وعدههای توخالی با دستانی بسته
به گزارش بیان نیوز، در شمارههای پیشین و در چندین متنِ مربوط به انتخابات، اشاراتی هر چند کوچک به وعده وعیدها و همچنین بحث هزینههای انتخاباتی کاندیداهای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی داشتیم که به طور کامل به وظایف یک نماینده مردمی، انقلابی، متشرّع و پایبند به اصول نظام و انقلاب اسلامی پرداختیم ولی این نوشتار بیشتر به تجزیه و تحلیل هزینههای انتخاباتی یک کاندیدا خواهد پرداخت.
در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی خبرهای مختلفی از گوشه و کنار میشنویم: هزینه میلیونی فلان نماینده برای اجاره ستاد انتخاباتی و اجاره بزرگترین سالن شهر برای ایراد سخنرانی و پذیرایی مهمانان ویژه و… هزاران شایعه از اهدای بن کارت گرفته تا وعدههای بزرگ برای اعطای وام و تسهیلات و کمک به مساجد و تیمهای ورزشی و… در صورت راهیابی به مجلس امّا منابع این هزینههای میلیونی از کجاست؟
هزینههای تبلیغات انتخاباتی پروندهای مشکوک است که نمایندگان اکثراً از اعلام دقیق رقم آن اجتناب میکنند، در حالی که در کشور ما احزاب ریشهدار و قوی وجود نداشته و امکان رصد هزینههای کاندیداها نیز وجود ندارد و همیشه نزدیک به انتخابات این موارد مورد بحث و بررسی قرار میگیرد ولی بعد از انتخابات به فراموشی سپرده میشود. اگر بخواهیم هزینههای انتخاباتی را دستهبندی کنیم، میتوانیم به این موارد اشاره کنیم: سرمایههای شخصی، کمکهای مردمی، سرمایههای دولتی، سرمایه احزاب و تشکّلهای قانونی و سرمایه صاحبان ثروت از منابع مهمّ تأمین هزینههای انتخاباتی هستند.
در اینجا کاندیدایی که از سرمایههای هنگفت شخصی برای تبلیغات و ورود به مجلس هزینه کنند، از ابتدا با طمع جبران سرمایه از دست رفته وارد مجلس شده و در این راستا به صاحبان قدرت و ثروت نزدیک میشود ولی کمکهای مردمی شامل حال شخصیّتهای کاریزماتیک و تا حدودی مردمی میشود. این افراد از کمکهای کوچک مردم برای تأمین هزینههای انتخاباتی خود استفاده میکنند و در پایان نیز خود را متعلّق به افرادی میدانند که با سرمایههای کوچک آنها وارد مجلس شدهاند. البتّه علی رغم اینکه کمکهای مردمی، منبع پاکی برای ورود به انتخابات است امّا اگر کاندیداها با سرمایههای کوچک خود وارد عرصه تبلیغات و پس از آن مجلس شورای اسلامی شوند، از آزادی عمل بیشتر برخودار خواهند بود.
امّا ماهیّت حمایت نهادهای دولتی از کاندیداها میتواند به دو گونه پرداخت شود: یکی کمکهای نقدی از ردیف بودجه دستگاهها و نهادهای تأثیرگذار و یا واگذاری امکانات مثل تهیّه مکان ستاد انتخابات کاندیدای مورد نظر یا تبلیغ وعدههای عمرانی به نفع نامزدی خاصّ است و دیگر موضعگیری مسؤولان و سرمایههای دولتی که نمایندگان مجلس را به وکیلالدّوله تبدیل کرده تا جایی که در برخی موارد، نماینده در مجلس به جای قانونگذاری و نظارت، به لابیگری برای فلان مسؤول و فلان وزیر میپردازد.
نکته دیگر اینکه سرمایهگذاری احزاب برای تأیید کاندیدای خاصّ را میتوان راهکاری مناسب در نظام پارلمانی ارزیابی کرد ولی نظام پارلمانی و انتخاباتی ما با نظام حزبی تطابق ندارد؛ لذا کاندیداهایی که از این طریق وارد مجلس میشوند، به آلت دست احزاب و جریانهای سیاسی جهت نیل به اهدافشان تبدیل میشوند. این موضوع نیز آسیبرسان است.
امّا کاندیداهای مورد حمایت سرمایه داران را نیز باید وکیلالتّجار خواند و میتوان گفت در ایّام تبلیغات انتخاباتی، برخی سرمایهداران و صاحبان حِرَف بدون هیچ محدودیّت هزینهای از کاندیدای مورد نظر خود برای راهیابی به مجلس شورای اسلامی حمایت میکنند. این کاندیداها در کوتاهمدّت به وکیلالتّجار تبدیل میشوند که شاید یکی از آلودهترین هزینههای تبلیغاتی را بتوان به این موضوع تعمیم داد.
لازم و ضروری به نظر میرسد با توجّه به شرایط سخت اقتصادی که گریبان همه را گرفته، مردم از کاندیدها بخواهند هزینههای خود را از کجا و از چه محلّی تأمین میکنند. چگونه این چنین سخاوتمندانه و با چه پشتیبانی وعده و وعید میدهند؟ واقعاً اگر حقوق یک نماینده را در طول چهار سال دوره نمایندگی بخواهیم ارزیابی کنیم، در خوشبینانهترین حالت از یکصد و پنجاه میلیون تومان نباید فراتر برود؛ پس اگر یک نماینده بخواهد به غیر از هزینه شخصی متعارف و گاه مردمی محدود در این شرایط سخت هزینه تبلیغات خود را تأمین کند، حتماً به اصطلاح یک جای کار لنگ خواهد زد.
در شهری همانند شهر گلپایگان اگر بخواهیم هزینهای خارج از عرف را رصد کنیم، کار ساده و آسانی خواهد بود؛ کما اینکه از هماکنون که برخی از کاندیداها با حضور در برخی محافل خاصّ همانند مساجد و حسینیهها، اماکن ورزشی و برخی مکانهای مردمی، شروع به قول دادنهای میلیونی کردهاند، این سؤال برای مردم بوجود آمده که این توان مالی و بنیه مالی سرچشمهاش کجاست؟ و به یکباره آنهم شخصی که تاکنون مردم وی را نمیشناختند، آمده و شروع به وعد و وعید دادن کرده است؟
به راستی آیا این حرکات بسیار زشت و زننده، زیبنده مردم ما و کشور ماست؟ چرا باید به جای بهرهگیری از روشهای مدرن و شیوههای جدید و کم هزینه تبلیغاتی، برخی کاندیدها به اینگونه روشها آن هم با بهرمندی از مشاوران نادان، جامعه را به سمتی سوق دهند که ارزش کار مجلس آن هم در نظام مقدّس جمهوری اسلامی را نزد مردم به کالای قابل معامله تبدیل کنند؟ نحوه پرداخت و هزینههای انتخاباتی امری است مهمّ که سلامت آینده جامعه را در گرو خود دارد.
در یک جمله هم مردم و هم کاندیداها باید توصیههای مقام معظّم رهبری(مدّ ظلّه العالی) را سرلوحه کار خود قرار دهند. نامزدهای مجلس نباید وامدار قدرت و ثروت باشند. رانت قدرت و ثروت، پول را همین طوری خرج نمیکند و پس از انتخابات چندین برابر این مبالغ را از نماینده میگیرد و این در حالیست که آن نماینده، استقلال خود را از دست میدهد و نمیتواند به مشکلات مردم رسیدگی کند و مبارزه با فساد را انجام دهد. تبلیغات در ذات خود بسیار لازم و ضروریست ولی هر چیز حدّ و حدودی دارد که نباید این موضوع از دید دستگاههای نظارتی مغفول بماند و حتماً باید این موضوع کنترل شود و شاید یکی از بهترین نوع برخورد با این پدیده خود مردم باشند که با دید شکّ به کاندیداهای پر خرج نگاه کنند.
نکته بعدی آگاهسازی مردم از طریق خواصّ و بزرگان شهر و علماست که نقش به سزایی در سلامت انتخابات دارند.
زینتبخش پایان این نوشتار کلامیست از رهبر معظّم انقلاب امام خامنهای (مدّظله): «مردم باید کسانی را انتخاب کنند که به کانونهای ثروت و قدرت متّصل نباشند».(بیانات در جمع مردم کرمانشاه، 20/07/1390)
م.ولایتی