امروز : دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۴/۰۴/۱۰
کد خبر : 26937
چاپ خبر :

شعر/ سلامی به گهواره ی هستی ام

شعر«سلامی به گهواره ی هستی ام» – سروده ی استاد قاسم اشراقی

شعری برای شهرم گلپایگان

شعری که به نظر مبارکتان می رسد را پنج سال پیش سرودم. امروز فکر کردم این سروده چه خوب باشد و به قاعده، و چه کم مایه و بی قاعده، باید آن را به صاحبان اصلی اش برگردانم. یعنی به شما مردم عزیز، که به من نان دادید و امکان اندک سوادی برایم فراهم آوردید و قلم و کاغذی به دستم سپردید تا بنویسم آن هم بیت از پی بیت، تا شعری شود. پس حال که شعری شده، باید آن را به شما و خاک عزیز شهرتان که من هم در آن ذرّه ذرّه رشد کرده تا به این غایت رسیدم بازپس دهم. زیرا به حق، صاحبان اصلی این دلنوشته شمایان هستید. و اکنون با ادای ادب و احترام، ارادتمندتان قاسم اشراقی.

.

سلامی به گهواره ی هستی ام*

.

بر خاک مغز پرور گلپایگان سلام

بر قدر ناشناخته اش از نهان سلام

بر دشت های تب زده اش از صمیم دل

بر وسعت زمین و بسیط زمان سلام

بر سرزمین علم و هنر، تربت طَهور

صد بار تا نهایت هفت آسمان سلام

بر مردم نجیب و صبورش که از درون

سوزند و مؤمنند به حق، بی کران سلام

چون توتیا به دیده کشم خاک و گویمش

ای خاک مرد پرورِ دور از عیان سلام

بر باب شیخ و سَیّدِ سادات و هفده تن

ماوای امن و ملجاء درماندگان سلام

بر خاستگاه عالم دین، اسوه ی زمان

سَید جمالدین، شرف العارفان سلام

بر مرجعان رفته، از آن جمله موطنش

گوگد، که پر کشیده از این خاکدان سلام

مردی که داشت درد زمان و به زندگی

هرگز نداشت از غم دوران امان سلام

بر تربت ادیب** سخندان نکته سنج

پیر حدیث عشق و به معنا جوان سلام

بر فضلی و امیری و مدهوش و سرمدی

وآنگه به میرزاده پریشانمان سلام

هم مقبل و محیط و به خاشع که بوده اند

فخر زمان خویش و کنون بی نشان سلام

تا زنده هستم و نفسی هست، می کنم

بر ساکنانش از همه خرد و کلان سلام

هستم غریب گر چه در این وادیِ عزیز

بر غربتش مکرر و بی هر گمان سلام

هر چند برده اند ز خاطر تو را چه باک

ای مادر صبور من ای مهربان سلام

دارم به سر ز نام تو تاج و نشان فخر

بر این نشان به گویش و شعر و بیان سلام

 قاسم بخوان به گوش زمان از صفای دل

 بر خاک مغز پرور گلپایگان سلام

.

 * شعر«سلامی به گهواره ی هستی ام» – سروده ی استاد قاسم اشراقی/ تهران/ تیرماه 1389- توسط این جانب علی رضا طاهری نیا مسئول انجمن ادبی، در وبلاگ انجمن فانوس گلپایگان نیز درج گردیده است.

** مقصود ادیب اشراق گلپایگانی است که در مسجد حجه الاسلام مدفون می باشد.

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات
  1. محمدی گفت:

    سلام و درود بر شاعر مردمی استاد اشراقی
    واقعا زیباست

  2. داریوش سلطانی گفت:

    درود بی پایان بر استاد گرانقدر جناب آقای قاسم اشراقی
    شعرتان را خواندم. به دل نشست. دست مریزاد. واقعا زیبا بود. در ابتدای نوشتارتان شکسته نفسی فرمودید قربان. بضاعت بنده در مورد اظهار نظر بسیار اندک است ولی اندک بضاعتی را هم دارم هیچ ایراد و اشکالی از نظرعدم رعایت وزن و قافیه برایم تداعی نمی کند.

  3. M.mahsour گفت:

    باسلام.
    شعری زیبا از اخوان شهرما استاد خوبم استاد قاسم اشراقی که از این دست کارهای زیبا بسیار دارند باشد که معلومات ایشان بیش از این بهره مند گردیم.این را به واسطه شناخت وشاگردی استاد در وصف شخصیت والایشان بیان مینمایم.
    م.محصور

  4. قاسم اشراقی گفت:

    از آقای محمدی، سلطانی، م.محصور(هاشمی عزیز) و دیگر سرورانی که با پیام و تلفنی اینجانب، و کلیه ی عوامل نشریه ی بیان، و مسئول صفحه ی هنر و ادبیات را مورد لطف و عنایت قرار دادند سپاسگزاری می کنم و امیدوارم در راستای رضایت شما ارجمندان، همواره توفیق یابم.

  5. قاسم اشراقی گفت:

    با ادای احترام به پیشگاه شما مخاطبان صاحبدل و ارجمندم در سایت خبرگزاری بیان و نشریه‌ی بیان که از بدو همکاریم با این دو رسانه و بعد از درج هر مقاله و یا شعر مرا با تماس تلفنی و ارسال پیامک و نوشتن نظرات محبت آمیز و بزرگوارانه بویژه پس از نشر دو شعرم در سایت با عنوان سلامی به گهواره هستیم و بخوان به نام گل سرخ و لاله و شمشاد، مکرر و با صفا مرا مورد محبّت قرار داده اید؛ اکنون وقت آن رسیده که به حکم وظیفه متواضعانه از اینهمه اظهار لطف شما صاحبان ذوق و اندیشه نه در حدّ الطاف مشفقانتان که هر کلامی در جوابش قاصر است. فقط عرض کنم از شما به قدر محبت‌های بیکرانتان متشکر و سپاسگزارم.
    کامتان شیرین و روزگارتان فرخ باد.
    ارادتمندتان قاسم اشراقی

  6. محمد علی نوری گفت:

    جاودان باشید استاد عزیز

  7. M.mahsour گفت:

    باسلام
    مقاله استاد ارجمندم استاد قاسم اشراقی عزیز را خواندم که گویی در رابطه حسد در میان اهل هنر می باشد شاید استاد هم دلگیر کم لطفی های عزیزانی است که با نام هنر ادب هنری را زیر پا گذاشته وفراموش می کنند که این ته ذوق ها به واسطه ی راهنمایی های بزرگانی است که عمر گوهر بارشان را در شاگردی بزرگانی گذرانده اند که ما دیگر نه ان عزیزان خواهیم دید ونه جز اثارشان شناختی زانان پیدا خواهیم کردپس چرا تا استادانی چون قاسم اشراقی بزرگوار هستند وخدا سلامتی به ایشان عطا نماید کمال استفاده را ننماییم وچه بسا ناخواسته کم لطفی در حق این بزرگان شود حتی در بردن نام این عزیزان باید که کاملن مراقب باشیم که نامشان را در شان شخصیتشان به زبان اوریم باسپاس
    م.محصور

  8. هما چهر زاد گفت:

    از استاد علم و ادب گلپایگان که این همه ارادت را به مادر صبورمان، گلپایگان، ادا نمودند بسیار سپاسگزارم. از شعرای بنام و گمنام گلپایگان یاد کردید. باشد که یاد شما را آنگونه که شایسته است بر دلها جاری کنیم. پاینده باشید.

دیدگاه شما

تبلیغات