گزارش لحظه به لحظه از کشف انبار مهمات در قلب پایتخت

ساعت 21 آخرین پنجشنبه مرداد ماه؛ اینجا تعداد بنزهای سبز رنگ پلیس از تعداد خودروهای ساکنان محله بیشتر است.

از میدان فاطمی تا محل مورد نظر می‌توان جولان خودروهای امدادی و انتظامی را به وضوح دید.

آدرس محل مشخص است. خیابان کاج، خیابان سرتیپ فکوری کوچه‌شان را نیز که گفته‌اند خودتان پیدا کنید اما در این میان دیدن اتوبوس آمبولانس اورژانس خود غنیمتی است تا با او وارد محل مورد نظر شویم.

خیابان فکوری شب گذشته حال و هوای دیگری داشت. ساکت، خاموش و تاریک.

از مردم عادی خبری نبود و تا دلتان بخواهد نیروهای امدادی و انتظامی در آن خیابان دیده می‌شد با این که سعی کردیم بدون اعلام خبرنگار بودنمان وارد محل شویم اما درخواست نیروهای پلیس سبب شد که از این تصمیم صرفنظر کنیم و خود را پشت طناب زردرنگ ورود ممنوع ببینیم.

پس از چک کردن کارت‌های خبرنگاری، ماموران ما را شگفت زده کردند و اجازه ورود به نزدیک‌ترین محل کشف گلوله‌ها را به ما دادند. مقصد ما ساختمان چهارطبقه در حال ساختی در کوچه غزنی است و ما وارد حلقه یک امنیتی می‌شویم!

فضا سنگین است. مردان سیاهپوش چک و خنثی پلیس در میان خرابه‌های ساختمان چهارطبقه آبی رنگی، بالای یک چاه ایستاده‌اند.

همه‌جا ساکت است؛ تنها صدای مرد بی‌سیم به دستی می‌آید که می‌گوید: “محکم ببندید، محکم‌تر ببند تا حرکت نکنند… یا علی بگو” و پس از آن طناب به بالا آمد. سکوت همه جا حاکم است و پس از ثانیه‌ای چهار توپ زنگ زده از میان خرابه‌ها دست به دست می‌شود.

اجازه عکاسی داده نمی‌شود اما گلوله‌ها بیش از یک متر طول داشت و ماموران با احتیاط توپ‌های کشف شده را که بعد از سال‌ها از خاک بیرون کشیده شده‌اند را کنار مابقی همرزمانشان قرار می‌دهند. چشمم به برزنت آبی‌رنگی می‌افتد که به عنوان روکش گلوله‌ها از آن استفاده می‌شود. تعداد گلوله‌ها حدود 50 عدد است و بعد دوباره با سرعت برزنت آبی رنگ را بر روی آن‌ها می‌کشند و در برابر سوال‌های من مردی بدون لباس پلیس می‌گوید: “زیادی سوال می‌پرسین”.

11 ساختمان کوچه از سکنه خالی شده است و تنها پروژکتور آتش‌نشانی کوچه را روشن کرده.

کارگر افغانی که توپ‌ها را موقع حفر چاه پیدا کرده است همپای تیم پلیس کار می‌کند اما خسته‌تر از آن بود که تاب پاسخ دادن به سوالات ما را داشته باشد؛ “گل‌محمد” حوالی ظهر بود که چشمش به جمال توپ‌های زنگ زده روشن می‌شود و پس از آن با ترس شماره 110 را گرفته و خیال خودش را راحت می‌کند.

تیم پلیس ما را به بیرون از کوچه هدایت می‌کند واهالی محل که برای سرکشی به خانه‌هایشان آمده بودند ما را سوال پیچ می‌کنند: “چه خبر است؟، چه می‌کنند؟ راست است که موشک پیدا کرده‌اند؟ …

خیلی نگران انفجار گلوله‌ها هستند. یکسری وسایل باارزش خانه را با خود بردند و در این میان برخی نگران کاهش قیمت زمین این منطقه و برخی احتمال یافتن جسد مومیایی و عتیقه را دور از ذهن نمی‌دانند و کنجکاو هستند که آیا کوزه عتیقه کشف شده یا نه و مدام سوال می‌پرسند که اگر کوزه‌ای کشف شود صاحب آن کیست!!؟

تیم اجرایی سکوت را پیشه خود کرده اما در این میان مهندس اله‌وردی شهردار ناحیه 4 منطقه 6 با رایزنی‌های انجام شده با پلیس، آن ها را راضی می‌کند که برخی از سکنه که خانه‌هایشان دورتر از محل کشف گلوله‌ها است با رعایت مسائلی به خانه‌های خود برگردند تا کمی از ازدحام و التهاب ساکنان کاسته شود.

ساعت حوالی 23 است و پلیس خیابان را که از تردد سکنه محل دچار ترافیک شده است را می‌بندد؛ کامیون‌های ایزوله پلیس سر می‌رسند، دو کامیون برای بردن گلوله‌ها آمده‌اند…

کامیون‌هایی با ظاهری عجیب و سفید رنگ؛ نوار ورود ممنوع برای اولین بار پس از ساعت‌ها کنار زده می‌شود و کامیون‌ها داخل می‌شوند، آمده‌اند گلوله‌ها را با خود ببرند، همه منتظر هستند و اینجا بازهم فرهنگ موبایل به دستی مردم خودنمایی می‌کند و برخی آمده‌اند تا با موبایل‌هایشان فیلم بگیرند تا شاید روزی به کارشان بیاید.

بارگیری گلوله‌ها طولانی شده است و از حوصله مردم خارج. بازهم بازار شایعات داغ است. از بحث تکراری افت قیمت خانه و کوزه‌های عتیقه که بگذریم صحبت‌های مردی که می‌گوید: اینجا میدان اسب‌سواری شاه بوده نیز در نوع خود قابل توجه است و دست آخر مشخص می‌شود که این فرد ساکن این محل نیست و برای وقت‌گذرانی آمده است.

ساعت 24 است، مامورانی که بر سر چاه آن‌ها را دیده بودیم به بیرون می‌آیند و بدون هیچ سخنی سوار بر بنزهای سبزرنگشان می‌شوند و خیابان سرتیپ فکوری را می‌بندند و از مردم می‌خواهند محل را ترک کنند چرا که کامیون‌های حامل گلوله‌ها در حال خروج از کوچه است. کامیون‌ها با احتیاط از کوچه تنگ دیدار خارج می‌شوند. بنزهای سبزرنگ نیز خارج می‌شوند.

همه مسئولان ارشد دور همدیگر حلقه زدند و تصمیم‌گیری می‌کنند اما هیچ چیزی مشخص نیست.

بنزهای سبز پلیس حرکت می‌کنند همه چیز با سرعت به پایان نزدیک می‌شود. بنزها در جلو حرکت کرده و پس از آن خودروی اورژانس و بعد دو کامیون حامل گلوله و دست آخر نیز خودروی بزرگ آتش‌نشانی گلوله‌ها را اسکورت می‌کند.

سردار ساجدی‌نیا رییس پلیس پایتخت قدمت مهمات کشف‌شده را متعلق به سال 1935 یعنی 79 سال پیش بیان کرده و جزییات بیشتری در این باره ارایه می‌کند: 20 گلوله مرمی و 44 گلوله توپ از محل کشف شده است، البته با توجه به بررسی‌های انجام شده و همچنین نوع گلوله‌های مستهلک احتمال می‌رود این منطقه زاغه مهمات در جنگ جهانی دوم بوده است اما همچنان بررسی‌ها برای کشف چرایی و همچنین یافتن گلوله‌های احتمالی دیگر ادامه دارد.

عملیات بیرون کشیدن گلوله‌ها پایان یافته اما آنچنان که سخن به میان آمده است کار چک تا عصر جمعه ادامه خواهد داشت و ماموران پلیس خانه مذکور را پلمپ کرده‌اند.

بازار عکس و فیلم داغ است و مردم بازهم بی‌توجه به توصیه و هشدارهای ماموران عکس و فیلم می‌گیرند تا مبادا صحنه‌ای را از دست بدهند. حوالی یک بامداد است که چراغ خودروهای اسکورت گلوله‌ها در طول خیابان فکوری کم فروغ تر و دورتر می‌شود اما برخی همچنان به دنبال کوزه عتیقه احتمالی هستند و نگران از افت قیمت خانه‌هایشان و اینگونه پس از ساعت‌ها پرونده گلوله‌های مکشوفه‌ای که هنوز تعداد دقیقشان اعلام نشده در پس خیابان فکوری بسته می‌شود و احتمال وجود گلوله‌های دیگر در زیر خانه‌های همسایه قوت می‌گیرد و همه به انتظار نظر کارشناسی ماموران چک و خنثی در روزهای آتی می‌مانند.