کسانی که میگویند “اگر ما نباشیم، ایران ونزوئلا میشود”،درپی ایجاد وحشت و سرقت آرای مردم هستند
به گزارش خبرگزاری بیان محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران که در دوره قبل از مدافعان دولت روحانی بود، ولی عملکرد اقتصادی ضعیف این دولت وی را به یک منتقد منصف تبدیل کرده، اعلام کرد: “کشوری همچون ایران که 40 سال است در برابر سختترین تحریمها و جنگها و فشارهای بین المللی مقاومت کرده از این بیدها نیست که با این بادها بلرزد و با رئیس جمهور شدن و یا نشدن کسی، هرگز پیکرهٔ آن نخواهد لرزید و به اروپا یا ونزوئلا مبدل نخواهد شد.”
محمدرضا سبزعلیپور صاحب نظر اقتصادی و نمایندهٔ اتحادیهٔ مراکز تجارت جهانی در ایران (WTCA) عصر دوشنبه طی سخنانی در جمع تعدادی از کارآفرینان، صاحبان صنایع و فعالان اقتصادی با اشاره به آغاز تبلیغات ریاست جمهوری اظهار داشت: با کمال افتخار و به دور از هر شعاری میتوان گفت که ما در کشوری زندگی میکنیم که بهواسطه موقعیت خاص جغرافیایی و منطقهای، آب و هوایی، پتانسیلها و نعمات گرانبها و ثروت بی نظیر خدادادی، بهره مندی از قدیمیترین تمدنهای باستانی جهان، نیروی انسانی جوان و… دهها مورد دیگر یکی از برجستهترین کشورهای جهان بوده که داشتن چنین کشوری با تمام مزیتهای ذکر شده آرزوی همهٔ جهانیان میباشد، از سویی دیگر همسایگی با 15 کشور کوچک و بزرگ دنیا که بازار مصرفی بزرگی حدود 600 میلیون نفر را برایمان ایجاد کرده و ایران را در موقعیت تأمین کننده منابع طبیعی، کالاهای صنعتی و مصرفی و صادرکننده خدمات فنی و مهندسی قرار داده نیز خود امتیاز بزرگی را برایمان ایجاد کرده که خیلی از کشورهای جهان هم از این مزایای ویژه و خدادادی بی بهرهاند.
وی افزود: در چنین شرایطی و با موقعیت فعلی ایران، کشورمان نیازمند دولتی دلسوز، قدرتمند، کاردان، مدیر و مدبر، فراجناحی، هماهنگ و دارای پشتوانه ملی میباشد تا مسائل و امورات کشوری را بهطور انقلابی حل و فصل و اداره نماید. از طرفی لازمهٔ مدیریت کشور، عزم ملی، شجاعت، تدبیر و برنامه ریزی صحیح است. زیرا اگر شجاع نباشیم، قطعاً نمیتوانیم مدیریت جهادی داشته باشیم. 39 سال از عمر نظام جمهوری اسلامی میگذرد و در این مدت تهدیدهای زیادی علیه ایران صورت گرفته که هر یک از این تهدیدها اگر نظام دیگری را هدف گرفته بود، قطعاً آن نظام را تاکنون سرنگون میکرد. لکن آنچه که سبب شده تا کشور ایران تا به امروز با قدرت و قوت مسیر خودش را علیرغم تهدیدات گسترده ادامه دهد، این بوده که دشمنان خود را خوب شناخته و شجاعت لازمه را در برخورد با آنان داشته است پس با شجاعت و اعتماد به نفس میتوانیم مشکلات و نابسامانیهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی را هم سریعاً مرتفع و از برابر خود برداریم.
علیپور با طرح این سؤال که چرا علیرغم همه تهدیدات، جنگها و تحریمهای داخلی و خارجی توانستهایم ایران اسلامی را نزدیک به 4 دهه از تمامی پیچ و خمها و فراز و نشیبها به سلامتی عبور داده و کشوری استوار و سربلند در جهان داشته باشیم اما چند سال است که از غلبه بر مشکلات و معضلات اقتصادی ایران عاجزیم و از پس ساماندهی اقتصاد و بهبود معیشت مردم عزیزمان برنمی آییم گفت: برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید اشاره کوتاهی به اوضاع اقتصادی حال حاضر کشورمان بکنم و سپس به دلایل ضعف و راهکارها بپردازم: متأسفانه اقتصاد ایران طی یک دهه گذشته، عمداً یا سهواً دچار امراض متعددی شده و امروز کار بجایی رسیده که نه تشخیص درستی از دلایل این مرض ارائه میگردد و نه داروی لازمه برای درمان آن تجویز میشود!! اقتصاد مریضی با این مشخصات: منقبض، رخنهٔ بیش از حد دولت در پیکره آن، راکد، افزایش روز به روز قیمتها، بحران تولید و ورشکستگی کارخانجات، نابودی برندهای برجسته، افزایش بیش از حد بیکاری، رشد سرسام آور نقدینگی، بانکها و مؤسسات اعتباری متورم و بحران زده، گسترش اقتصاد دلالی و افزایش حجمی و مبلغی قاچاق کالا، افزایش فشارهای بینالمللی، تراز منفی تجاری، کاهش ارزش پول ملی، نوسان شدید قیمت ارز، بلاتکلیفی فعالان اقتصادی، افت شدید شاخصهای بورس و نابسامانی سیستم مالیاتی کشور، کاهش امنیت اقتصادی و افزایش رانت خواری و اختلاس، رشد وحشتناک چکهای برگشتی، بدهی کلان دولت به بانکها، پیمانکاران و شرکتهای خصوصی، تهی شدن سفرهای مردم و سختی گذران زندگی و… دهها مورد دیگر!!! بله، فعلاً اقتصادی با مشخصات ذکر شده گریبان ما را گرفته که اصلی و ابداً لایق ایران و ایرانی نیست!!
این صاحب نظر تجارت جهانی در ادامه تأکید کرد: بخشی از این معضلات و نابسامانیهای اقتصادی حاصل تحریمها و فشارهای بین المللی بوده اما بخش اعظم آن متأسفانه محصول بی تدبیری و سوء مدیریت دولتها و گرفتن ماهی توسط برخی از مسئولین از آبهای گل آلود ایجاد شده میباشد. در این راستا دولتهای گذشته و حال، همگی وعدهٔ ساماندهی اوضاع اقتصادی را به کرات دادهاند اما در عمل نه تنها هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده بلکه روز به روز وضعیت بدتر نیز شده است!! زیرا بهبود اوضاع اقتصادی و عبور از بیماری هلندی در کوتاه مدت نیازمند فاکتورهای خاصی میباشد که با سواد نصفه نیمهٔ خودم بارها به دولتمردان عزیز توضیح دادهام ولیکن موارد را مجدداً تکرار میکنم شاید مفید به فایده باشد. 1- حذف بوروکراسیهای زائد اداری 2- ارتباط تنگاتنگ دولتمردان و فعالان اقتصادی 3- ایجاد جذابیت برای سرمایه گذاریهای جدید و ارائه خدمات خاص و جذاب به مشتاقان سرمایه گذاری4- حذف انحصارات و محدود کردن فعالیت شبه دولتی ها و درگیر کردن شرکتهای مختلف در پروژه های اقتصادی 5- تسهیل و تشویق صادرات و صادرکنندگان6- راه اندازی مراکز جامع صادراتی ایران در بازارهای هدف ایران در خارج (که قبلاً طرح آن به دولتهای هشتم، نهم، دهم و یازدهم داده شده ولیکن هنوز درحال خاک خوردن است) 7- ایجاد اعتماد بین فعالان اقتصادی و سازمان امور مالیاتی کشور از طریق انضباط دهی و کاهش مالیات 8- در اختیار گذاردن سرمایه درگردش به صاحبان صنایع ورشکسته ای که توان احیاء شدن را دارند و استمهال بدهی آنان 9- رفع ممنوع الخروجی صاحبان صنایع و فعالان اقتصادی که از طریق بانکها و سازمان مالیاتی محدود شده اند10- همکاری با سازمانهای بین المللی اقتصادی جهان (از جمله مراکز تجارت جهانی) که توان ایجاد شوک در اقتصاد ایران را دارند 11- حفظ رقابتپذیری بنگاههای داخلی12- بهبود فضای کسب و کار13-جمع کردن بساط شرخرهای حقوقی که اصلاً زیبنده نظام اسلامی نیست 14- تثبیت نرخ ارز و افزایش نرخ ریال در برابر سایر ارزها با ایجاد جو مثبت روانی در جامعه 15- بازگرداندن اعتماد مردم به دولتها و خوشبین کردن آنان به آینده زندگیشان 16- توسعه صنعت گردشگری با ایجاد زیر ساختها و ابزارهای مورد نیاز حضور توریست در ایران17- ارائه تسهیلات مادی و غیر مادی به انبوه سازان و برج سازان جهت افزایش ساخت و ساز در سراسر ایران18-اعمال جامع و کامل سیاستهای اقتصاد مقاومتی19- ارتقای سطح مشتری مداری و جهت گیری بانکها به سمت قراردادهای کوتاه مدت و یکساله20- بهبود وضعیت بانکها از نظر مطالبات معوق و بالا بردن قدرت اعطاء تسهیلات آنها21- توسعه صنایع پایین دستی انرژی و…. مواردی دیگر.
رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی اظهار داشت: با وجود مواردی که خدمتتان عرض کردم متأسفانه سالها است که افرادی با سردادن شعارهای جذاب و وعدههای مختلف وارد صحنه رقابت انتخابات ریاست جمهوری شده و آراء مردم را بهدست آوردهاند ولیکن در پایان دوره چهار سالهٔ و یا هشت سالهٔ دولت خود نه تنها کارنامهٔ موفق و قابل دفاعی از خود بجا نمیگذارند بلکه گرهی بر مشکلات پیشن نیز اضافه میکنند و جالب اینکه دوباره پا پس نمیکشند و برای توجیه عملکرد ضعیف دولت خویش و جلب نظر مجدد مردم، به شعارهای توخالی و یا ایجاد رعب و وحشت بین مردم متوسل میگردند و صراحتاً اعلام میکنند که اگر ما دوباره بر مسند قدرت سوار نشویم ایران ویران خواهد شد و زندگی برای مردم تیره و تار!!! در همین راستا چند سال پیش گروهی اعلام نمودند که اگر ما رئیس جمهور نباشیم سایه جنگ بر سر ایران سنگینی خواهد کرد و دیر یا زود آمریکا به کشورمان حمله نظامی خواهد کرد و برعکس چنانچه سکان دولت در دست ما باشد، جنگی در کار نخواهد بود!! انگار که دستشان در دست دشمنان ایران میباشد و اخبار دقیق جنگ را دوستانشان لحظه به لحظه به آقایان خبر میدهند!! پس از مدتی اعلام نمودند که اگر ما رئیس جمهور نباشیم روز به روز فشارهای بین المللی و تحریمهای جهانی برعلیه ایران بیشتر خواهد شد تا جایی که تمام بخشهای کشورمان فلج و زندگی برای ما امکانپذیر نخواهد بود!! اما چنانچه سکان دولت در دست ما باشد، دیگر تحریمی در کار نخواهد بود!! این در حالی است که پس از گذشت سالهای طولانی، هنوز سایه تحریمهای اقتصادی از سر ما کوتاه نشده است!!!
وی افزود: حال که مجدداً فعالیت انتخابات ریاست جمهوری آغاز گشته و بازار تبلیغات نیز گرم شده است باز هم عدهای برای کسب آراء مردم به هر شگرد و ترفندی روی آوردهاند و در همین راستا عدهای خاص متأسفانه پای خود را بیش از پیش از گلیم شان درازتر کرده و با طرح نقشهای شوم و خطرناک در اتاق فکر خویش، ترس و وحشت را وارد دل مردم نموده و با رمز جدید (اگر ما نباشیم، ایران ونزوئلا میشود) در پی ایجاد سرقت آراء مردم میباشند!! این عده با القاء این سناریو که اگر سکان دولت دوازدهم در دست ما نباشد پس تحریمها مجدداً برقرار، فروش نفت کاهش، درآمد دولت صفر، واردات کالاهای اساسی متوقف، رکود صنعت و بیکاری افزایش و در نتیجه مردم ایران همچون مردم ونزوئلا، چیزی برای خوردن هم گیرشان نخواهد آمد!! پس به ما رأی دهید تا رابطه ایران با جهان خارج علی الخصوص غرب را تقویت تحریمها را رفع و بحران را از سر ایران دور کنیم!!
سبزعلیپور تصریح نمود: این سخن توطئهای بیش برای ترساندن مردم و ایجاد ناامنی جهت کسب آراء ملت نیست و اصلی و ابداً صحت ندارد زیرا به فرض اینکه همهٔ اتفاقات بد بر سر کشورمان نازل شود باز هم بنابه دلایل محکم، هرگز ایران ونزوئلا نخواهد شد. لازم به ذکر است که ساختار کشور ونزوئلا هرگز قابل مقایسه با کشورمان ایران نیست و مقایسه کردن این دو کشور با هم غلط و قیاس مع الفارق میباشد. ونزوئلا قائم به شخص است اما ایران اسلامی دارای رهبری فرزانه و همچنین نظامی مردم سالار و دارای سه قوه مستقل میباشد که تصمیم گیری در کشور با خرد جمعی انجام میپذیرد نه همانند ونزوئلا که تمام تصمیماتش را شخص رئیس جمهور به تنها اتخاذ و به مرحله اجرا در میآورد.!! ضمناً مدل اقتصادی ونزوئلا پس از روی کار آمدن دولت چاوز در سال 1998، بر پایه اقتصاد سوسیالیستی و عمومیسازی اقتصاد شکل گرفت. اعتقادی که بر پایه آن با افزایش درآمدهای نفتی، دولت کارخانهها، بنگاههای بزرگ اقتصادی و صنایع این کشور را که عموماً در اختیار بخش خصوصی (یعنی تحت مالکیت سفید پوستان طرفدار غرب) بود را خرید و تک تک آنها را ملی اعلام کرد. هدف اصلی چاوز از این کار، ضعیف کردن مخالفان دولت خود و افزایش اقتدار اقتصادی دولت ونزوئلا بود. بهطوریکه این رویه تا سال 2012 و زمان درگذشت وی نیز ادامه داشت. دولتی که حدود 80 درصد بودجه آن متکی به صادرات و درآمد نفت میبود پس با دولتی سازی اقتصاد و کوتاه کردن دست بخش خصوصی و خرید اموال تجاری و کارخانهها، برعکس ایران بهنوعی افزایش تصدیگریها و تعهدات و هزینههای دولت را نسبت به نیازهای جامعه افزایش داد درست مثل اینکه (خود بر سر شاخ نشست و با دستان خویش بن را برید).
وی افزود: این عدد (وابستگی 80 درصدی به درآمد نفت) در سال 2011، که تقریباً واپسین ماههای زندگی چاوز بود به حدود 96 درصد رسیده بود. درصورتیکه در بسیاری از این سالها، ونزوئلا رشدهای اقتصادی بالا مانند رشدهای دو رقمی را نیز تجربه کرده بود اما این رشدها وابسته فقط و فقط وابسته به درآمدهای نفتی و افزایش تولید و فروش نفت خام بود. این ارقام نشاندهنده این است که وابستگی اقتصاد ونزوئلا به درآمدهای نفتی در طول سیزده سال مدیریت چاوز بر این کشور، افزایش داشته و بهواسطه افزایش قیمت نفت، اقتصاد این کشور با رشدهای خوبی نیز همراه بوده است. در کنار این موضوع، سهم درآمدهای مالیاتی دولت ونزوئلا با کاهش چشمگیری مواجه بوده است. ضمن اینکه بخش عمدهای از این درآمدها از سوی دولت ونزوئلا، صرف واردات کالاهای مصرفی و ملی کردن صنایع این کشور شده است. لکن وابستگی مطلق اقتصاد ونزوئلا به درآمدهای نفتی موجب شد تا با کاهش چشمگیر قیمت جهانی نفت، به یکباره اقتصاد آن کشور در سراشیبی سقوط قرار گیرد!
سبزعلیپور گفت: اما این در حالی است که از سالها پیش اقتصاد ایران عملاً مسیری کاملاً متضاد، متفاوت و خلاف جهت اقتصاد ونزوئلا را در پیش گرفت و با تصویب اصل 44 قانون اساسی، نه تنها بحث افزایش تصدی گریهای دولت مطرح نبود بلکه براساس این اصل بسیاری از فعالیتها و بنگاههای دولتی به بخش خصوصی، تعاونی یا غیردولتی واگذار شد. در این سالها برای اولین بار در اقتصاد ایران، نهادهای غیردولتی و بخش خصوصی وارد عرصههایی مانند بیمه، بانکداری، حمل و نقل ریلی و هوایی، ساخت نیروگاه و پالایشگاه و… دهها مورد دیگر شدند و بسیاری از فعالیتهای دولتی به بخش خصوصی واگذار شد که میتوان به مراکز خدمات دولت الکترونیک، دفاتر خدمات دولتی و… بهعنوان نمونههای کوچک و قابل لمس این حرکت در اقتصاد ایران، اشاره نمود. با این روش، بخش عمدهای از تصدی گری و هزینههای دولت کاهش و به بخش خصوصی منتقل شد.
سبزعلیپور در خاتمه اظهار داشت: اقتصاد ایران طی سالهای اخیر، در کنار افزایش قیمت نفت، سهم درآمدهای مالیاتی را نیز در بودجههای سالیانه خود بهشدت افزایش داده است. در کنار این موضوع، افزایش صادرات غیرنفتی هم یکی از نشانههای دیگر برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی است؛ صادراتی که در سال 1390 با ثبت رکوردی جدید به حدود 50 میلیارد دلار در این سال رسید. در واقع همزمان با افزایش درآمدهای نفتی در ایران، اجرای اصل 44، اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در کنار تأسیس صندوق توسعه ملی و افزایش صادرات غیرنفتی را میتوان از اقدامات دولتها در راستای کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی دانست. موضوعی که درست در نقطه مقابل اقتصاد ونزوئلا در دوران مسئولیت چاوز قرار داشت. همچنین کشورمان ایران دارای صدهها بنگاه بزرگ تولیدی و صنعتی میباشد که ونزوئلا حتی یک درصد این صنایع، پالایشگاهها و پتروشیمیهای بزرگ ما را در کشورش ندارد. ضمناً ایران اسلامی دارای فعالان بزرگ اقتصادی و مردان بزرگ میلیارد دلاری میباشد که برخی از آنها به تنهایی میتوانند شهر کاراکاس را یکجا خریده و تحت مالکیت خود درآورند. پس کشوری همچون ایران که 40 سال است که در برابر سختترین تحریمها و جنگها و فشارهای بینالمللی مقاومت کرده از این بیدها نیست که با این بادها بلرزد و با رئیس جمهور شدن و یا نشدن کسی، هرگز پیکرهٔ آن نخواهد لرزید و به اروپا یا ونزوئلا مبدل نخواهد شد. مع الوصف کسانیکه توطئه ایجاد ترس و وحشت در جامعهٔ ایران را با رمز ” اگر ما نباشیم، ایران ونزوئلا میشود” آغاز نمودهاند عدهای خائن و فقط در پی منافع خویش و سرقت آراء مردم میباشند و اصلاً دلسوز ایران و ایرانی نبوده و نمیباشند.
منبع: تسنیم
کد خبر : 97730 و در روز چهارشنبه 6 اردیبهشت 1396 ساعت ۰۹:۳۰:۱۵