امروز : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۵/۰۷/۱۷
کد خبر : 80998
چاپ خبر :

«حقی که شهیدان بر ما دارند» به قلم سید عطاء عبدالمنافی گلپایگانی

در حالات مطالعه وصیت نامه ها و زندگی شهدا و سخنان بزرگان دین مثل امام راحل و دیگران را وقتی که می خوانیم، درسهایی به ما یاد می دهد که گفته می شود شهید نظر می کند به وجه الله یعنی دارد حضرت حق را می بیند. البته همه می دانید که شهدا امامزادگان عشقند.

%d8%b4%d9%87%d8%af%d8%a7-%d8%b3%db%8c%d8%af-%d8%b9%d8%b7%d8%a7-%d8%b9%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%84%d9%85%d9%86%d8%a7%d9%81%db%8c

در حالات مطالعه، وصیت نامه ها و زندگی شهدا و سخنان بزرگان دین مثل امام راحل و دیگران را وقتی که می خوانیم، درسهایی به ما یاد می دهد که گفته می شود شهید نظر می کند به وجه الله یعنی دارد حضرت حق را می بیند. البته همه می دانید که شهدا امامزادگان عشقند.

در ایام هفته دفاع مقدس از سیمای جمهوری اسلامی در مورد شکستن حصر آبادان که به فرمان امام راحل صورت گرفت باید گفت اینها همه از همت والای شهیدان است. اما اگر به سخن خدا در قرآن توجه کنیم حدود 10 آیه بصورت صریح و روشن درباره کسانیکه در راه خدا کشته شده اند وجود دارد.

آری شهدا رفتند و کاری حسینی کردند اما من و شما چه کردیم؟ بیایید سلامی خالصانه از اعماق قلب نسبت به این دلاور مردان و سلحشوران داشته باشیم و بگوییم سلام بر صدرنشینان مدرسه عشق، سلام بر شاهدان شهادت و سلام بر پیروان مکتب شهادت و اذان رسالت و سلام بر اندیشه های پاک و ناب عزیزانی که  مانند خورشید سرخ، پر کشیدند و در ابرها قرار گرفتند.

اما مطلبم را از اینجا می خواهم آغاز کنم و سخنم با آنانی که مسؤولیت خطیر بر عهده گرفته و روی صندلی ای نشسته که آغشته به خون همین شهیدان می باشد و نام شهید را برای ابقای پست خود یدک می کشند و هر جا میخواهند سخن بگویند زیر چتر شهید سخن می گویند. یادم نمی رود آن ایامی که بازار شهید و شهادت داغ بود. این عبارت را سر لوحه کار خود قرار میدادند بسم رب الشهداء. اما امروز چه؟

اگر وظیفه و مسؤولیت نبود هرگز لب به سخن باز نمیکردم زیرا فردا در مقابل آنان باید پاسخگو باشم.

ببینید در بلوار آیت الله محمدی، بلوار مزیّن به عکس شهدای بزرگوار شهرمان که نماد رشادت، جوانمردی و غیرت آنان بود در آن نصب شده که خود بیانگر ارزش نهادن به مقام شهید و شهادت است. و حتی جلوه خاصی به شهر و این بلوار داده شده بود. البته قابل ذکر است که در اکثر شهرستانهای همجوار از عکسهای شهدا در میادین و خیابان ها نصب است.

جای سوال اینجاست که هر وقت چشم ها به این عکسهای مظلوم شهیدان می افتاد بی اختیار برای شادی روح مطهر آنان فاتحه ای همراه با ذکر صلوات قرائت میکردیم، لیکن با برداشتن عکس این عزیزان این توفیق هم از ما گرفته شد.

سوال؛ اگر بنا بود عکسها را بردارید پس چرا نصب کردید؟! آیا میدانید انعکاس این حرکت و عمل چقدر زشت و ناخوشایند است؟ کسی که شما را مجبور نکرده بود، پس چی شد؟ چه جوابی دارید بدهید؟ زیرا عکس شهدا نماد مذهبی و شهید پرور بودن یک شهر است که مقام شهدا را در شهرستان به اوج می رساند.
از طرف دیگر با یک وصیتنامه در نماز جمعه قرائت کردن در مورد یک شهید آیا حق مطلب ادا شده است؟

با توجه به اینکه مسؤولین خود نیز از این وضعیت ناراضی هستند و آنان همچنین نسبت به این موضوع تذکر داده اند آیا گرفتن یک کنگره برای شهیدان ادای وظیفه است به جرات قسم می خورم نه والله ؟

شما می دانید بعضی از پدر و مادرها یا از دنیا رفتند و شهید خود را ندیدند یا هنوز چشم به راه و در است که خبر فرزندش برسد و امیدش هنوز قطع نشده. چرا کسی به این فکر نیست که برداشتن تابلو ها به چه علتی و به چه دلیلی بوده است؟ البته تاکنون اقدامی صورت نگرفته. من نمی دانم متولیان آن بنیاد شهید است یا ارگان دیگری است. من نمیدانم فقط میدانم با این کار قلب پدران و مادران شهید جریحه دار شد و حتی روی خود هم نیاوردند.

بهرحال بجاست برای ارزش نهادن به مقام عالیقدر شهید و تسلی و عزت نهادن به خانواده معزز شهدا، بیایید این سنت را احیا تا شهر ما زنده شود و میادین و بلوارها را مزین به عکس این عزیزان بخون خفته کنیم.

خدایا فردای قیامت، ما را در پیش شهدا خجل نگردان و ما را قدردان و رهرو خون شهدا قرار بده.
امین یا رب العالمین

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات

دیدگاه شما

تبلیغات