قبل و بعد از انتخابات (طنز)
با سلام
باز هم در خدمت شما مخاطبین فهیم دوهفتهنامه بیان رسیدم البتّه با کمی تأخیر به دلیل…
با خودم فکر میکردم که چه موضوعی را در این شماره مدّ نظر قرار دهم که به ناگاه چون جرقّهای از ذهنم این سخن عبور کرد که چه میشود ما را که در نهان آنگونهایم و در عیان اینگونه؟ مگر میشود انسان نیز مانند پارچهی بوقلمون باشد که چون نور بر آن بتابد، به رنگی درآید و چون تاریکی بر آن مستولی گردد، رنگی دیگر بر خود گیرد؟و یا آنکه آیا مگر انسان موجودی به واقع تکامل یافته نیست که آنچه میگوید، مطمئنّاً قبل از گفتنش کمی در مورد آن تأمّل کرده است. آری، درست حدس زدید. روی سخنم با افرادی است که تا دیروز به اندوختن بیت المال در بیت الحال خود بودند و امروز دلسوز گشته، جسارت به خرج داده و هنوز از راه نرسیده، خود را حامی مستضعفان و حافظ بیت المال دانسته و در این راستا پا به عرصهی خدمتگزاری!!! گذاردهاند و در محافل و مجالس میفرمایند: بنده بر خود تکلیف دیدم و حضور خود را در عرصهی خدمتگزاری!!! لازم و ضروری!!!دیدم. آخر در پستهای قبلی خود، دستشان بسته بوده و امکان این خدمتگزاری را نداشتند. امّا اگر به امید خدا و البتّه یاری و مساعدتهای عوامل ذیربط!!! در پست جدید مستقرّ شوند، خدا میداند که (چه آلاف و الوفی راه میاندازند) و چه خدمتهایی که به دیگران!!! ارزانی نمیدارند. بیخود نبود که معترض ننه مرده، اون قدر عصبانی بود و گلهمند که میگفت آقای عقل کلّ! شما به بنده بفرمایید که این آقایان خدمتگزار که از بس بادیگاردهایشان بزرگ و غولپیکر هستند که حتّی نمیتوان از پس آنها چهرهی خدومشان!!! را دید تا دیروز کجا بودند که اکنون به این نتیجه رسیدهاند که جامعه نیاز مبرم به حضورشان دارد؟ به او گفتم ببین رفیق شفیق! مواظب کلامت باش که چه میگویی. چند موضوع در کلامت مبهم و نامفهوم بود که برایت واکاوی میکنم تا خدایی نکرده در جایی دیگر تکرارشان نکنی و برای خود و دیگران درد سر درست نکنی! اوّلاً: شما گفتی آن آقایان؟! ببینم پس سهم خانمها چه شد؟ فراموششان کردی؟ دوّماً: گفتی خدمتگزار؟! ببخشید چه خدمتی قرار است اتّفاق افتد و قرار است این خدمت به چه کسی یا کسانی ارزانی شود؟! سوّماً: گفتی بادیگارد؟! عزیز من ایشان که«بادیگارد» و یا(معادل فارسی آن)«محافظ» نیستند! بلکه از دوستداران و خدمتبگیرانشان هستند که ایشان را همراهی میکنند. امّا غولپیکر به نظر رسیدنشان نیز بدان سبب است که چون آقایان مذکور بسیار کوچکاند، اطرافیانشان در نظر بزرگ جلوه میکنند. پس با این حرفها نه خون خود را کثیف کن و نه باعث خشک شدن شیر گاو مش حسن شو!
مخلص شما «خرمگس معرکه»