امروز : شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۴/۰۹/۰۳
کد خبر : 36589
چاپ خبر :
سروده ی استاد قاسم اشراقی در سال 1359

(جامه دَران)1

من از زمانه ی بد مست پیر دلگیرم****ز بیوفایی عمر عجول دلسیرم
غروب
من از زمانه ی بد مست پیر دلگیرم
ز بیوفایی عمر عجول دلسیرم
***
ز بس نشسته غم از روزگار بر دل من
جوان به سالشمار و به هیئت پیرم
***
میان خیل اسیران جهل و نادانی
به کنج خلوت خاموش خود زمینگیرم
***
کسی به حرف دلم گوش جان نمیگیرد
اگر چه در صف عشّاق سرور و میرم
***
ز باده کام دل افسوس بر نمی گیرم
شگفت دارد از این روزگار تدبیرم
***
شکسته خاطر و وامانده ام شکایت خود
ز روزگار کنم یا ز بخت و تقدیرم
***
چو ماهیم من و آب است عشق و میدانم
اگر ز آب بدورم کنند میمیرم
***
نصیحتم مکن ای ناصح از کجا دانی
تو از سرشک من و ناله های شبگیرم
***
زبان بگیر و شکایت مکن دگر «قاسم»
که پیر دهر کند قصد حکم تعزیرم
پینوشت:
1-گوشه ای در آواز بیات ترک و …
تا فرصتی دیگر بدرود
سروده ی استاد قاسم اشراقی در سال 1359
Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات
  1. طاهری نیا گفت:

    چو ماهیم من و آب است عشق و میدانم
    اگر ز آب بدورم کنند میمیرم..

    سلام به استاد گران مایه و یاد های عزیزش-

    من گاه به گاه به بیان سر می زنم و از اشعار خوب شما کما فی سابق بهره می گیرم.

    حوالی اربعین سری به شما خواهم زد. به امید دیدار.

    ضمنن در بیت شکسته خاطرم… مصراع دوم- “یا” اشتباهن “یاد” تایپ شده. سلامت باشید.

  2. قاسم اشراقی گفت:

    با تشکر از لطف و محبّت شما دوست عزیز
    از توضیح حضرتعالی سپاسگزارم اشکال تایپی بود بر طرف شد.

دیدگاه شما

تبلیغات