امروز : چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۴/۱۰/۲۹
کد خبر : 42660
چاپ خبر :

فریاد

دلم گرفته و افسوس هم زبانی نیست***رفیق یک دل و دم ساز مهربانی نیست

غروب و دل گرفتگی

دلم گرفته و افسوس هم زبانی نیست
رفیق یک دل و دم ساز مهربانی نیستUntitled-1
چگویم از غم گردون بی سر و بُنیاد
که در نشیمن آن گوش نکته دانی نیستUntitled-1
ننالم از دم دل گیر باغ زآن نالم
که در فضای چمن مرغ نغمه خوانی نیستUntitled-1
سکوت خسته نشته ست بر رُخ هر کوی
در این سکوت صدای خبر رسانی نیستUntitled-1
نه نغمه ای که چشد گوش نغمه بشناسی
هَزار خفته و گل بانگ دشت بانی نیستUntitled-1
در این سرآچه ی مرد افکن پریشان کیش
لبی که شکوه کند از غم نهانی نیستUntitled-1
گل نشاط فسردست و جمله دلها خون
برای باغ و چمن شوق باغبانی نیستUntitled-1
کجاست محرم رازی که گویدت «قاسم»
چرا به وادی ما حسّ دل تکانی نیست

 

سروده ی استاد قاسم اشراقی در سال 1350 – کردستان و درد دلی از آن زمان

استاد-اشراقی-(1)

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات
  1. ع. طاهری نیا گفت:

    دلم گرفته و افسوس هم زبانی نیست
    رفیق یک دل و دم ساز مهربانی نیست

    با سلام و درود خدمت استاد عزیز- مثل همیشه از غزل زیبایتان لذت بردم. سلامت باشید.

    • قاسم اشراقی گفت:

      دوست عزیزم علیرضا جان، با عرض ارادتی به وسعت مهرت از عنایتی که دیربازیست در حقم روا میدارید سپاسگزارم.
      روزگارت فرّخ باد.

دیدگاه شما

تبلیغات