امروز : دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۲/۱۱/۲۳
کد خبر : 1418
چاپ خبر :

سه پرسش

سرمقاله-سه پرسش

روزی فیلسوفی که از آشنایان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت: سقراط می دانی ؟ درباره یکی از شاگردانت چه شنیده ام؟سقراط پاسخ داد،لحظه ای صبر کن!پیش از اینکه به من چیزی بگویی از تو می خواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی.مرد پرسید : سه پرسش!؟ سقراط گفت:بله درست است.پیش از اینکه درباره شاگردم با من صحبت کنی،لحظه ای آنچه را که قصد گفتنش را داری آزمایش می کنیم.نخستین پرسش حقیقت است:آیا کاملاً مطمئنی که انچه را که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟مرد پاسخ داد:نه،برعکس!!سقوط ادامه دارد:پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی در مورد آن مطمئن نیستی بگویی؟مرد کمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت:سقراط ادامه داد:و اما پرسش سوم ((سودمند بودن))است.آن آنچه را که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟مرد پاسخ داد؟نه واقعاً…سقراط نتیجه گیری کرد:اگر می خواهی به من چیزی را بگویی که نه حقیقت دارد و نه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلاً آن را به من می گویی؟!))در حکایت بالا مطلبی که قابل تأمل است اینکه سقراط قبل از اسلام بوده و ما در جامعه ای زندگی می کنیم که مسلمانیم و پیرو مکتب تشیع،و این دین مبین آبروی مؤمن را همتای حرمت کعبه آورده و حیثیت و آبرو،محوری است که بیشتر روابط انسان با مردم و توجه آنها به او،برگِرد آن می چرخد،بدین جهت دیگران نسبت به آبروی مؤمن دو وظیفه مهم دارند یکی حفظ آبروی او و دیگری دفاع از آن.امام صادق (ع) در این باره می فرماید:آن که به زیان مؤمنی به قصد آبروریزی و از بین بردن آقای او سخن گوید تا او را از چشم مردم بیندازد،خداوند او را از ولایت خود خارج و به سوی ولایت شیطان رها می کند،ولی شیطان هم او را نمی پذیرد. (بحارالانوار ج72صحفه 216)گاهی متاسفانه در شهر کوچکی چون شهر ما این برخورد ناپسند با توهین نیز همراه می شود که علاوه بر آثار و عواقب اخروی،مجازاتهای دنیوی نیز به دنبال دارد که به وسیله حاکم اسلامی به اجرا در می آید و نباید از آن غافل شویم.و انچه مسلم است هر مسلمان و شهروند مؤمنی وظیفه دارد به اندازه توان خویش ،نگذارد که دیگران آبروی برادر دینی اش را خدشه دار سازد.مردی حضور رسول اکرم(ص) از کسی بدگویی کرد،و در همان جا فرد دیگری در مقام دفاع از او برآمد که حضرت فرمود:(وسائل الشیعه ج8 ص607)کسی که جلوی آبروریزی برادر مؤمنش را بگیرد،از آتش دوزخ در امان است.در جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم به دلیل آرامش و سکونی که در آن وجود دارد متأسفانه در مواردی معدود خبری ناقص و خام منتشر می شود که در دقایقی پس از آن چنان روایت های مختلف و متفاوت می شنوی که واقعاً ضمن تأسف خوردن،انسان به این می اندیشید که شاید یکی از دلایل اصلی پیشرفت نکردن جامعه این موضوع است که نشأت گرفته از حس حسادت و عقده های درونی است و باید جلوی این پدیده از طریق منابر و تریبونها،مدارس… غیره گرفتو بصورت ویژه نسبت به عواقب این پدیده شوم هشدار داد.طی دو سال گذشته چند اتفاق در سطح شهر روی داد که اشاره به آن صحیح نیست ولی ادامه ماجرا را که رصد میکنی نهایتاً میبینی که کسی که قربانی این ماجرا هاست مردم وشهرمان است.که در اینجا هشدار جدی ادامه یافتن این پدیده شایعه و شایعه سازی به خوبی دیده می شود و شاید کسانی هستند که از نشر این مطالب سودی می برند،پرداختن به آثار شوم این روند در این سطوح قابل گنجایش نیست چرا که شایعه پراکنی همیشه یک مسئاله اجتماعی و درونی با ابعاد گسترده است،همین ابعاد در زمان بحران حالتی به مراتب حادتر به خود می گیرد.در هر برهه از زمان که اجتماع با مشکل و فشار رو برو شود ،گزارش های نادرست حالتی زهراگین پیدا می کنند.خصوصاً اگر دشمنان از این نقطه ضعف بخواهنداستفاده کنند.و معمولاً شایعات در سطح جامعه با اعتماد به نفس و با این جملات آغاز می شود.(می گویند که …و)و زمانی که معیار رسیدگی بدون مرجع شخص است که بسیار اغفال کننده است مانند فرمول (من از فردی دست اندرکار شنیده ام که … )-(شخصاً شنیده ام فلانی چنین…)و یکی از دلایل اصلی پذیرش شایعه آن است که ما در غالب امور فاقد تخصص هستیم و در همان حد نیز مستعد پذیرش شایعه.شایعات به هنگام فقدان خبر ساخته می شوند و وقتی افراد بسیار مشتاق خبرگیری و آگاهی از واقعه و موضوعی هستند،اما قادر به کسب اطلاعات مورد اطمینان آن نباشند،پذیرای شایعه می شوند و بر عکس وقتی افراد جامعه از آگاهی خود بر حوادث،مطمئن باشند به ارائه غیر ضروری مطالب ساختگی تمایل نخواهند داشت.به عبارت دیگر،وقتی گروه ها و افراد یک جامعه از مجاری قانونی و صحیح،اطلاعات اخبار را بدست نیاورند،زمینه ای برای رواج شایعه مهیا می شود.و چنانچه گفته شد پرداختن به این موضوع مهم نیاز به سطور زیادی دارد ولی بدانیم که ضرر اصلی متوجه جامعه خواهد شد.در سوره احزاب خداوند خطاب به پیامبر شایعه سازان را به منافقان که در قلب هایشان مرض و ناپاکی است برابر دانسته است(سوره احزاب آیه 66)که علامه طباطبائی در معنای این آیه می فرماید:سوگندی می خورم که اگر منافقان بیمار دلان،دست از فسادانگیزی برندارند و کسانی که اخبار و شایعات دروغی در بین مردم انتشار میدهند تا از آب گل آلود ماهیِ اقراض شیطانی خود را بگیرند و یا حداقل در بین مسلمانان، ایجاد دلهره و اضطراب کنند.ما تو را مأمور میکنیم که تا علیه ایشان قیام کنی و نگذاری در مدینه و در جوارت زندگی کنند.(المیزان ج 6 ص 510) در حدیث دیگری از امام موسی بن جعفر (ع) می خوانیم:مردی خدمتش امد،عرض کرد:فدایت شوم از یکی از برادران دینی کاری نقل کرده اند که من آن را ناخوش داشتم،از خودش پرسیدم انکار کرد.در حالی که جمعی از افراد موثق این مطلب را از او نقل کرده اند،امام فرمود: )گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن حتی اگر 50 نفر سوگند خورند که او کاری کرده و او بگوید:نکرده ام.از او بپذیر و از آنها نپذیر،هرگز چیزی که مایه عیب و ننگ او است و شخصیتش را از میان میبرد در جامعه پخش مکن،که از آنها خواهی بود که:خداوند درباره آنها فرمود:کسانی که دوست می دارند زشتی ها در میان مومنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند.)(کتاب ثواب اعمال ص 247)و صحفه 436 تفسیر نمونه جلد 14
دست طمع چو پیش کسان می کنی دراز
پل بسته ای،که بگذری از آبروی خویش
در غرض درد ریختن آبرو خطاست
گیرم زِ ابر دست طبیبان دوا چِکد(محتشم کاشانی)

م.ولایتی

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات
  1. شهروند گفت:

    سلام:
    یه سوال دارم و خواهشمندم پاسخ اونا بپرسید و جوابشو بدید :
    شهرداری گلپایگان اقدانم به چاپ ماهنامه ای می کنه که اخبار حاکی از اون داره که مجوز قانونی نداره؟خوب تیراژش بالا هست و ورقش هم گلاسه است؟
    آیا این ماهنامه مجورز دارد؟یا ندارد؟
    اگر ندارد چرا با این تیراژ بالا و آن هم در این شرایط اقتصادی چاپ میشود؟چرا که شهرداری سایت اطلاع رسانی هم دارد؟
    بودجه آن از کجا تامین می شود؟
    خواهشمندم پیگیری و اطلاع رسانی کنید؟
    با تشکر از دوهفته نامه بیان

    • بیان گفت:

      سلام و درود بر شما همشهری عزیز
      پیام شما دریافت و پیگیری خواهد شد
      با تشکر دوهفته نامه بیان

دیدگاه شما

تبلیغات