره جلب نمایند؛ اما به‌ویژه طی یک دهه گذشته صاحب‌نظران و استراتژیک‌های زیادی در آمریکا تأکید داشته‌اند که جهت‌گیری‌ها و رفتارهای عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه در نهایت به ضرر منافع ملی آمریکا خواهد بود.

برخی از صاحب‌نظرات معتقدند آمریکا با توجه به تحولات پر شتابی که علائم آن (از منظر آینده‌پژوهی) دیده می‌شود، مجبور به بازتعریف متحدان استراتژیک خود در حوزه شرقی کره زمین خواهد شد در این بازتعریف ایران یکی از متحدان استراتژیک آمریکا محسوب می شود.

از این بحث که بگذریم بدون تردید مجموعه تحولات بعد از حوادث یازده سپتامبر و طرح خاورمیانه بزرگ، مبارزه با تروریسم و جنگ بر علیه عراق صدام از سوی دولت آمریکا، موجب تغییراتی در روابط آمریکا و عربستان سعودی شد و در حقیقت با توجه به اینکه بخشی از نو محافظه‌کاران آمریکایی، عربستان و نظام سیاسی آن را به عنوان منشأ تروریسم در خاورمیانه معرفی می‌کردند این امر موجب شد تا دوره‌ای پس از 11 سپتامبر نوعی سردی در روابط دو کشور ایجاد گردد.

20-6-1391-IMAGE634828814778261496

          از سوی دیگر روند تحولات بعدی منطقه مانند تحولات فلسطین، لبنان و مشکلات روزافزون نیروهای آمریکایی در عراق و نیز افزایش نقش خاورمیانه‌ای ایران، نوعی «نیاز مشترک» را در روابط دو کشور ایجاد کرده‌بود. در مجموع می‌توان دو نگاه یا جهت‌گیری را نسبت به عربستان در آمریکا دید. نخست نوعی نگاه هنجاری نامیده‌می‌شود که در این نگاه بحث دموکراسی‌سازی و اصلاحات را در عربستان سعودی در اولویت قرار می‌دهد و از همین منظر عربستان را به‌عنوان یک ساختار سیاسی اقتدارگرا،  متحدی بی‌ثبات مطرح می‌کند. دوم نگاه به عربستان به عنوان متحد استراتژیک برای آمریکا. در این نگاه موقعیت و توانمندی‌ عربستان در منطقه در جهت ارتقاء و تأمین منافع آمریکا و بازار نفت و انرژی مدّنظر قرار می‌گیرد.

          افزون بر تحولات منطقه‌ای، عربستان سعودی از دو دهه گذشته تاکنون به معضل اساسی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه تبدیل شده است و بنابراین ادامه هم‌پیمانی آمریکا و عربستان به‌ شکل کنونی مخالفان جدی در آمریکا دارد. همان‌گونه که در دهه هفتاد میلادی روابط حسنه، آمریکا با پینوشه دیکتاتور شیلی، بزرگترین ضعف سیاسی خارجی این کشور تلقی می‌شده از زمان حوادث و انفجارهای یازده سپتامبر 2001 نیز رابطه با عربستان سعودی به بزرگترین سرافکندگی دولت آمریکا تبدیل شده است.

          آمریکایی‌ها در دوران پادشاهی ملک عبدالله شاه پیشین عربستان تلاش کردند این کشور عقب‌افتاده از نظر ساختار سیاسی را به تغییراتی در حوزه سیاسی و فاصله گرفتن از ارتجاع سیاسی وادار کنند اما موفق نشدند. شاید تغییرات کنونی در ساخت سیاسی عربستان علاوه بر مطالبات و مقتضیات داخلی و شکاف بین نسلی با نخبگان حاکم پاسخی به تحولات منطقه‌ای و نوعی چارچوبی برای تنگناهای سیاست‌ خارجی عربستان تلقی شود.

منبع: پایگاه خبری آسوبان

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات
  1. ناشناس گفت:

    درود بر اندیشه وتحلیل بسیار شیواو واقعى دکتر محمدرضا ثمرى

دیدگاه شما

تبلیغات