امروز : دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۲/۰۹/۱۹
کد خبر : 840
چاپ خبر :

روایتی به رنگ خون (بررسی تحلیلی قیام حسینی 1)

moharram_banner

واقعه عاشورای سال61هجری قمری مهم ترین رویداد دوران حیات سیّد و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است.واقعه ای که در آن گروهی اندک اما دست از جان شسته  به راهبری او و به انگیزه احیای ارزش ها و تعالی انسان ها حرکتی را علیه ظلم و بیداد آغاز کرده و در رویارویی با سپاهی سنگین-که جز انجام وظیفه سیاسی و اجتماعی و یا دست یابی به نام و نان محرّکی نداشته اند-مورد ستم واقع شده و به خاک و خون کشیده شده و بازماندگان آن به اسارت و اموال ناچیزشان به غنیمت برده شدند و طرف ظاهراً پیروز این پیکار پس از موفقیت در کشتن فرزند بنیانگذار جامعه ای که حال ایشان آن را غصب کرده بودند به جشن و پایکوبی پرداختند و برای آرامش دل های مردم عوام و نیز اظهار قدرت حکومت در سرکوبی شورشیان!اهل حرم او را با وضع رقت باری در میان کوچه و بازار گردانده و انگشت نما کرده و عدّه ای هم به یُمن توفیق های بدست آمده خشنود گشته و مدال افتخارغارتگری گرفتند.جا دارد که پیرامون این رویداد عظیم تاریخ بشریت بحث و فحص شده و جدای از اعتقاد ویژه ما شیعیان درمورد اهل بیت(ع)،زوایای گوناگون آن را بررسی و تحلیل کرد.اکنون که در ایام حزن و اندوه عالمیان در رثای پاره تن رسول خدا(ص) به عزا نشسته ایم،سزاست که به فراخور حالمان و به سهم خود به روایت آن از زبان تاریخ بپردازیم.

پس از ماجرای صلح امام حسن مجتبی(ع) و به خصوص شهادت او،مقدّرات مسلمانان به دست حزب جاهلی بنی امیه افتاد.این حزب که در فتح مکه به ظاهر اسلام آورده بود،کفر و نفاق خود را پنهان کرده بود و بعد از رحلت رسول خدا(ص) به تدریج در دستگاه حکومت،پست های کلیدی را به دست گرفت تا آن که سرانجام با قبضه آن توسط معاویه به اوج قدرت رسید.او از همان آغاز حرکت های ضدّاسلامی خود را به راه انداخت و با تحریف محکمات و معتقدات دینی،عملاً حکومت اشرافی اموی را جایگزین خلافت ساده علوی کرد.او به خوبی درک می کرد که چون به نام دین اسلام حکومت می کند باید همیشه به اعمال خود رنگ مذهبی بدهد؛به همین جهت شیطنت و بازیگری معاویه در تظاهر به برخی از ظواهر و ارائه یک ژست دینی،درک ماهیت حقیقی او را برای عامه مردم که از قطب نمای بصیرت بی بهره بودند،مشکل ساخته بود.امام حسین(ع) در طول این دوران شاهد بدعت ها و جنایات متعدد معاویه بود و در مواردی موضع معترضانه خویش را ابراز کرده بود اما مترصد فراهم شدن  شرایط لازم برای اعلان موضع گیری انقلابی در سطح عمومی بود تا این که معاویه مرد و پسرش یزید که علناّ احکام دین را زیر پا می گذاشت به خلافت رسید.

او به حاکم مدینه نامه نوشت که از امام بیعت بگیرد و به وی فرصت تأخیر ندهد.امام نیز از بیعت سرباز زد،چون بیعت با یزید به معنای صحه گذاشتن بر خلافت شخص ننگینی مانند او و تأیید بدعت بزرگی همچون تأسیس رژیم سلطنتی بود که معاویه آن را پایه گذاری کرده بود.چند روز فشار و تهدید ادامه داشت تا این که امام راه هجرت را انتخاب کرد و با اعضای خانواده،مدینه را به قصد مکه ترک کرد.مکه هم حرم امن الهی شمرده می شد و هم با توجه به کنگره عظیم حج،بهترین مکان برای ابلاغ پیام و اهداف به اطلاع مسلمانان بود.امام در مکه به افشای واقعیت امویان پرداخت تا این که خبر امتناع و پناه آوردنش به مسجد الحرام به عراق رسید.رجال سیاستمدار کوفه دورهم گرد آمدند و با ارزیابی اوضاع تصمیم گرفتند که امام را به عنوان مقتدا به سوی خود دعوت کنند.

سیل نامه های کوفیان که به امضای شخصیت های خوش سابقه دوران امیرمؤمنان(ع) رسیده بود به حدی رسید که بی توجهی به آنان ممکن نبود.امام در پاسخ،مسلم بن عقیل را برای آگاهی از وفاداری عملی ایشان در قبال نوشته های خود به سمت عراق اعزام نمود. درهمین زمان،مزدوران یزید به قصد توطئه در حق امام در لباس حجاج وارد مکه شدند و همین امر مایه تسریع درعزیمت ناگهانی امام شد.کوفه هم پس از کوشش های فراوان برای سازماندهی قیام توسط سران شیعه به شهر وحشت و مرگ مبدل گشت.ابن زیاد که به دنبال پیگیری های خواص و نخبگان دنیاطلب و منافق و کینه توز ساکن در کوفه به امارت این شهر منصوب گشته بود با استفاده از حربه تزویر و تطمیع اشراف از یک سو و ارعاب سایر مردم با وعده لشکر موهوم چندهزارنفری شامیان از سویی دیگر،کوفیان را از تصمیمشان منصرف ساخت و آنها نیز امامشان را دربرابر مصادره اموال و طعمه حریق شدن خانه هایشان فروختند و مسلم را که به امام نوشته بود به کوفه بیاید رها کردند تا سرانجام به شهادت رسید.

امام در طول مسیر در نزدیکی کوفه در اثر برخورد با فرستاده ابن زیاد «حرّ بن یزید ریاحی» و اجازه ندادن او که امام از حوزه عراق خارج نشود و حاضر نشدن امام که تحت الحفظ به کوفه برود،راهی را به طرف غرب پیش گرفت تا این که به کربلا رسید.با رسیدن نامه ابن زیاد،امام در همان جا ماند.چند روز بعد هم لشکر عمر بن سعد از راه می رسد و در روز دهم محرم درگیری میان دو لشکر صورت می گیرد که در نتیجه آن امام به همراه بیش از هفتاد نفر از بنی هاشم و اصحاب به شهادت می رسند.بستن آب،بریدن سرهای شهدا و رها کردن آن ها با بدن عریان،تاختن بر روی بدن های ایشان،آتش زدن خیمه ها و حمله به کودکان و هتک حرمت به ساحت ناموس های آل ا…تعدادی از اعمال زشت و قبیحانه یزیدیان است که در تاریخ ثبت شده است.بعد از آن هم که ایشان را به اسارت می برند در کوفه،مجلس ابن زیاد و مجلس یزید به عنوان یک رسانه تبلیغاتی-که در صدر آن امام زین العابدین و حضرت زینب(علیهما السلام) قرار داشته-عمل کرده،اهداف قیام امام را -که عبارت بود از:اصلاح امور امت،پیروی از سیره رسول خدا(ص) و امام علی(ع) و امر به معروف و نهی از منکر- مطرح ساخته و افکار خفته مردم شام را متوجه حقایق ساختند.جبهه اموی که با بهره گیری از شیوه ها و ابزارهای تبلیغی خود، امام را خارجی و آشوبگر بر امیرالمؤمنین و خلیفه معرفی نموده  و حکم جواز قتل او را صادر کرده بود به حدی مستأصل گردید که اقدام به بازگشت اسرا گرفت. در بازگشت نیز به عنوان یک کاروان فاتح در روز اربعین به کربلا رسیدند و به مدینه برگشتند.

حسین ناطقی

 

                             

                                        

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات

دیدگاه شما

تبلیغات