اصول موفّقیّت در امر به معروف و نهی از منکر (6)
مراتب امر به معروف و نهی از منکر
1- احساس قلبی و ابراز ناراحتی
نخستین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر، انکار به قلب و اظهار ناراحتی است. یعنی زمانی که انسان، گناه و انحرافی را در جامعه میبیند، در دل خود آن را تقبیح نموده و احساس ناراحتی کند. امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند: «برای عزّت مؤمن همین کافیست که آن گاه که منکری را مشاهده نماید، خداوند میداند که او در قلب خویش، آن را انکار مینماید»(شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 178). گفتنی است که از نظر فقهی، راضی بودن به ارتکاب خلاف حرام بوده بلکه بعید نیست که کراهت قلبی از آن واجب باشد و این وجوب کراهت، غیر از خود امر به معروف و نهی از منکر است و تکلیف حرمت رضایت و وجوب کرامت، مشروط به هیچ شرطی نیست و در هر حال واجب است(امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، ج 1،ص 477).
بعد از احساس ناراحتی، انسان باید ناراحتی خود را اظهار کند. وقتی انسان در جامعه با ترک معروف یا ارتکاب منکر روبرو میشود و گناهی را میبیند، باید افزون بر انکار درونی، ناراحتی و تنفّر خود را با اخم و در هم کشیدن چهره و امثال این موارد بروز دهد. خود این مرتبه دارای مراتبی است که باید متناسب اهمّیّت معروف رها شده یا منکر انجام شده و نیز شناختی که از مخاطب وجود دارد، این مراتب را انتخاب نمود و برای ادای این فریضه بکار بست. مانند این که:
– چشم خود را ببندد
– چهره خود را عبوس کرده و خود را گرفته خاطر نشان دهد
– صورت یا همه بدن خود را از او بگرداند
– برای مدّتی قهر کند و با او ارتباط نداشته باشد
مثلاً ما با شخصی که با او صمیمیّت داریم، هنگامی که خطایی از او سر زد، قطع رابطه کنیم و نسبت به او سردی نشان دهیم؛ به طوری که این برخورد برایش تنبّه تلقّی شود و تحت یک زجر و شکنجه روحی قرار گیرد و این عمل در جلوگیری از کار خطایش تأثیر داشته باشد. “اگر اعراض نمودن و ترک معاشرت با معصیتکار موجب تخفیف معصیت میشود یا احتمال میدهد که موجب تخفیف میشود، {ترک معاشرت}واجب است اگر چه موجب ترک به کلّی نشود”(همو، توضیح المسائل، م 2807). امّا در مواردی که بین آمر یا ناهی و شخص گنهکار صمیمیّتی وجود ندارد، چه بسا گنهکار از قطع رابطه استقبال کرده و متقابلاً او هم قطع رابطه کند و آزادتر دنبال منکرات و کارهای زشت برود که در چنین مواردی این کار -قطع رابطه- صحیح نیست.
نکته مهمّ در این بحث آن است که آمر یا ناهی باید با توجّه به آگاهی از اولویّتی که برای معروفها و منکرها دارد، از این مراتب استفاده کند. به طور مثال وقتی فردی یک گناه صغیره را انجام میدهد، متناسب با میزان اهمّیّت آن گناه، مراتب ذکر شده را بکار بندد و این گونه نباشد که به خاطر ارتکاب یک گناه صغیره، از مراتب بالاتر و شدیدتر امر به معروف و نهی از منکر استفاده نماید.
اگر در مقام امر به معروف و نهی از منکر کاری از کسی برنمیآید، دست کم لازم است که چهره خود را در برابر گنهکار عبوس نمود و بدین شکل، ناراحتی خود را از انجام معصیت نشان داد و این تکلیف حدّاقلّی از هیچ کس برداشته نیست. امام صادق(ع) در همین رابطه فرمودهاند: «کمترین اقدام در مواجهه با منکر، برخورد سرد و عبوس با اهل آن است»(طوسی، پیشین، ص 176). البتّه ممکن است کسی برای تأثیرگذاری بهتر، روش مهربانانهای نیز در مقابل شخص گنهکار در پیش گیرد تا زمینه راهنمایی و موعظه او فراهم شود. این مطلب منافاتی با مطلب گفته شده ندارد؛ چرا که عبوس نمودن چهره و نشان دادن مخالفت خود، در مقابل گستاخانی است که آشکارا اهل معصیتاند و به اعمال زشت خویش مباهات هم میکنند. در ارتباط با چنین کسانی نباید کوتاه آمد؛ بلکه در همان اوّلین قدم در برابرشان چهره در هم کشید.
حسین ناطقی