نقد جنجالی فراستی بر فروشنده: فرهادی خوشحال است که مردم پرسوال از سینما بیرون می آیند!
به گزارش بیان گلپایگان؛ میز نقد فیلم فروشنده در برنامه هفت دیشب با حضور مسعود فراستی و شهاب اسفندیاری انجام شد که خلاصه آن را در زیر می خوانید:
✅ فراستی: فروشنده در همه زمینه ها ماقبل بد است. در زمینه فیلمنامه هنوز فیلمنامه نیست و دو کانسپت است. در زمینه کارگردانی آن قدر بد است که اگر کسی غیر از فرهادی آن را کارگردانی کرده بود، هو می کردند. اشتباهات فاحشی دارد. بیش از 40 جامپ کات در تئاتر داریم. دوربین بجای رودست، روی کول است!
✅ اصل فیلمنامه که درباره تجاوز بوده است اساسا حذف شده است. این اصلا ترفند فرهادی است که نمی تواند تعلیق یا سوسپانس ایجاد کند و لذا با حذف یک بخش اصلی، غافلگیری در بخش انتهایی فیلم ایجاد می کند. تعلیق آدم خودش را می خواهد کارگردانی خودش را می طلبد.
✅ واکنش ما به مسئله اساسا «چه» هست، نه «چگونه». چه چیز اتفاق افتاده است؟ او خوشحال است که مردم پرسوال از سالن سینما بیرون می آیند؟ پرسوال از چه چیز؟ از جهان و قصه ای که برایم ساختی یا شاکله های داستانی که نساختی و هنوز نمی دانم؟ مخاطبان هنوز نمی دانند درحقیقت چه روی داده است. او در مصاحبه هایش یک جا می گوید تجاوز شده یک جا می گوید نشده. و او از این سوالاتی که ساخته کیف می کند.
✅ ما فیلم می بینیم تا شیوه و چگونگی را تجربه کنیم نه «چه» را. تمام سوالات حول فیلم فرهادی درباره «چه» است.
✅ اسفندیاری: جوی به وجود آمده بود که هر کس از «فروشنده» حمایت کند، بی ناموس است. حتی به آقای خاموشی (رئیس سازمان تبلیغات اسلامی) میگفتند تو حاضری با خانواده ات فیلم را ببینی؟ انگار که «فروشنده» فیلم پورن است!
✅ افخمی: سوال این است که اساسا می شود درباره فیلمی که یک قاعده استثنایی را طرح می کند می توان یک نتیجه اجتماعی گرفت؟
✅ اسفندیاری: اساسا نمی توان فیلمنامه نویس را بخاطر طرح یک سوژه استثنایی برای طرح یک مسئله اجتماعی مزمت کرد. اما اولا یک تم ادامه دار در فیلم های اخیر فرهادی، مسئله اخلاق و قضاوت زود اجتماعی است. فیلم های فرهادی دشواری قضاوت اجتماعی را برای مخاطبان جا می اندازد. این نسبی گرایی نیست که شما گفتید. این فیلم نسبی گرا نیست.
✅ فراستی: این فیلم مشکل اصلی شخصیت دارد. در ابتدای فیلم شهاب حسینی روی پشت بام خطاب به دیگری می گوید این شهر را باید ویران کرد و او جواب می دهد این شهر یکبار ویران شده است و بنا شده و این شده. بهتر نمی شود! این شعار سیاسی است که برای دهن آن فرد نیست و بدون شخصیت پردازی از زبان او زده می شود! در این صورت حرف می شود موضع کارگردان. اینجا این دیالوگ بین این دو نفر چه چیزی است؟ من می گویم میخواهی متلک بیاندازی، خب بگو متلکت را اما در شخصیتت. اینجا فقط کانسپت است. فرهادی یک دکمه دارد به اسم “حریم خصوصی” و برای این دکمه می خواهد کُت بسازد. نه قصه دارد، نه شخصیت دارد. وقتی شهاب حسینی در ابتدای فیلم در کلاس درس درباره فیلم «گاو» حرف میزند و می گوید برخی رفته رفته گاو می شوند، می خواهد بگوید آخر فیلم خودش گاو شد؟! بعد سیلی می زند؟ شخصیت پاره پاره است. نه تیپ است نه شخصیت. همه اش فرهادی است که خود را به کاراکترها سنجاق می کند.
اصل مسئله فیلم چیست؟ بحث درست بعد از تجاوز است. یعنی داستان اینجاست. هیچکاک یک قصه ای دارد؛ شوهری وارد خانه می شود می بیند به زنش تجاوز شده. می روند بیرون و زن اولین مردی را که می بیند می گوید این بوده، من آن فرد را در انتقام می کشد! ولی فروپاشی روانی به حدی است که این فقط یک مرحم است. شب وارد وقتی خانه می شود و صبح از خانه بیرون می روند، زن مجددا اولین مردی که می بیند می گوید این فرد بوده! ینی فاجعه. یعنی ویرانی روانی برای این خانواده.
در فروشنده نیز قصه از پلان آخر فیلم شروع می شود و بعد تمام می شود. بعد از داستان تجاوز و تعدی، رابطه بین این دو آدم مسئله است. نه پیرمرد و نه آن تئاتر مسخره. تمام درون این دو آدم مسئله است. فیلم دقیقه 121 است که در دقیقه 122 هم تمام می شود.
✅ اسفندیاری: فرهادی تنها می گوید با یک انقلاب همه مشکلات را نمی شود حل کرد. این شخصیت که یک شخصیت روشنفکر و امروزی است برایش یک اتفاق می افتد. حادثه تعرض و ورود یک فرد غریبه به خانه اتفاق مهمی است و روان آن مرد را نابود کرده است. و قصه همین است. چطور می گویید قصه ندارد؟ اوج قصه تجاوز است. اگر سینمای فرهادی قصه ندارد، کیارستمی قصه دارد؟
آقای فراستی امروز دوره هیچکاک و تارکوفسکی گذشته و الان دیگر دوره نولان است. این دوگانه هیچکاک و تارکوفسکی تمام شده است. من طرفدار سینمای متعهد، اخلاقی، پیام دار و… هستم. و با سینمای هنر برای هنر مخالفم. اما وقتی در این سینما با دو فیلمساز اجتماعی دغدغه مند اینگونه برخورد می کنیم، اگر فروشنده را بخاطر پیام دار بودن بکوبیم پس تمام فیلم های دفاع مقدس ما را باید بکوبیم.
✅ فراستی: من با سینمای پیام دار یا فرهادی مشکلی ندارم. مشکل اینجاست این پیام باید در قصه بگنجد. این فیلم فرهادی قصه ندارد. تم فیلم فرهادی، تم تجاوز و فحشا است که بعد از انقلاب تابحال نداشته ایم. از این تجاوز به پیام هایی که تو می گویی می رسیم.
✅ اسفندیاری: من خیلی فیلم فروشنده را دوست ندارم و فیلم ایده آلم نیست. می خواهم بگویم درواقع موضعم دفاع از یک فیلم و فیلمساز نیست.
✅ فراستی: آدم ها در لحظه هایی دچار خشونت می شوند و این خشونت گاهی به فاجعه تبدیل می شود. و فرهادی می خواهد این خشونت را کنترل کند و پیام این است. فرهادی در میزانسن سه نفره آخر فیلم، عماد، همسرش و پیرمرده، طرف پیرمرده است. در نمای سینمایی فرهادی در موضع طرفداری و دلسوزی برای این پیرمرده است. ترحم در تمام مواجهات سینمایی این سکانس مشخص است. اینکه شهاب با تاخیر یک سیلی می زند این طرف برایش مخاطب یک کفی می زند و آن طرف بخاطر همین سیلی به آن جایزه می دهند. کمااینکه در کن گفته شد این سیلی نشان از توحش و خشونت جاری در جامعه است.
✅ اسفندیاری: سیلی بخاطر تجاوز نیست. سیلی بخاطر خیانتی است که این پیرمرد به همسر مهربان خود کرده است.
✅ فراستی: مسئله شهاب حسینی که اصلا همسر پیرمرد نیست. مسئله خودش است. این اولین واکنش هر انسانی نه فقط شرقی در لحظه وقوع چنین حادثه ای است. اما شما صحنه رویارویی این فرد با متجاوز را طوری می چینی که همه چیز به نفع متجاوز است.
از طرفی در فیلم هیچ رابطه عاشقانه خوبی بین این زن و شوهر نیست و رابطه خراب است. چرا زن در انتهای فیلم آن رفتار را می کند؟ چرا می رود؟ چرا به پلیس نمی گویند؟ مرد هم که آخته است. ته فیلم رابطه این دو نفر باید باشد که دیگر نیست.
✅ افخمی: من معتقدم درباره این فیلم به گونه ای کلک زده شده است و فیلم را دیر در معرض عموم قرار داده اند که فرصت کمی برای نقد پیدا کند و به عنوان نماینده سینمای ایران به سادگی برای اسکار انتخاب کنند. لذا فضاسازی از جای دیگری شروع شده و ما هم در برنامه هفت در همین راستا به نقد فیلم پرداختیم. من مطمئنم اگر این فیلم
✅ فراستی: چطور کن می پذیرد فیلم با این تاخیر وارد جشنواره شود و جایزه بگیرد؟ چطور کمپانی اسپانیایی ساخت فیلمش را به تاخیر می اندازد؟ بعد هم دختر پادشاه قطر برای فیلم سرمایه گذاری می کند!
✅ اسفندیاری: شما در هفته گذشته برنامه هفت نیز به آمار سایت متاکریتیک اشاره کردید حال اینکه اصغر فرهادی در 10 فیلم اول منتخب جهان فیلم قرار دارد. این چیزایی که می گویید جزء اعتبار جهانی اصغر فرهادی است. او این جایگاه را دارد. این که این مسئله را به لابی عضو ایرانی و سرمایه گذاری کشور عربی و … نسبت دهیم، اشتباه است. یک وزنه بردار ما وزنه بالای سر می برد و طلا می گیرد، ما بدان افتخار می کنیم اما به این اعتبار فرهادی، افتخار نمی کنیم.