چاپ خبر

خبرگزاری بیان گلپایگان

اخبار شهرستان گلپایگان و اخبار مهم کشور و جهان

ناگفته‌هایی از پشت‌پرده قتل‌های مرموز در تهران/زنان و مردانی که قربانی رعایت نکردن یک نکته ساده شدند

به گزارش بیان گلپایگان، همواره یکی از آرزوهای کارآموزان قضاوت، رسیدن به جایگاه بازپرسی در دادسرهای امور جنایی و «بازپرس ویژه قتل» شدن است، بازپرسی در شعب دادسرای امور جنایی و بازپرس ویژه قتل بودن تلخیها و شیرینی‌های خاص خود را دارد.

تلخی از آن بابت که هر روز و هر لحظه با جرم و جنایت همراه است؛ باید از خواب نیمه‌شب زد و سر صحنه قتل دلخراشی حاضر شد، ساعتی باید به پرونده قتل فجیعی رسیدگی کرد، ساعتی نیز باید شاهد قطرات اشک خانوده‌های مقتول و متهم بود اما با وجود تمام این سختیها، برخی اوقات نیز لبخند شادی بر چهره بازپرسان قتل می‌نشیند، زمانی که بازپرس بتواند در راه کمک به مردم قدم بردارد، گمشده‌ای را به خانواده‌اش بازگرداند یا خبر نجات از قصاص و آزادی متهمی را به خانواده‌اش بدهد.

قاضی ایلخانی یکی از این بازپرسهاست؛ وی 18 سال سابقه فعالیت در دستگاه قضایی را دارد و اکنون نیز بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران است، قاضی ایلخانی در طول کار در دادسرای امور جنایی تهران بازپرس پرونده‌های پر‌سر‌ و صدا و جنجالی زیادی بوده است، از پرونده مثله شدن دختر جوان تهرانی گرفته تا سقوط دختر جوان در مترو شادمان؛ مدتی قبل میزبان قاضی ایلخانی بودیم و پای صحبتهای او درباره مباحثی مانند نحوه انتشار اخبار حوادث در رسانه‌ها، راهکارهای کاهش جرم و بزه و خاطرات تلخ و شیرینش از بازپرسی در دادسرای امور جنایی تهران نشستیم.

ناگفته‌هایی از پشت‌پرده قتل‌های مرموز در تهران/ زنان و مردانی که قربانی رعایت نکردن یک نکته ساده شدند

در ادامه، مشروح بخش نخست این گفت‌وگو تقدیم مخاطبان ارجمند شده است.

نشر اخبار حوادث مانند تیغ دو لبه‌ای است که هم می‌تواند کارکرد بازدارنده در جامعه داشته باشد و هم باعث تولید بزه شود، در تولید و انتشار اخبار حوادث برخی از رسانه‌ها فقط دنبال جذب مخاطب و افزایش بازدید هستند و به بازخورد منفی این اخبار در جامعه توجه نمی‌کنند؛ این رسانه‌ها هر خبر حوادثی را بدون توجه به ملاحضات فرهنگی، اجتماعی و دینی و بدون کوچکترین سانسوری منتشر می‌کنند اما برخی دیگر از رسانه‌ها در نشر و تنظیم اخبار حوادث مطابق چهارچوب و اصولی عمل می‌کنند و برای نشر این اخبار تبعات اخلاقی و اجتماعی در رابطه با بازخورد این اخبار در جامعه را در نظر می‌گیرند، با وجود این‌که انتشار بدون ملاحظه اخبار حوادث می‌تواند بازخورد عمومی داشته باشد و فضای عمومی جامعه را به خطر بیندازد جنابعالی به عنوان شخصی که در حوزه حوادث کارکشته‌اید و رصد اخبار حوادث را در کنار کار خود دارید، سبک و سیاق برخی از رسانه‌ها در نگارش و تیترزنی اخبار حوادث را می‌پسندید؟

شما نوع عملکرد رسانه‌ها در انتشار اخبار حوادث را قدری متفاوت کردید و فرق گذاشید اما من زیاد بین رسانه‌ها تفاوت قائل نیستم یعنی بیشتر رسانه‌ها به همان جنبه حوادث خبر معمولاً توجه دارند حداقل خوانده‌ها و بررسیهای من تاکنون به این صورت بوده است.

اتفاقاتی که در سیستم حوادث ایران (جرم و جنایات) اتفاق می‌افتد مانند جرمهای کشورهای اروپایی یا آمریکایی سازمان یافته نیست و در بیشتر موارد بر اثر احساس است یعنی یک لحظه عصبانیت و احساس باعث می‌شود که اتفاقی بیفتد،آموزش بسیار در مردم تأثیرگذار است یعنی با وقوع اتفاقی (جرم و جنایت) شما به عنوان رسانه فراگیر پیش قدم می‌شوید و در هنگام تنظیم خبر، چند خط هشدار و گوشزد برای مخاطبان مطرح می‌کنید، انجام این کار بسیار در پیشگیری از جرم و جنایت مؤثر است.

تنظیم اخبار حوادث در چه قالبی و با چه ادبیات خاصی باید باشد؟

در این رابطه می‌خواهم مثالی بزنم، من به فرزندانم بارها گفته‌ام زمانی که به خانه می‌روم و زنگ آیفون را می‌زنم، آنها آیفون را بردارند و سؤال کنند چه کسی پشت در است اما فرزندانم به من می‌گویند چون حدود ساعت برگشتم به خانه را می‌دانند به همین دلیل پس از به صدا درآمدن زنگ آیفون، در خانه را بدون پرسش باز می‌کنند؛ قتلی در منطقه دربند تهران به وقوع پیوسته بود و قاتل، یک دختر هفت ساله و پدرش را با انگیزه سرقت کشته بود و اگر آنها قبل از باز کردن در برای قاتل می‌پرسیدند چه کسی پشت در است این اتفاق نمی‌افتاد این قتل فقط به خاطر همین نپرسیدن «کیستی؟»، اتفاق افتاد.

در پرونده دیگری که اخلاقی بود دختری از مردی به دلیل تجاوز به عنف شکایت کرده بود، ماجرا از این قرار بود که این دختر با پسری با هم ارتباط نامشروع داشتند و روزی این دختر خودش را برای آن پسر آماده کرده بود و در خانه را برای ورود وی بازگذاشته بود بعد مردی همزمان از مقابل در خانه این دختر عبور کرده و با باز بودن در خانه دختر وارد خانه او شده بود، این دختر دقایقی پس از ورود مرد غریبه به منزلش با وی درگیر شده بود، زمانی که متهم را بازداشت کردیم وی می‌گفت من واقعاً تجاوز به عنف نکردم، دیدم در باز است و پس از ورود به خانه شاکی را با وضعیت نامناسبی دیدم.

ما ایرانی‌ها زود به هم اعتماد و سفره دل خودمان را باز می‌کنیم، می‌گویند «باران هزار بار می‌بارد و سیل یک دفعه می‌آید»؛ اتفاق نیز یک بار می‌افتد و هیچ وقت یک اتفاق دو بار نمی‌افتد اگر دو بار بیفتد که اصلاً اتفاق نیست، در پرونده دیگر مردی به عنوان مسافر خانمی را سوار ماشین خود کرده و پس از آشنایی اولیه با آن خانم به او گفته بود که من از نیروهای نظامی هستم و به او وعده حل مشکلاتش را داده بود، بعد نیز وارد خانه این خانم و با دختر این خانم آشنا شده بود سرانجام پس از مدتی رابطه تلفنی با دختر این خانم به او نزدیک شده و به او تجاوز کرده بود بنابراین باید علائم هشداردهنده را به مردم گوشزد کنیم مثلاً یک خط علائم هشداردهنده را در خبر بنویسیم چندین سال است که [بدون هشدار] خبر می‌نویسیم یک سال نیز با نگاه هشداردهنده خبر بنویسیم و بازخورد آن را ببینیم.

در پرونده دیگر مدتی قبل پیرزنی تنها ساکن در طبقه اول ساختمانی در میدان منیریه به قتل رسید؛ پیرزنها و خانمها اگر تنها زندگی می‌کنند در طبقه اول و مکانهایی که سهل الوصول است، ساکن نشوند و طبقات بالاتری سکونت پیدا کنند، رعایت این نکات ساده جلوی قتل را می‌گیرد مثلاً پیرزن ها اگر تنها زندگی می کنند طبقه اول نشینند بیایند طبقه دوم و سوم، جلوی قتل را می گیرد.

خبرگزاریها و روزنامه‌ها بیشتر جنبه حوادث [صرفاً نشر اخبار] را بررسی می‌کنند و هیچ علائم هشداردهنده‌ای من تاکنون ندیده‌ام.

برخی مواقع خبرهایی که بازپرس آن هستم را در روزنامه می‌خوانم و بعداً با خواندن خبر شک و شبهه پیدا می‌کنم که آیا خبر نوشته شده مربوط به پرونده‌های من است! برخی از خبرهایی که خبرنگارهای ما می‌نویسند شاید کسی که لیسانس فیزیک، جغرافیا و حوزه نامرتبط با خبر دارد نیز بتواند بنویسد، خبر به گونه‌ای باید نگارش شود که مخاطب با  خواندش فهمد نگارنده خبر لیسانس ارتباطات و علوم اجتماعی دارد.

خانواده‌ها در کاهش جرم بسیار مؤثر هستند، در حقوق انگلیس واژه‌ای با عنوان «نقش دخالت خود بزه دیده در وقوع جرم» وجود دارد یعنی اینکه خود بزه دیده تا چه اندازه می‌تواند در وقوع جرم نقش داشته باشد مثلاً قاتلی که دست‌ و پای دختری را مثله کرد، 18 سال شب و روز در خانه مقتول بود؛ خانه‌ای که پدر و مادر در آنجا حضور و رفت‌و‌آمد خانوادگی دارند؛ رفت‌و‌آمد خانوادگی که بدون رعایت مسائل شرعی و محرمیت بود، مطبوعات اگر کارشان را به نحو احسن و درست انجام بدهند نقش زیادی در [کاهش جرایم] دارند.

در پرونده دیگری که دختر جوان در بلوار ابوذر غرب تهران به قتل رسید، اگر مقتول در خودرویش را قفل می‌کرد هیچ موقع این اتفاق برای او نمی‌افتاد، ذکر کردن رعایت مسائل ایمنی در نوشتار خبر بسیار تأثیرگذار است و اطمینان دارم که حداقل 30 الی 40 درصد جلوی وقوع بزه را می‌گیرد.

نگارش و صفحه‌بندی مطلب در اخبار حوادث اهمیت دارد، به طور مثال صفحه حوادث روزنامه‌ای که شاید دومین یا سومین تیراژ در کشور باشد مانند چهارشنبه بازار و بی‌نظم است، در صفحه حوادث این روزنامه در ستونی از آمریکا اخبار حوادثی می‌بینید در کنار اخبار حوادث آمریکا اخبار حوادث داخل کشور و مجدداً کنار اخبار حوادث داخل کشور اخباری از اروپا نوشته شده است، یعنی هیچ گونه ترتیب زیبایی و انسجامی در این صفحه وجود ندارد یعنی من خودم اصلاً رغبت ندارم که صفحه حوادث این روزنامه را باز کنم.

تنظیم اخباری که جنابعالی در آن پرونده بازپرس هستید و خبررسانی می‌کنید را می‌پسندید؟

خیر نمی‌پسندم؛ مثلاً بعضی روزنامه‌ها در روز ده‌ها خبر حوادثی کار می‌کنند و از هر خبر سه خط منتشر می‌کنند، با این نوع نگارش، صفحه حوادث از شکل کار و زیبایی خارج می شود رعایت این موارد نیز بسیار مؤثر است، شاید مردم ندانند اما نوع شخصیت، رفتار و برخورد خبرنگارها با همکاران قضایی در اختیار گذاشتن خبر به آنها بسیار تأثیرگذار است.

اشاره‌ای داشتید به اینکه برخی مواقع اخباری را که در اختیار خبرنگار می‌گذارید، بعد از نشر خبر توسط خبرنگار اصل آن خبر دچار تغییر می‌شود، در این مواقع عکس‌العمل شما به چه صورت است و آیا باعث می‌شود که دیگر به آن خبرنگار اطلاع‌رسانی نکنید؟

تأثیر دارد به طور مثال چند وقت قبل به خبرنگاری گفتم که چند روز نزد من نیاید، موضوع دیگر این است که اگر شما خبرنگار وابسته به ارگان دولتی یا غیردولتی هستید و در حوزه ارگان شما جرمی افتاد، نباید کورکورانه از ارگان خود حمایت کنید، اگر بخواهیم دخل و تصرف در خبر کنیم مردم متوجه می شوند که این خبر بی طرفانه است یا نیست.

چگونه می‌توانیم تبعات اجتماعی منفی که برخی اخبار حوادث به دنبال دارد را کنترل یا محدود کنیم؟ چون برخی اخبار حوادث به اذعان کارشناسان حوزه جرم‌شناسی و روانشناسی دارای تبعات اجتماعی مخرب است.

بگذارید درباره این موضوع مقایسه تطبیقی انجام دهیم؛ بدون تعصب می‌گویم در ایران نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکایی امنیت وجود دارد اما احساس امنیت وجود ندارد، برعکس در کشورهای دیگر امنیت نیست اما احساس امنیت است در حالی که باید برعکس باشد؛ در آمریکا این همه کشت و کشتار می‌بینیم اما میبنیم که احساس امنیت وجود دارد، باور کنید امنیت در ایران کامل است، تهران حدود 15 میلیون نفر جمعیت دارد، اگر در این 15 میلیون چند سرقت، دعوا شود که نباید گفت امنیت نیست.

شما اکنون از غرب تهران به شرق تهران بروید؛ در این مسیر چند درگیری و جرم و جنایت می‌بینید، شاید هیچ درگیری و جرمی نبینید اما اگر بخواهید همسرتان را از غرب به شرق تهران بفرستید چندین بار به او سفارش می‌کنید که با تاکسی یا اتوبوس برود چون این احساس عدم امنیت وجود دارد، مطبوعات بایستی این [احساس امنیت] را به وجود بیاورد و یک مقایسه تطبیقی با کشورهای دیگر کنند، بگویید اما در ایران امنیت کامل داریم و نگران نباشیم، من خودم کارم این است اما زمانی که فرزندم می‌خواهد از مدرسه به منزل برود، زنگ می زنم که آیا رسیده، نرسید است.

این احساس در وجود شما به خاطر ماهیت شغلیتان است یا اینکه به عنوان یک شهروند احساس امنیت نمی‌کنید؟

به عنوان یک شهروند.

ناگفته‌هایی از پشت‌پرده قتل‌های مرموز در تهران/ زنان و مردانی که قربانی رعایت نکردن یک نکته ساده شدند

تعدد پرونده‌هایی که در جرم و جنایت بررسی کردید باعث این اتفاق نشده است؟

خیر؛ مقداری باید فرهنگسازی شود به طور مثال در پرونده‌ قتل پسربچه (سپهر) توسط معتاد روانی، من نیز که جزئی از این کشور و جامعه هستم، این احساسم می‌گوید شاید این پرونده که امکان به وجود آمدنش یک در تریلیارد است برای فرزندم اتفاق بیفتد، حوادث مسئله سیاسی نیست که شما هوای سازمان و جناحتان را داشته باشید اصلاً احتیاج به هوای جناح داشتن، ندارد؛ باور کنید 80 درصد جرم و جنایتهایی که در کشور ما اتفاق می‌افتد اگر در کشورهای اروپایی و آمریکایی باشد، اتفاق نمی‌افتد چون زیرساختها و زمینه‌ها وقوع جرم را از بین می‌برند.

این مسئله را با یک مثال توضیح می‌دهید؟

به طور مثال در پرونده استخر پارک خیابان باغ‌ملک دربند که مرد جوانی در آن استخر غرق شد و جان باخت، بازپرس پرونده بودم و به محل وقوع حادثه رفتم، استخری که هنوز امکان دارد تا دو سال دیگر هم آماده نشود برای چه در آن آب ریخته‌اند؟! چرا هیچ کس نیست نظارت کند که برای چه در آن استخر آب جمع شده است؟ علت را پرسیدم گفتند با یک تیر چند نشان بزنیم حالا که این استخر وجود دارد برای درختهای سه کیلومتر آن طرفتر نیز شلنگ‌کِشی و آبرسانی کنیم، در حالی که این استخر برای آب دادن به درختان نبوده، به عنوان آبنمایی بوده که از آن استفاده شود.

در قضیه پرونده کوهسار نیز که دختر پنج ساله‌ای بر اثر بی‌احتیاطی مسئولان و دزدیده شدن فنس قطعه‌قطعه شد.

من این را قبول ندارم اگر نگوییم فنس دزدیده شده، چه بگوییم، شخصی که می‌گوید فنس دزدیده شده به خاطر این است که اگر فنس هم می‌کشید و مثلاً دو دقیقه قبل از این که این اتفاق بیفتد این فنس را می‌دزدیدند بنابراین او بی‌گناه است، این را فقط برای تبرئه خودش می‌گوید من از شما سؤال می‌کنم، آیا شنیده‌ایم یا دیده‌ایم که کسی فنس بدزدد، فنس می‌خواهند بدزد چه کند، طرح این موضوع فقط برای تبرئه خودش است بنابراین اگر قدری زیرساختهای خودمان را تغییر دهیم، این اتفاقات رخ نمی‌دهد.

یعنی شما می‌گویید بخشی از تعداد پرونده‌ها به خاطر این است که به لحاظ فنی ملاحظات را رعایت نمی‌کنیم و ربطی به بحثهای امنیتی ندارد؟

بله؛ واقعاً ربطی به بحثهای امنیتی ندارد، اگر آن استخر آب نداشت اتفاقی نمی‌افتاد، این جرم و جنایت سبب می‌شود که تا سه نسل با آن دست به گریبان باشید، هر اتفاقی که می‌افتد 20، 30 و تا 50 سال با آن دست به گریبان هستید، در کشورهای دیگر به این صورت نیست به طور مثال خانمی که شوهرش [در استخر] فوت کرده است چگونه باید امرار معاش کند؟ فرزندان وی باید چه کنند؟ این میزان آسیب‌پذیری از جرم زیاد است …

ثبت شده در سایت خبرگزاری بیان گلپایگان
کد خبر : 86929 و در روز پنجشنبه 27 آبان 1395 ساعت ۱۲:۱۱:۳۱
2024 copyright.