«خواب آشفته جناب فرماندار( گلپایگان) »
به نام آنکه جان را فکرت آموخت
«خواب آشفته جناب فرماندار( گلپایگان) »
آن کس که بدم گفت بدی سیرت اوست
وآن کس که مرا گفت نکو خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
«شیخ بهایی»
متاسفانه این روزها و در آستانه انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری ،فرماندار گلپایگان که علی القاعده باید تلاش خود را معطوف به برقراری هر چه بیشتر آرامش در سطح شهرستان نماید بعد از دو سال و نیم خواب آشفته « هیچ کاری نکردن» سردمدار ایجاد تنش در شهرستان شده است.
ایشان طی یک سخنرانی در سومین کارگروه امور بانوان شهرستان صریحا اعتراف نمود که « در گلپایگان هیچ کاری نکردم» و سپس تیر بعدی را از چله ادبیات نازل خود رها کرد تا در پی ترمیم ابرو چشم را نیز ناکار نماید و بیان داشتند« دو سال و نیم شهرستان را آرام نگه داشتم و اجازه ندادم مردم به جان هم بیفتند». آنگاه در روز های بعد در جریان دو مراسم دیگر بطرز ناشیانه ای تلاش نمود « خود هیچ انگاری» صادره را ترمیم و انکار نماید و عدم صدور مجوز برای « به جان هم نیفتادن مردم» را نیز در لابلای لفاظی های ناشیانه تر، از دید مردم پنهان نماید و در عوض منتقدین و برخی رسانه های متعهد را به عرض اندام و دروغ پردازی متهم کند که با انتشار فایل صوتی ایشان این امر به سرانجام نرسید و دست آخر در جلسه شورای اداری شهرستان (روز دوشنبه مورخ ۲۳ /۱۲/ ۱۳۹۵) در حضور روسای محترم ادارات شهرستان و مقامات معزز قضایی با بکارگیری الفاظ سخیف مستقیما روی به تخریب این بنده کمترین آورد.
بنده در صدد پاسخ تفصیلی به بیانات نازل و دور از شان ایشان در حق خود نبوده و نیستم و ارزش چندانی هم برای آن قائل نیستم زیرا ایشان به هر دلیلی این روزها کنترلی بر گفته های خود ندارد ( دو نمونه آن در بالا ذکر شد) و از این منظر معفو عنه تلقی می شوند و به مصداق شعر شیخ بهایی « حال متکلم از کلامش پیداست»
جواب تخریب هم تخریب نیست و بنده هم در این وادی وارد نخواهم شد سهل است که ایشان در مقام تخریب خود، از صرف انرژی و وقت توسط دیگران بی نیاز است و این وظیفه را خود به خوبی ایفاء می کنند .
اگر ایشان یا هر مسئول دیگری در سطح شهرستان انتظار داشته باشد در نظام جمهوری اسلامی بر مسند و مقامی تکیه کنند و پس از گذشت بیش از دوسال « هیچ کاری » نکردن و استفاده از امکانات و امتیازات ، با سلام و صلوات عرصه را ترک نمایند و مورد نقد افراد دلسوز و رسانه های متعهد قرار نگیرند و اگر نقدی به آنها وارد شود، منتقدین را با الفاظ توهین آمیز و بی پایه و اساس به تشنج آفرینی متهم کنند ،این انتظار راه به جایی نخواهد برد و منتقدین دلسوز هم با این ترفندهای نخ نما شده از میدان بدر نمی شوند.
مناسب بود ایشان قبل از اینکه بواسطه نوشتار مستدل و منطقی اینجانب مبتنی بر اقرار صریح « هیچ کاری » نکردن ،اختیار از کف بدهند و در جلسه شورای اداری ،با عبارات توهین آمیز واکنشی منفعلانه داشته باشند ،نگاهی به سوابق و رزومه خود بیندازند و نیم نگاهی هم به سوابق بنده، تا بدانند چه کسانی از پشم شهرستان برای خود کلاه فراهم آورده اند.
برای احصاء آراء به صندوق ریخته نشده اینجانب در جریان انتخابات مجلس نیز یا باید عالم بالغیب بود یا دچار توهم. هر چه هست ایشان در اقدامی تعجب برانگیز و توهین آمیز در جلسه شورای اداری شهرستان ، اختیار از کف داده و به قصد تخریب آراء بنده را احصاء کرده اند .بنده ادعایی نداشته و ندارم ، آراء بنده هم صفر اما حداقلی از درک انتخاباتی و کمی تدقیق در نتیجه انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و تعدد نامزدها، دلالت بر امر دیگری دارد و ادل الدلیل است بر بی پایه و اساس بودن سخنان توهین آمیز جناب فرماندار در خصوص میزان آراء اینجانب.
بنده همچنان معتقدم که ایشان بواسطه تمام دقیقه ها و ثانیه هایی که بر مسند مسئول اجرایی شهرستان تکیه دادند و « هیچ کاری » نکردند اول از ساحت مقدس خانواده های معظم شهدا، جانبازان ، مفقودین، اسرا و سپس از مردم شریف گلپایگان عذرخواهی نماید.
همچنان معتقدم مردم شریف ،نجیب ، متدین و بافرهنگ گلپایگان از صفت رذیله و انتسابی « به جان هم افتادن » توسط ایشان مبرا هستند و عذر خواهی ابتدایی ترین و بدیهی ترین اقدام است .خود شکن آیینه شکستن خطاست.
اطمینان دارم همه دلسوزان نسبت به نظام و انقلاب اسلامی و علاقمندان به پیشرفت و توسعه شهرستان و همه رسانه های متعهد و حرفه ای بدور از هر گونه اقدامات تشنج زا ،علیرغم تمام بی مهری ها همچنان در مقام نقد و انتقاد دلسوزانه و مشفقانه باقی خواهند ماند و همچنان قدردان تلاش و کفایت و کاردانی کارگزاران مخلص و متخصص و بی ادعای شهرستان خواهند بود.
بخشی از سخنان ایشان نسبت به اینجانب به مصداق توهین و تخریب قابل پیگیری در مراجع قضایی است اما امیدوارم امام جمعه محترم و مقامات قضایی بر اساس اصل امر به معروف و نهی از منکر تذکرات لازم را به ایشان بدهند.
آخرین جلسه شورای اداری شهرستان علی القاعده باید جایگاه ارائه گزارش عملکرد یکساله مسئول اول اجرایی باشد اما ظاهرا دست ایشان بشدت در این زمینه خالی است که در آستانه انتخابات و در جایگاهی که می بایست بشارت دهنده آرامش و عدم تشنج باشند خود به عامل تشنج و تخریب تبدیل می شوند.
انشالله در نوشتار بعدی به برخی از مشکلات و معضلات عمده و حل ناشده شهرستان خواهم پرداخت.
در خاتمه جا دارد یادی کنیم از « مقالات شمس» و این حکایت شیرین:
یکی سخن ماهی می گفت.یکی گفتش که : «خاموش! تو چه دانی که ماهی چیست؟ چیزی که ندانی چه شرح دهی؟». گفت : «آری، اگر دانی نشانش بگو!» .گفت:« نشان ماهی آن است که همچنین دو شاخ دارد همچون اشتر!».گفت : «خه، من خود دانستمی که ماهی را نمی دانی، الا اکنون هم نشان دادی گاو را هم از اشتر نمی دانی!».
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی
محمدرضا ثمری- عضو هیئت علمی دانشگاه