امروز : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۷/۰۳/۲۸
کد خبر : 116014
چاپ خبر :

امین تارخ : مردم سریال متوسط وطنی را به رنگ و لعاب جنسی ترکیه‌ای و کره‌ای ترجیح می‌دهند/ هیچ‌گاه به دنبال هم‌بازی شدن با سوپراستارها نبودم

سریال‌های تلویزیونی که تا به حال کار کرده‌ام، ثابت کرد چنانچه کار مورد علاقه مردم بدون شعار ساخته شود و مردم بتوانند مسائل، معضلات و جواب سوالات خودشان را از طریق آن بگیرند، به تمام سریال‌های پررنگ و لعاب سراسر جنسی ترکیه‌ای، ترجیح داده می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری بیان  وقتی نام “امین تارخ” به میان می‌آید خواه ناخواه یاد فیلم ماندگار علی حاتمی یعنی مادر، دوباره زنده می‌شود. بازیگری که در این سریال‌ها او را بارها با نقش‌های متفاوت و جذاب دیده‌ایم که در عین توجه به تئاتر و سینما، به مخاطبین تلویزیون هم احترام گذاشته و برای این قاب هنری هم فعالیت چشمگیری داشته است. به طوریکه کاراکترهایی همچون دکتر پژوهان(اغما)، بزرگ(جراحت) و یا رسول(رهایم نکن) را برای مردم نوستالوژی دارد. گاهی وقتی این بازیگر آنقدر درخشان عمل می‌کند که همه ضعف‌های کارگردان و دیگر عوامل فیلم را پوشش می‌دهد و مخاطب را راضی نگه می‌دارد. بازیگری که این روزها به شصت و پنجمین بهار زندگی‌اش نزدیک می‌شود اما کماکان نقش‌های سخت و در عین فیلمنامه و کارگردانی خوب را قبول می‌کند نه نقش‌های آسان و تجاری که هر روز به او پیشنهاد می‌شود. امین تارخ اعتقاد دارد باید زندگی را در عالم هنر واقع‌گرایانه بازی کند که این اتفاق مستلزم فیلمنامه خوب و کارگردانی تخصصی و حرفه‌ای است. مرد روزهای سخت هنرهای نمایشی این روزها بیش از گذشته‌اش گزیده‌کار شده و فارغ از فعالیت‌های مدیریتی در انجمن بازیگران و خانه سینما، اندیشمندانه بازیگری را دنبال می‌کند. حتی وقتی از سوال کردیم چرا فیلم نمی‌سازد جواب کاملاً حرفه‌ای و تخصصی داد که در عالم بازیگری همیشه دست به دعا می‌شوم نقش‌ها و فیلمنامه‌های خوبی پیشنهاد بشوند من نقش‌آفرینی کنم رسالت هنرمندی را به حد اعلا اجرا کرده‌ام و نیازی به کارگردانی نیست.

مشروح گپ و گفت خبرنگار فرهنگی تسنیم را با امین تارخ بازیگر پیشکسوت تلویزیون، تئاتر و سینما در ادامه بخوانید:

*این روزها از گزیده کار بودن شما حرف‌های زیادی به میان می‌آید. چرا که اعتقاد دارند قبلاً بیشتر در سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی نقش‌آفرینی می‌کردید. دلیل این حساسیت در انتخاب به کم‌کیفیت شدن فیلمنامه‌ها یا پیشنهاد سوژه‌ها و نقش‌های تکراری برمی‌گردد یا دلایلی دیگر دارد؟

پشت سر هم کار کردن بازیگر، اعتبارش را ضایع می‌کند

واقعیت این است که من همیشه گزیده کار بودم. چرا که من اصراری برای تند تند کار کردن ندارم. اما اگر فیلمنامه‌های خوب برای سریال تلویزیونی و یا فیلم سینمایی وجود داشته باشد که عوامل کار تشخیص بدهند اگر من بازی کنم اتفاق درستی است حتماً آن نقش را می‌پذیرم. یعنی قطعاً بایستی اول فیلمنامه بازیگر را ترغیب و تشویق کند تا کار را بپذیرد. اگر بنا باشد همین طور پشت سر هم کار قبول کند، محض اینکه فقط معیشت خود را سر و سامان دهد، طبیعتاً بعد از مدتی یک سر سوزن آبرو و اعتباری که دارد به بازی گرفته می‌شود. واقعیت این است که من زیاد هم کم کار نیستم. سال گذشته در فیلم سینمایی “پشت دیوار سکوت” مسعود جعفری جوزانی بازی کردم. فیلم “بن‌بست وثوق” حمید کاویانی هم سینمایی دیگری بود که در آن نقش‌آفرینی داشتم. قبل از آن سریال 30 قسمتی “گاهی به پشت سر نگاه کن” مازیار میری را کار کردم، امسال هم که در “رهایم نکن”، حضور داشتم. با این اوصاف، خیلی هم کم کار نیستم. این روزها هم سه سریال و یک فیلم سینمایی به من پیشنهاد شده که نتوانستم خودم را برای بازی در این کارها، قانع کنم. دلیل نپذیرفتن این کارها هم این است که فیلمنامه خوبی ندارند و یا نقش‌ها مشکل دارند که مرا برای نقش‌آفرینی ترغیب نمی‌کنند.

*پس برخی می‌گویند برای انتخاب کارها به خصوص در تلویزیون با طیف خاصی از کارگردانان کار می‌کنید درست است؟ یعنی به عبارتی بیشتر کارگردان برایتان مهم است یا آن فیلمنامه‌ای که در اختیار شما قرار می‌دهند؟

هیچ‌گاه به دنبال هم‌بازی شدن با سوپراستارها نبودم

طبیعی است که کارگردان مهم است؛ اول فیلمنامه، دوم کارگردان و در وهله بعد عوامل و بازیگران. خیلی مهم است که چه کارگردانی قرار است این اثر را خلق کند و در نقطه بعدی باید به فیلمنامه توجه کرد. برای بنده بازیگران هم حائز اهمیتند که قرار است با چه کسانی همکار باشم. البته هیچ‌گاه به دنبال هم‌بازی شدن با سوپراستارها نبودم و یا برایم دغدغه نبوده است. اما اهمیت دارد که بازیگران مقابلم اگر شاخص هم نیستند لااقل بازیگر باشند.

*در سریال “رهایم نکن” مصادیقی از حضور بازیگران شاخص و غیرشاخص را شاهد هستیم….

درست است. در این سریال به غیر از مریم بوبانی، فریبا متخصص، محمدرضا هدایتی و علیرضا استادی که هنرمندان شاخصی هستند برخی آن چنان سابقه زیاد و طولانی در عالم بازیگری ندارند ولی من آن‌ها را بازیگر می‌دانم. به همین دلیل با تیپ خاطر همکاری کردم و از طرفی به انتخاب محمدمهدی عسگرپور ایمان داشتم و همکاری کردم.

*البته برخی از نقش‌ها هم با واکنش‌های انتقادآمیزی همراه بود. مثلاً می‌گفتند نیما شعبان‌نژاد نتوانست نقش مهم “امیر” فرزند کاراکتر اصلی سریال را به خوبی ایفا کند. نظر شما در این باره چیست؟

اعلام اختلاف سلیقه‌ها، نشانه خوبی است

این انتقادها و هجمه‌ها، نقطه نظر یک عده‌ای است. یک عده هم دیده‌ام که از این بازیگر و نقش او دفاع کرده‌اند و بازی‌اش را دوست داشته‌اند. به هر حال نقطه نظرات با هم متفاوت است ما نمی‌توانیم متوقع باشیم که یک انتخاب، معنا و مفهوم خاصی مورد رضایت همه سریال‌های جهان باشد. قاعدتاً برخی موافقند و برخی مخالف! اتفاقا این نشان‌دهنده حُسن این اثر نمایشی است. در واقع اگر واکنشی نسبت به سریال وجود نداشت و برای مخاطب فرقی نمی‌کرد که اظهارنظری داشته باشد، این اتفاق تأسف‌آوری بود. این که اختلاف سلیقه‌ها اعلام می‌شود به نظرم نشانه خوبی است و باید این انتقادها و اظهارنظرها را به فال نیک گرفت.

*جنابعالی اشاره کردید که فیلمنامه، انتخاب بازیگر و کارگردان مهم برای یک انتخاب اثر مهم است. فیلمسازان جوان هم دوست دارند با امثال شما کار کنند، تکلیف این فیلمسازان جوان چه می‌شود؟

فیلمنامه خوب فیلمساز فیلم اولی را می‌پذیرم

من یک کار خوب با فیلمنامه از سوی فیلمساز جوان نبوده که رد کرده باشم. یادم می‌آید در اولین فیلم بهرام توکلی بازی کردم با این که نقش اول هم نبود. چون بسیار فیلمنامه خوب بود و در یک نشست یکی دو ساعته احساس کردم که با یک کارگردانی روبرو هستم که آینده روشن و خوبی دارد. بعد دیدیم که پیش‌بینی‌ام درست از آب درآمد. مثلاً با حمید کاویانی فیلم “بن‌بست وثوق” را کار کردم که که کار اولش بود. تصورم بر این است که حضور فیلمسازان فیلم اول و جوان،‌ برای سینمای ایران یک اعتبار دگرگونه ایجاد می‌کند. مصداق بارز آن یک فیلمسازی به نام سعید روستایی را سینما کشف می‌کند و او حضور خودش را با درخشش فیلمسازی‌اش اعلام می‌کند یا بهتاش صناعی‌ها که تصادفاً از هنرجویان کارگاه آزاد بازیگری بوده، فیلم “احتمال باران اسیدی” را می‌سازد که کلی جشنواره‌ها از آن استقبال کردند. من خوشحال‌تر می‌شوم از اینکه می‌بینم جوانان به عرصه‌های حرفه‌ای سینما آنقدر شکوهمندانه و هنرمندانه ورود می‌کنند و این یک فرصت مغتنم است. یادتان باشد وقتی قیصر ساخته شد مسعود کیمیایی یک جوان 22 ساله بود و خیلی از بازیگران با تجربه با ایشان کار کردند. یا مثلاً داریوش مهرجویی زمانی “گاو” را ساخت که 23 سال بیشتر نداشت. همیشه ورود جوانان به طور تاریخی ثابت کرده که می‌تواند در سینما یک انقلابی ایجاد کند یا به تعبیری یک تحول می‌تواند نصیب سینما کند. من بیشتر استقبال می‌کنم از یک فیلمساز فیلم اولی فیلمنامه خوب دریافت کنم و به یقین آن کار را می‌پذیرم.

*شما در جایی از سریال رهایم نکن دفاع جانانه‌ای داشتید و گفتید “رهایم نکن” سریالی است که مخاطب را پای تلویزیون نگه می‌دارد؟ با توجه به تجربه سال‌های درخشان بازیگری، فکر می‌کنید یک سریال تلویزیونی از چه شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی بایستی برخوردار باشد تا به مرز دلچسبی دست یابد؟

همه برای موفقیت “رهایم نکن” نقش داشتند

من دفاع جانانه‌ای نکردم، یک واقعیتی را گفتم که صداوسیما در قالب یک نظرسنجی اعلام کرد که تلویزیون در ایام ماه مبارک رمضان 83.2 درصد بیننده داشته است؛ این آمار بالایی است. البته در کوچه و بازار هم حضور پیدا می‌کردیم واکنش‌های محبت‌آمیز مردم گویای رضایتمندی‌شان بود. مسبب این اتفاق هم فقط امین تارخ نیست، به نظرم این کار، کار گروهی بود و عوامل دست به دست هم دادند تا کاری هنرمندانه بین مردم جا بیفتد. اگر توفیقی نصیب این سریال شده من فکر می‌کنم از دکوپاژ و نوع ساختی که کارگردان انتخاب می‌کند در آن دخیل است، تا  نوع فیلمبرداری که سهم خودش را دارد و مجموعه بازیگران که در این توفیق، نقش بسزایی دارند. البته نباید از فیلمنامه غافل شویم که لحظه به لحظه محتوای سریال را شکل می‌دهند.

*برخی از منتقدین اعتقاد دارند که امین تارخ در رسول تکراری شده است؛ شما قبول دارید؟

برخی دوست دارند در فضای مجازی چالش ایجاد کنند

این نظر را مطلقا قبول ندارم. کسانی که اهل بازی کردن در فضای مجازی هستند دوست دارند سوژه‌های با نمکی خلق کنند از جمله اینکه این روزها می‌گویند “در همه ماه رمضان‌ها گول می‌خوری مرد، حواست رو جمع کن…” مردم در واقع یک تخیلی می‌کنند و مزاحی با اهل هنر دارند که پسندیده است و اصلاً انگاره توهین‌آمیزی ندارد. اما نقش “رسول” اصلاً تکراری نیست. شما ببینید تا الان سریال “اغما”، “جراحت”، “گاهی به پشت سر نگاه نکن” و “رهایم نکن”، چهار سریالی است که در طول این سال‌ها جزء کنداکتور رمضان تلویزیون قرار گرفت. البته در این بین اثری مثل “گاهی به پشت سر نگاه کن” مازیار میری هم بنا نبود در ماه رمضان پخش شود به شکل اتفاقی سریال رمضانی شد که بنده هم نقش اول داشتم. واقعاً در سریال “جراحت” کجا من از شیطان گول خوردم؟ یا در سریال “گاهی به پشت سر نگاه کن” کجا ابلیس نقش داشته است. نکته این است که اصلاً “رسول” با دکتر پژوهان سریال “اغما” قابل قیاس نیست. پژوهان دکتر جراح مغز است که به او پنجه طلایی می‌گفتند. “اغما” یک نگاه سمبلیک و استعاره‌ای و یک معنا و مفهوم شیطان درون را به تصویر می‌کشد، اما در “حاج رسول” رهایم نکن ابلیسی وجود ندارد یک آدمی در جوانی خطایی مرتکب شده و احساس می‌کند حرام خواری کرده، خیلی این مفاهیم متفاوت است. گاهی اوقات برخی از دست‌اندرکاران، روزنامه نگاران و بعضاً افرادی در فضای مجازی دوست دارند یک نکته‌ای را پررنگ کنند. اصولاً به این نوع افراد می‌گویند دنبال چالش هستند مگرنه این چهار سریال مطلقا هیچ ارتباطی به میزان معنا و مفهوم با هم ندارند. راجع به چهره و گریم، چهره پرداز، چهره پردازی می کند کسی مثل مهرداد میرکیانی که چند کارتن جایزه دارد و ایشان این انتخاب را کرده است. این که محاسن دارد به دلیل اینکه حاجی است و در نقش دکتر پژوهان هم محاسن نشانه مذهبی‌بودن شخصیت این کاراکتر است. یا در “جراحت” نقش بزرگ را بازی کردم به خاطر اعتقادات مذهبی‌اش این نکته وجود داشت. کاراکترها در یک مورد وجه مشترک دارد و قابل چالش نیست. حقیقتاً خصوصیات رسول دنیایی متفاوت با بزرگ جراحت دارد. خصوصیات کاراکتری دکتر پژوهان بسیار متفاوت است با کاراکتری که در سریال “گاهی به پشت سر نگاه کن” ارائه شد.

مدیران یک مقداری مراقب سطح سلیقه مردم باشند

منتها می‌گویم بعضاً گاهی دوست دارند از روی مزاح در فضای مجازی اظهارنظری داشته باشند. البته این کار هم هیچ اشکالی ندارد. آن چیزی که برای من اهمیت دارد این است که این سریال‌ها در واقع ثابت کرد چنانچه کار مورد علاقه مردم بدون شعار ساخته شود و مردم بتوانند مسائل، معضلات و جواب سوالات خودشان را از طریق آن بگیرند و یک طوری با آن سریال‌ها همزادپنداری کنند به تمام سریال‌های پررنگ و لعاب سراسر جنسی ترکیه‌ای، ترجیح داده می‌شوند. مردم از سریال متوسط وطنی بیشتر استقبال می‌کنند تا بهترین سریال‌های خارجی از نوع ترکیه‌ای و کره‌ای و این اتفاقات خوشایندی است. به نظرم قابل توجه صداوسیماست که مردم همیشه آماده پذیرش یک کار خوب هستند. شایسته است که این مدیران یک مقداری مراقب سطح سلیقه مردم باشند و پیوسته این سطح سلیقه را در جهت مثبت افزایش دهند. از طرفی دیگر تماشاگر را به لحاظ نیازهایی که دارد، اغنا کنند.

*موضوع بعدی محافظه‌کاری در رسانه ملی است که بسیاری درباره آن صحبت می‌کنند. مصداق بارز آن حذف سکانس تجاوز است که به تعبیر کارگردان سریال دنبال القای شفاف‌تر برخی از کارکردهای اخلاقی و اجتماعی بوده‌اند. از طرفی می‌گویند فضا را بازتر کنید تا هنرمندان بیشتری به میدان بیایند؛ نظر شما درباره این موضوع چیست؟

حرام‌خواری را تبلیغ نکنیم!

تلویزیون بایستی به هنرمند جماعت اعتماد کند. بیشتر از اعتماد به هنرمند، به مردم اعتماد کند. یعنی برای مردم انتخاب نکند کجا را ببینید؟ یا درباره چه مسئله‌ای راجع به آن صحبت کنید؟ قیچی سانسور هرگز به بالا بردن تفکر مردم، ارتقاء کیفیت کار هنری و یا متعاقب آن در واقع اتفاق مثبتی هرگز اتفاق نیفتاده است. اگر سکانس تجاوز در آن حد معقولی که یک شخصیت مذهبی مثل محمدمهدی عسگرپور می‌سازد، بی‌تردید کاملاً‌حساب شده است چون اصولاً کارگردان اخلاق‌گرایی‌است که از یک نگاه دینی و مذهبی معقولی برخوردار است. او در عین حال معتقد بودن، هنرمند متعهدی است. بنابراین اگر در این راستا به عسگرپور اعتماد نکردیم معلوم نیست در تلویزیون قرار است به چه کسی اعتماد کنیم. در واقع قیچی سانسور به مفاهیم قابل اعتنا در سریال لطمه می‌زند. رسول سالیان پیش یک اشتباهی کرده که هنوز کماکان آثار این خیانت و جنایت را در روزگارش به چشم می‌بیند از جمله تجاوز و دعوای زن و شوهر، اتفاقات ناگواری که برای پسر خودش می‌افتد یا پیشامدی که منجر به فلج‌شدن شوهرخواهرش می‌شود. مسبب همه این اتفاقات، خیانت‌هایی است که در یک خانواده رخ داده و همه دارند تقاص پس می‌دهند. آن تجاوز هم در این ارتباط است. بنابراین بایستی حرام خواری را به سمع و نظر مردم برسانیم اما اگر قیچی سانسور را وسط بیاوریم مثل اینکه داریم راجع به حرام خواری تبلیغ می‌کنیم.

*قبلاً در خانه سینما بیشتر فعالیت داشتید دلیل خاصی دارد که این روزها دیگر این فعالیت ادامه ندارد؟

باید افکار جدیدی به بدنه مدیریت صنفی سینما تزریق شود

همگان می‌دانند بیش از دو دهه پیش من اولین رئیس انجمن بازیگران بودم. همچنین به عنوان اولین عضو هیئت مدیره خانه سینما برگزیده شدم. دومین بازیگری بودم که مسئولیت دبیری جشن خانه سینما را برعهده گرفتم. برای دومین بار به خواست دوستان و همکاران در انجمن بازیگران یک بار دیگر مدیریت این انجمن را پذیرفتم. در واقع فکر می‌کنم که به لحاظ وظیفه هنری تمامی آن چیزی که به گردنم بود، انجام دادم و احساس می‌کنم به قدر کفایت در این عرصه فعالیت کردم. بهتر است نیروهای تازه نفس که تجربه کار صنفی دارند وارد شوند تا شاهد خون تازه‌ای باشیم که به رگ‌های فعالیت‌های صنفی از نوع اندیشه و دیدگاه، تزریق می‌شود.

*به عنوان سوال پایانی بفرمایید چرا کارگردانی نمی‌کنید؟

تا الان جرأت نکردم. همین بازیگری را بتوانم انجام بدهم کلی کار کرده‌ام. همیشه دست به دعا می‌شوم فیلمنامه خوب، کارگردان و عوامل درست همراه با نقش تأثیرگذار برایم اتفاق بیفتد. برای من همین زبان بازیگری در دنیای تصویر و هنر از هرچیزی مهمتر است. من اصولا خیلی تعجیل ندارم اما کار خوب باشد هر روز دوست دارم کار کنم.

گفتگو از مجتبی برزگر

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات

دیدگاه شما

تبلیغات