برخی مسئولان برای تغییر ذائقه انقلابی جامعه تقلا میکنند/آتش به اختیار یعنی مقابله جوانان با هجمه های دشمن
به گزارش خبرگزاری بیان حضرت امام خامنهای چندی پیش در دیدارشان با جمعی از دانشجویان در سخنانی فرمودند:«خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.» این جمله رهبر معظم انقلاب با واکنشهای فراوانی را در رسانه های داخلی و خارجی مواجه شد. به همین مناسبت خبرگزاری تسنیم گفتوگویی را با حجت الاسلام و المسلمین عبدالعلی گواهی نماینده ولی فقیه در سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ انجام داده که در ادامه آن را میخوانید:
تسنیم: رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی اخیرشان در دیدار رمضانی دانشجویان از عبارت « آتش به اختیار» استفاده کردهاند، به نظر شما چه عامل یا عواملی سبب شده تا رهبر انقلاب اینگونه به جوانان و فرهیختگان دانشگاهی فرمان دهند؟
حجت الاسلام گواهی: مقام معظم رهبری در دیدار با هر قشری به تناسبِ موقعیت زمانی و آن قشر صحبت میکنند مثلاً در جمع روحانیت قرار میگیرند بحث شعارِ حوزههای علمیۀ انقلابی را مطرح میکنند در سالهای اخیر، در جمع خبرگان قرار میگیرند و صحبت میکنند میگویند خبرگان انقلابی, در جمع متخصصین قرار میگیرد یک بحث دیگری؛ این بار هم که دیدار با دانشجویان داشتند به تناسبِ زمان و مستمعین صحبت کردند.چه بخواهیم چه نخواهیم از دانشگاه به عنوان مغزِ متفکر هر کشور نام برده میشود، مراکز علمی حقیقتاً مغزِ این کشور هستند و هر چیزی که از تراوشات فکری دانشگاه است باید در کشور عمل شود، این دانشگاه اگر قرار است در مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی در آینده حضور داشته باشد باید مبانی انقلاب را هم خوب بلد باشد اگر مبانی انقلاب را بلد نباشد قطعاً دچار سوءتصمیم خواهد شد و تصمیمگیری نادرستی خواهد داشت و واقعگرایی را باید در متن کار دانشگاه قرار بدهد.
به همین جهت وقتی مقام معظم رهبری به موضوع مهمی به نام دانشگاه میرسند یک وقت بیشتری میگذارند مخصوصاً برای دانشجویان، میبینیم سالی دو سه جلسه با دانشجویان برگزار میکنند و موثر هم است و فرمایشات ایشان خیلی در دانشگاهها آنطور که ما میبینیم و میشنویم تاثیر بسیار زیادی هم در انقلابی بودن دانشجویان و هم در تراوشات فکری آنها تاثیر دارد و هم در مراکز علمی جای خودش را باز میکند.
فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع دانشجویان مثل همیشه نو و بدیع و جدید است، نگاه و کلام رهبری بازتاب بسیار گستردهای دارد. برخی از اوقات محافل سیاسی – مطبوعاتی روزها و ماهها درباره معنای سخن و حرف ایشان فکر میکنند.
به عنوان مثال یک روزی مقام معظم رهبری بحث تهاجم فرهنگی را مطرح میکنند, یک وقتی دایره را تنگتر میکنند بحثِ شبیخون فرهنگی را مطرح میکنند، یک وقتی دایره خیلی تنگتر میشود بحثِ ناتوی فرهنگی را مطرح میکنند، آن روزهای اول برای مسئولین سخت بود میگفتند یعنی چه؟ در کشوری که 200، 300 هزار شهید دادیم میگویند ناتوی فرهنگی، مردم هم نمازشان را میخوانند روزه میگیرند، شبهای قدرشان برقرار است، داستان چیست؟ پس این ناتوی فرهنگی یعنی چه؟ ما یک ظاهری را نگاه میکنیم ایشان یک لایههای درونی را نگاه میکنند، آینده را نگاه میکنند، فضا را کاملاً ارزیابی میکنند و آنگاه مطلب را برای ما بازگو میکنند.
این بار ایشان آمدندعبارت «آتش به اختیار» را در دانشگاه مطرح کردند که این آتش به اختیار یعنی چه؟ معمولاً هم خبرنگاران و هم اصحاب رسانه و هم گاهی بعضی از سیاسیون به جملات قبل و بعد خبر خیلی توجه نمیکنند و خیلی به جملات قبل و بعد از خبر کاری ندارند فقط به اصل مطلب میپردازند, میگویند آقا فرمودند شما دانشجویان آتش به اختیار هستید، حالا در چه موضوعی ایشان گفتند آتش به اختیار هستید؟ مثلا فرض کنید فضایی که الان در کشور داریم، بحران اقتصادی داریم، بحران اشتغال داریم که مشکل عمده است، چند کاندیدای ریاست جمهوری اولین و آخرین حرفشان محرومیتزدایی بود، فقرزدایی بود، ایجاد اشتغال بود، رفع بیکاری بود, به چرخش درآوردن کارخانهها و صنایع بوده و مردم هم به این چیزها اقبال کردند و رای دادند و 42 دو میلیون نفر پای صندوقهای رای آمدند اگر امروز واقعاً دولت بخواهد موفق عمل کند باید به این گفتهها و وعدههایی که داده است عمل کند، لذا ایشان آتش به اختیار را مطرح کردند، قبلش و بعدش چه گفتند؟ فرمودند وقتی مرکزِ تصمیمگیری یا فرماندهی خوب کار نکند و ایجاد اختلال شود و بعد مثال زدند بچهها خودشان تصمیم میگرفتند بیسیم قطع میشد، ارتباط قطع میشود، فرمانده مرکز فرماندهی شهید میشد یا شهید میشد یا اسیر میشد، آیا بچههای جبهه و جنگ مینشستند تا یک فرمانده دیگری از ردۀ بالا معرفی شود بعد بگویند ما میخواهیم خطنگهداری بکنیم، نه خط را نگه میداشتند هیچ تغییری از نظر ماموریتی به بچهها داده نمیشد، احساس نمیکردند فرمانده شهید شده است.
لذا منظور ایشان این است. میفرمایند مگر اول انقلاب جهاد سازندگی برای مردم آب لولهکشی میبرد، آب بهداشتی میبرد، خانه بهداشت درست میکرد، حمام درست میکرد، مدرسه درست میکرد، با دست جاده درست کردند، 30 کیلومتر از مسیری که من در منطقه خودمان میشناسم بچهها جهاد سازندگی با دست و بیل و تراکتور درست کردند، اصلاً مشخص نبود این بچهها برای کجا هستند، نه حق ماموریت میگرفتند، نه ماموریتِ تعریفشدهای داشتند نه دنبال این بودند که این ماموریت را میخواهند بروند حتماً باید ماشین مدلبالا داشته باشند، ماشین شاسیبلند باشد، شب میخواهند بخوابند در کدام هتل میخواهند بخوابند، ماموریتشان اینطوری نبود، جهاد سازندگی شب در مسجد میخوابیدند، با حضور سر زمین کشاورزی مردم با آن گندمها را درو میکردند، من یک عکس از مقام معظم رهبری را گاهی نشان میدهم، ایشان آن اوایل انقلاب که فرمودند همه با هم جهاد سازندگی، خود ایشان با لباس روحانی میرفت سر زمین مردم کار دروی گندم را با آنان انجام میداد، این آتش به اختیار است یعنی نیروی خوشفکر انقلابی منتظر نمیماند اگر برق این روستا قطع شد، حتماً شرکت برق بیاید، شرکت برق کوتاهی کرده وظیفه آنهاست، اگر امسال وضعیت کشاورزی در این منطقه خوب نبوده وضع معیشت مردم خراب است دولت باید کمک بکند, دولت به وظیفهاش عمل نکرده است، اینجا باید جوان ایرانی آتش به اختیار باشد یعنی برود.
برخی از افراد و جریانهای معلومالحال با تعابیر قابل تاملی کلمه آتش به اختیار را معنا کردند این حرکت کاملاً غلطی است، این افراد اگر مجموعه سخنرانیها و اظهارات رهبر معظم انقلاب را در طول دو دهه اخیر گوش کنند متوجه خواهند شد که ایشان چقدر تاکید میکنند بر حرمت مردم، بر اینکه هر کاری و هر چیزی را تصمیم نگیرید، هر کس نباید خود بیاید در کوچه و بازار هر حرفی را بگوید.
حالا این آتش به اختیار در چه جاهایی؟ در عرصه فرهنگی، چه باید بکنیم؟ آقا فرمودند امروز معلوم است سیستم فرماندهی فرهنگی ما دچار اختلال است، چون نامهنگاری میکنند یا رایزنی میکنند که صدای یک نفری پخش شود قبل از افطار آیا امروز واقعاً مشکلِ اصلی پخش صدای یک نفر یا سخنرانی یک نفر است؟ یک نفر ممنوع است سخنرانی کند، سخنرانی کند، یا امروز من صحبت کنم یا نکنم جهان اسلام دچار مشکل میشود؟! این قطعاً حرف غلطی است، بعد فرمودند معلوم است اینجا دستگاه فرهنگی دچار اختلال شده است حالا ما باید کار فرهنگی بکنیم، باید اعتقادات مردم را درست کنیم وقتی اعتقادات درست شود همه چیز درست میشود. همین شبهای قدر سیل جمعیتی از جوانان است که برای خودسازی در این ماه مبارک تلاش میکنند، این یعنی این که فطرت جوانها پاک است، انقلابی است منتها وقتی ما میخواهیم ذائقهها را تغییر بدهیم،مردم دوست ندارند ذائقهشان تغییر کند، گاهی مسئولین با بعضی از کارها میخواهند ذائقه مردم را تغییر بدهند باید مراقب این باشیم.
تسنیم: آنگونه که اشاره کردید به نظر میرسد برخی از دستگاهها و مراکز تصمیمسازی با تغییر جایگاه مسائل فرعی به مسائل اصلی بعضا در مسیر حرکت انقلاب اسلامی اختلالاتی را ایجاد میکنند، به نظر شما علت یا علل این گونه اقدامات چیست؟
حجت الاسلام گواهی:من فکر میکنم در این عرصه آقایان روانشناسی میکنند ببینند خواستههای یک عده معدود در جامعه چیست تا خواسته این عده را بزرگنمایی بکنند و بگویند جامعه امروز این را میخواهد، جامعۀ ما جامعۀ متدین و شهیدپروری است. امروز فهم و بصیرت جوانان ما از جوانان سال 60 به مراتب بالاتراست. حضرت امام خمینی (ره) نیز این نکته را در وصیتنامه سیاسی – الهی خود تشریح و تبیین کردهاند. اکنون مشاهده میکنیم که جوانان انقلابی و متعهد برای رفتن به سوریه صف میکشند، برای شهادت و ایثارگری اعلام آمادگی میکنند، به نظر میرسد برخی از متولیان امور دچار یک توهم شدهاند که مثلا اگر مسائل فرعی را مطرح و اصرار کنیم مقبولیت بیشتری پیدا میکنیم و یک عده بیشتر به ما توجه میکنند حتی در جذب آرا هم ممکن است بیتاثیر نباشد، بنابراین تصمیم میگیرند که از اصل و قاعدۀ انقلابی خود دست بردارند و به سوی اهداف فردی و جناحی بروند و میشود همان تفسیرِ به رای، اصول انقلاب را تفسیر به رای میکنیم، امام رضوان الله تعالی از ابتدای انقلاب تا روز رحلتشان ذرهای از اصول انقلاب کوتاه نیامدند، یا این که مقام معظم رهبری به خاطر اینکه برخی دولتها خوششان بیاید حرفهایی را بگویند، اما ایشان از مسیر انقلاب خارج نشده و بر اصول انقلاب پافشاری میکنند و هر جا لازم باشد با تمام وجود و قوا ورود کرده و میکنند همین سخنرانی اخیر ایشان در جمع مسئولان نظام، فرمودند ما به آمریکا اعتماد نداریم، اعتماد نخواهیم کرد و آنها هم بدانند مشکلِ اصلی آنها ما هستیم خیلی حرف است، بعضیها هم اگر بخواهند با کسی دشمن باشند در لفافه میخواهند دشمن باشند ایشان میفرمایند آنها هم بدانند دشمنِ اصلی آنها ما هستیم یعنی انقلاب ماست، چون اهداف انقلاب با خواستههای آمریکا منطبق نیستند آنها دنبال یک چیز دیگری هستند، انقلاب یک چیز دیگری است.
لذا به نظر میرسد مسئولین اولویتها را درنظر نمیگیرند، امروز اولویت کشور چیست؟ آیا اولویت کشور ادعاهایی است که اینها مطرح می کنند یا اولویت چیز دیگری است؟ چرا وضع فرهنگی کشور خراب میشود؟ ریشه در چه دارد؟ ریشه در بیعدالتی دارد، یک عدهای از همه چیز برخوردار باشند یک عده جوان احساس پوچی میکنند.
نکته دومی که وجود دارد بحث عدم اشتغال است. وقتی جوانی سالها تحصیل کرده و امروز احساس میکند جایی نمیتواند مشغول کار شود و وضعیت معیشت او بد است، نمیتواند ازدواج کند، مسکن مناسبی ندارد، شغل مناسبی ندارد او احساس پوچی میکند وقتی احساس پوچی کرد مسائل فرهنگی جامعه بهم ریخته میشود چون من اعتقادم این است اگر برای هر انسانی 4 چیز را فراهم کنیم او هویت پیدا میکند، تحصیلات، مسکن، اشتغال و ازدواج، هر انسانی این 4 چیز را داشته باشد خواسته یا ناخواسته هویت پیدا میکند، چگونه هویت پیدا میکند؟ پوشش او هویت پیدا میکند هر لباسی را نمیپوشد چون میخواهد مثلا برود در یک سازمانی کار کند طبیعی است که باید خودش را با پوشش آن سیستم وِفق دهد، با هر کسی رفت و آمد ندارد، به موقع به خانه برمیگردد و به موقع با خانوادهاش در ارتباط است، روابط خانوادگی او تنگاتنگ و بهتر میشود، اما وقتی بیکار باشد احساس سرخوردگی میکند و دچار یاس و ناامیدی میشود.
به نظرم اولویت را دولت باید در کار خودش قرار بدهد، اولویت امروز چیست؟ یک زمانی مقام معظم رهبری فرمودند چرا گاهی به من میگویید شما چرا اینقدر در ارتباط با مسائل اقتصادی صحبت میکنید؟ مسائل فرهنگی چه؟ فرمودند آن هم میدانم اولویت دارد بعضی از کارهای فرهنگی ریشه در مسائل اقتصادی دارد باید وضعیت اقتصادی کشور درست شود تا وضعیت فرهنگی کشور درست شود.
تسنیم: رهبر معظم انقلاب اسلامی بر حفظ روحیه انقلابیگری برای مقابله با دشمن تاکید میکنند، اما در مقابل عدهای روحیه انقلابیگری را به معنای افراطیگری تعبیر کرده و با این روحیه مقابله میکنند و میخواهند این روحیه را تضعیف کنند، راهحل مقابله با این شیطنتها چیست؟
حجت الاسلام گواهی: یک موضوعی که خیلی مهم است.بحث تاکیدات مقام معظم رهبری بر انقلابیگری است، یعنی به توجه همه گروههای جامعه به این مساله اشاره کردند، در دیدار خبرگان اشاره کردند، در دیدار حوزههای علمیه اشاره کردند، در دیدار با مسئولین نظام اشاره کردند، در دیدار با دانشجویان اشاره کردند، در دیدار با جوانها و این موضوع را به همه اقشار گوشزد میکنند، طبیعی است که 4 دهه از انقلاب اسلامی گذشته است، ایشان دارند یک بازخوانی از اصول انقلاب میکنند که مبادا نسل امروز تلاشها و زحمات دورۀ گذشته را نادیده بگیرید، فرمایش ایشان در سالگرد امام راحل در حرم ایشان، به دهه 60 میپردازد، بخش عظیمی از سخنرانی خودشان را به دهه 60 اختصاص میدهند، در دهه 60 چه اتفاقی افتاد؟ وقتی تعدادی از جوانان ما توسط داعش یا در حادثه تروریستی به شهادت میرسند یک بازتاب عظیمی در بین مردم پیدا میکند مثلاً اگر تا دیروز گشت بسیج را و یا بازرسی در حرم امام را، مردم میگفتند عجب برای چه بازرسی میکنند؟! اما شبهای قدر در مساجد مردم آمادگی برای بازرسی را دارند، چون حادثه دیدند.
نسل امروز ما حقیقتاً دهه 60 را ندیده است، دهۀ 60 دهه خیلی خطرناکی برای جمهوری اسلامی بود، ما صبح یک حادثه داشتیم، ظهر یک حادثه و شب هم یک حادثه داشتیم در مدت کوتاهی رئیسجمهور و نخستوزیر ما شهید شدند، چند روز قبل آن 72 نفر از بهترین مسئولین جمهوری اسلامی با سید و سالار شهیدان انقلاب اسلامی یعنی شهید بهشتی شهید میشوند، چند روز قبلش شهید مطهری شهید میشوند حتی به محراب عبادت نفوذ پیدا کرده بودند و شهدای محراب ما مشتی از استخوان بودند، شهید صدوقی، شهید دستغیب، شهید مدنی، شهید قاضی، شهید اشرفیاصفهانی که به شهادت میرسند، در مراکز تصمیمگیری ما خود رهبر معظم انقلاب مورد سوءقصد قرار میگیرد، اغلب مسئولین در سوءقصد قرار میگیرند، یعنی دهه 60 دهه وحشتناکی بود، گروههای معاند و منافقین در اوج دستاندازی برای جمهوری اسلامی شدند این یک طرف، نفوذِ همین عناصر در دستگاههای مختلف حتی تا مرکز قائممقامی رهبری حضور پیدا میکنند و آنجا را هم دچار اختلال میکنند.
آقا فرمودند جای جلاد و شهید را عوض نکنید، در انتخابات چقدر به این موضوع اشاره شد و چقدر به دهه 60 تاختند اگر امروز آقایی که در مجلس و یا حرم امام بمبگذاری کرد او را زنده میگرفتند مردم همه میگفتند ما بیاییم او را تیرباران کنیم، اینها چه کردند؟ 4 نفر از مردم عادی و یا مسئول ما شهید شدند، وقتی رئیسجمهور ما و نخستوزیر ما در یک روز شهید میشوند، شهید بهشتی با 72 نفر در یک روز شهید میشوند، هواپیمای حامل شهید محلاتی و جمعی از فرماندهان در یک جا شهید میشوند، شهید فلاحی و فکوری و غیره در یک حادثه در یک جا شهید میشوند، آیا این حوادثِ کمی بود؟ این غیر از جریان کردستان و جریان سیستان و بلوچستان و جریان ترکمنصحرا و جریان پانترکیسم و جریان پانعربیسم و غیره را مطرح کردند، اینها را راحت میشد به مردم معرفی کنیم، چرا ما دهه افتخار جمهوری اسلامی را که سرشار از افتخارات مردم است را زیر سوال میبریم؟ به خاطر اینکه یک هدفی را میخواهیم دنبال کنیم مثلاً یک شخصی را بکوبیم یا یک گروهی را بکوبیم، قطعاً این خطرناک خواهد بود.
لذا ما به این توجه کنیم این روحیۀ انقلابیگری یعنی بازخوانی انقلاب، من و شما نمیدانیم 50سال قبل چه اتفاقی افتاده است؟ چون 50سال قبل را نمیدانیم.وقتی ما میگوییم خرمشهر را بچهها با دستِ خالی آزاد کردند، چند ده هزار کیلومترمربع خاک جمهوری اسلامی دست دشمن بود و بچهها آزاد کردند وقتی میگوییم دهه 60 بنیصدر رئیسجمهور جمهوری اسلامی خیانت کرده است، رجبی و دار و دستهاش خیانت کردند، حزب توده در کشور چه تاثیرات بدی گذاشته بود، منافقین چه تاثیراتی داشتند، جبهۀ ملی چه کارهایی کرده، این اختناقهایی که به وجود آوردند و در جنگل آمل یک روحانی و پسرش را از ماشین پیاده میکنند و سرشان را میبرند در جلوی مردم، من شاهد بودم در کردستان دموکرات و کومله سر مردم را میبریدند، سر پاسداران را میبریدند در پای عروس سر پاسدار را میبریدند یا سر یک بسیجی را به جای سر یک گوسفند میبریدند، اینها در دهه 60 بود، چرا این دهه را بازگو نمیکنیم؟ چرا بازخوانی نمیشود؟ چرا رهبر انقلاب در حرم امام بحثهای عقیدتی و فکری امام را بازگو میکنند بعد ما چاپ میکنیم و میگذاریم در طاقچه و کاری نداریم؟ امام محال است که سخنرانی میکرد و به منافقین لعن نمیگفت، محال بود امام سخنرانی میکرد و به کسانی که شهید رجایی و دیگران را شهید کردند لعن نمیگفت، حالا امروز اینها برای ما شدند خشونت، اینها خشونت بود؟! کجا خشونت بود، 17 هزار نفر از مردم و مسئولین ما را شهید کردند و گاهی مردم بیگناه هم در بین آنها بودند همانطور که آقا فرمود کاسب و زن و بچه هم میان آنها بود.
پس ما در انقلابیگری باید اول مبنای انقلاب را برای مردم معرفی کنیم بعد ببینیم روی مبنا قرار گرفتیم یا نه، یک چارچوبی، آیا الان مردم در این چارچوب هستند یا نیستند؟ آیا مسئولین و دانشجویان در این چارچوب هستند یا نیستند؟ لذا بر این اساس تاکید ایشان بر انقلابیگری است و اگر این ترویج نشود در آینده ممکن است ما صدمات و ضرباتی را بخوریم.
نکتهای که در پایان عرایضم بر آن تاکید میکنم این که در مواجهه با فرمایشات رهبری و فرمایشات بزرگان «نُومنُ ببعض و نکفر ببعض» نشویم، سخنان ایشان را گزینشی انتخاب نکنیم. هجمه سنگین تبلیغاتی رسانههای بیگانه را علیه عبارت آتش به اختیار شاهد بودهایم. آتش به اختیار یعنی جهاد سازندگی سال 60، یعنی همین بسیج سازندگی که امروز میرود در مناطق مختلف و منتظر نمیماند فرماندار آن شهر به وظیفه عمل کرده است یا خیر، دانشجو شب عید میآید در بسیج سازندگی میرود در نقاط دور زاهدان و سیستان و بلوچستان و کردستان برای مردم کار میکند این میشود آتش به اختیار، آن زمان اینطور بود الان بچهها بنشینند تصمیم گیری کنند، الان قدرت فکری خیلی بالا رفته است تصمیم بگیرند این کار باید بشود و مسئولین را وادار به انجام کار کنند، حالا این کار فرهنگی است یا کار اقتصادی است یا کار سیاسی، فرقی نمیکند، آتش به اختیار یعنی 9 دی، من برای آتش به اختیار چند مصداق را میگویم: یعنی 9 دی، 9 دی مردم ننشستند قوه قضاییه تعیین تکلیف بکنند، مردم ننشستند قوه مقننه تعیین تکلیف بکند، مردم خودشان آمدند پای انقلاب ایستادند و فتنهگران را ساکت کردند، آتش به اختیار یعنی وقتی در یک شهر اتفاقی رخ داد بچههای جوان و انقلابی کمک کنند این هجمه یا فرهنگی است یا هجمه سیاسی یا اقتصادی است فرقی نمیکند ما باید در اینجا اظهارنظر بکنیم.
منبع: تسنیم