امروز : جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۵/۱۲/۱۴
کد خبر : 94442
چاپ خبر :

چه کسانی جامعه را دو قطبی می کنند

دوستان عزیز مسئول که بخاطر روحیه انقلابی بزرگانتان دستگاه محبوبتان همواره مورد هجمه است مراقب باشید

photo_2017-03-04_22-40-51

به گزارش خبرگزاری بیان، ظاهرا همه چیز دست در دست هم داده تا درشهرستان گلپایگان به بهانه حفظ وحدت ویا دوقطبی سازی عرصه را برجریان انقلابی تنگ نمایند.

انگار همه چیز تازه و نو است اگر درنامه شهید مظلوم بهشتی که خطاب به امام راحل نوشتند خوب دقت کنیم به خیلی از جواب سوالهای خود پی خواهیم برد.

آن شهید در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۵۹ خطاب به حضرت‌امام که ایشان را «استاد و رهبر بزرگوار» خطاب می کند، می‌نویسد:

«السلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. سنگینی وظیفه،‌ فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایقی را به عرضتان برساند.

دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‌شود.

یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت_و_اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده و پویا بودن باید سخت ملتزم به وحی و تعبد در برابر کتاب و سنت باشد؛ بینش دیگر در پی اندیشه‌ها و برداشت‌های_بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آن چنان که باید و شاید در برابر آن متعبد و پایبند، و گفته‌ها و نوشته‌ها و کرده‌ها بر این موضع بینابین گواه است.

بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی و نظامی آنها سخت به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان امت اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوری‌ها_یا_دلسوزی_بیگانگان معتقد و ملتزم؛ بینش دیگر هر چند دلش همین را می‌خواهد و زبانش همین را می‌گوید و قلمش همین را می‌نویسد اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، در عمل لرزان و لغزان

بینش اول به نظام و شیوه‌ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه به سوی همه نوع پیشرفت‌ها و ترقی، مانع_حل_شدن مسلمان‌ها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را به فرهنگ و نظام ارزش اصیل و مستقل اسلام استوار دارد؛ بینش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزش‌های آن، جامعه را به راهی می‌کشاند که خود به خود درها را به روی ارزش‌های_بیگانه از اسلام و بلکه ضد اسلام می‌گشاید.

بینش اول روی شرایطی در گزینش_مسئولان تکیه می‌کند که جامعه را به سوی امامت_متقین و گسترش این امامت بر همه سطوح راه می‌برد بینش دیگر، بیشتر روی شرایطی تکیه می‌کند که خود به خود راه را برای نفوذ_بی‌مبالات‌ها یا کم_مبالات‌ها در همه سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آنها بر سرنوشت انقلاب هموار می‌سازد…».خداوند بر درجاتش بیفزاید

حال باید دید ما و مسؤلان محترم در کجای این بینش قرار داریم مگر نه اینکه امام المسلمین حضرت امام خامنه ای عزیر نفرمودند در مقابل جریان غیر انقلابی درون نظام باید ایستاد.

لحظات عقب‌نشینی یک انقلاب همواره از حساس‌ترین لحظات در سیاست است. این لحظات لحظه‌های شکل‌گیری جریان‌های سیاسی هستند، مواقفی که به تاریخ معنا می‌بخشند و پشت‌پرده‌ها را عیان می‌کنند و مکنونات قلبی و عیار انسان‌ها و جریان‌ها را روشن می‌سازند.

در همین لحظاتِ برافتادن پرده‌هاست که می‌توان خبری از کلیت یک انقلاب و وضعیت افول و صعود آن بدست آورد و نبض بیمار را گرفت و تبش را سنجید. و بیجا نیست که تفسیر این عقب‌نشینی‌ها گاهی تا ابد موضوع مباحثه جریان‌های فکری و سیاسی شده است.

اینکه گفته میشود چند سخنران شهرستان را دوقطبی میکند ونظم شهر را بهم میزنند کسانیکه چنین انگاره ای در سر می پرورانند باید در بینش خود تجدید نظر کنند و در جواب این دوستان باید یک سوال کرد و آن اینکه کجای این سخنان مخالفتی با آرمانهای انقلاب و شهدا و ولایت دارد ؟

نقش عمار گونه برخی از پرچمداران جبهه انقلاب همین است ولی چرا بجای استدلال و منطق با پرخاشگری و تنگ کردن عرصه بر نیروهای جوان و مؤمن انقلابی همه نان خوران بیت المال اینگونه جبهه گرفته و دردناک تر اظهارات کسانی است که در جایگاه نهادهای مستقل که بیشترین هجمه دشمنان داخلی و خارجی اتفاقا به سمت آنهاست.

مگر قوه قضائیه،نیروی انتظامی ،سپاه وبسیج و شورای نگهبان بیشترین هتاکی ها و فتنه گریها را تحمل نمی کنند؟

یعنی باید اجازه داد یکی در پناه NGO دختران وپسران را به کنج بیابانهای اطراف ببرد و به آنها آموزش نحوه مقابله با جریان انقلابی را دهد ؟
و یا دیگری از جایگاه یک رسانه ضمن تبلیغ کانالهای معاند ضد انقلاب و توهین به نیروهای انقلابی جولان دهد.
و جالبتر اینکه به برخی جوجه گان سراز تخم درآورده مواجب بگیر برخی فتنه گران سفارش متن پر از فحاشی و ناشیانه بدهد.

و قس علی هذا ،مگر چه خطری شما راتهدید میکند که چنین برآشفته شدید مگر تبیین منویات رهبری و نظام و اهداف انقلاب چقدر گرانسنگ است که چنین خط ونشان می‌کشید گفتن دغدغه مردم مگر چه خطری دارد مگر رهبری نظام بعد از راهپیمایی 22بهمن نفرمودند مردم گله دارند واین آمدن نشان تائید عملکرد ما مسؤلان نیست ؟
چرا حرف دل خود را صریح نمیزنید و در پس کلمات و حروف پنهان می شوید.

اگر ندانیم بینشمان چیست افراد با صلاحیت و اساتید مستقل و چهره‌های مجاهد به تدریج در یک دو راهی قرار می‌گیرند. یا باید خود فروخته بشوند و صرفا به دستور سیستم‌های بالادستی گردن بنهند و از خود اختیار کمی داشته باشند یا اینکه منزوی و ناشناخته و بایکوت شوند.

به این ترتیب جریان‌های عمیق اجتماعی در همان ابتدا از شکل‌گیری باز می‌مانند و مسئولین نیز با عدم دریافت پیام آرمانخواهی از سوی جامعه راحت‌تر و سریع‌تر عقب‌نشینی می‌کنند و فضای سیاسی با پوکی و سطحی و نمایشی شدن مواجه می‌شود و انقلاب به تدریج و بی سر و صدا زیر آوار این فضای ساکت و خفقان آمیز برای همیشه دفن می شود .

آری اگر برخی از عماریون انقلابی این فریادها را نزنند و مدیران نشنوند و به سرکوبگری انقلابیون روی آورند وبه جای اصلاح روند خود کاری نکنند در زمین دشمنان بازی کرده و کسانی دیگر با ادبیاتی دیگر مردم دردمند را به میدان کشیده و شیاطین را درست به همان آرزویشان که نا کارآمدی نظام است می رسانند .

ما چنین نمی خواهیم و غرب گرایان و لیبرالها درست از همین وحشت دارند و آن بیداری مردم و بالا رفتن بینش آنهاست.
هرچند که این متن طولانی شد ولیکن لازم است تا افراد عیار خود را مشخص کنند .

امام موسی صدر در باره نهضت قیام عاشورا تحلیلی بسیار دقیقی دارند ایشان می گویند :
حسین(ع) سه گروه دشمن دارد؛ دسته اول آنان که او را کشتند. این دسته کم خطرترین دشمنان هستند، چون تنها جسم امام را که محدود بود، کشتند.

دسته دوم آنان که تلاش کردند آثار امام را محو کنند؛ قبر امام را ویران کردند و از آمدن زائران جلوگیری کردند و کسانی که در اطراف قبر آن حضرت زندگی می‌کنند را مورد آزار و اذیت قرار دادند. خطر این دسته بیشتر از دسته اول است، ولی نتوانستند کاری از پیش ببرند».

«ولی دسته سوم که خطرناک‌ترین دشمنان آن حضرت هستند، آنانند که کوشیدند اهداف امام حسین(ع) و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهره برداری‌های بی‌ارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوء استفاده برای منافع شخصی قرار دهند. اینان تلاش کردند بالاترین بُعد حسینی یعنی هدف نهضت حسینی را از بین ببرند.

من از خودم و شما سؤال می‌کنم ما از روز عاشورا چه بهره ای برده‌ایم؟ چه سودی به دست آورده‌ایم؟ چه استفاده‌ای در عرصه عمومی و چه استفاده‌ای در زمینه فردی برده‌ایم؟ اگر استفاده نبرده باشیم و تنها گریه کرده باشیم من به شما خبر می دهم که این کار سودی ندارد؛ ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی که گریه می‌کنند و حسین را می‌کشند؟»

«روشن است که امام حسین(ع) الان نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهم‌تر از خود امام حسین(ع) در دستان ماست: کرامت امت حسین، مقدسات حسین. اگر ما گریه کنیم ولی در عین حال برای تضعیف اهداف امام حسین(ع) تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم و در صف باطل باشیم؛ اگر گریه کنیم ولی گواهی دروغ بدهیم؛ اگر گریه کنیم ولی به دشمنان کمک کنیم و به اختلاف و تفرقه در جامعه خود دامن بزنیم؛ اگر گریه کنیم ولی گناهانمان بیشتر شود، در این صورت ما گریه می‌کنیم ولی در عین حال حسین را نیز می‌کشیم زیرا تلاش می‌کنیم هدف حسین را از بین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست. ان شاء الله که ما از این دسته نیستیم».

اتفاقا آنهایی که بر طبل وحدت و عدم دوقطبی سازی در جامعه می کوبند اولا یا ناخواسته که انشاا… همین است جریان انقلابی را از مسیر خود منحرف میکنند یا بااین ادبیات می گویند فقط ما وجریان ما و جریان ما هم یعنی ما حرف بزنیم دروغ بگوییم اعوان وانصارمان هرچه خواستند بکنند ولی اگر حرکت اعتراضی بکنید مجرمید به برهم زنندگان وحدت خیر اینگونه نیست این انقلاب ادامه همان نهضت حسینی است نخواهیم گذاشت به انحراف کشانده شود .

وسخن آخر اینکه دوستان عزیز مسئول که بخاطر روحیه انقلابی بزرگانتان دستگاه محبوبتان همواره مورد هجمه دشمنان است مراقب باشید .

نگذارید مؤمنین و متدینین واقعی انقلاب از شما برنجند انقلاب را همین ها نگه داشته اند.

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات

دیدگاه شما

تبلیغات