سفر تعطیلات
_آخه پروین جون ،خودت می دونی که سفر با هواپیما کلی خرج داره، من گردن شکسته چه جوری پولش رو جور کنم؟
_حالا یه بار خواستی مارا ببری سفر ،اینم هی از سرو ته اش بزن، مثل زندگی مون که هر چه می خوام تو هی می گی ندارم ،آخه این نداشتن تو کی تموم می شه ؟
_عزیزم ما زیر خط فقریم مارا چه به زندگی کردن ؟!همان زنده مانی که می کنیم بسه،تازه باید خدارو هم کلی شکر کنیم که تصمیم سفرگرفتیم و الا خیلی ها حتی نمی توند آرزوی سفر هم بکنن، باباجان توی این روزگار مگه شوخیه سفر ؟
_باشه هرچه تو بگی قبول ، می ترسم اگه یک کم دیگه بگم آرزو به دل بمونم،آخه؟!
:خوب حالا شد حرف حساب ، پروین جون می گم چطوره با اتوبوس بریم هان ؟
_مگه یک ساعت دو ساعته که با اتوبوس بریم ؟ می دونی از اینجا تا کیش چند ساعت راهه ؟مگه می خواهی جون به سرمون کنی؟
_آخه خودت می دونی ما که……
_نمی خواد بگی ،از پس گفتی میدونم ،ولی قربونت برم ما می خوایم بریم سفر، خود کشی که نمی خوایم بکنیم ،می خوایم؟
_خودکشی کدومه؟ تازه مگه زندگی ما چه رنگ ولعابی داره که سرودست براش بشکنیم؟ اگه اتفاقی افتاد تازه می ریم یک جای مسلماً ازاینجا بهتر ،من می دونم.
_آخه مگه تو رفتی که بدونی ؟
_می دونم هر جا بهتر ازاینجا و این زندگی ماست، راست نمی گم ؟!
_برا آدمی مثل من که گیر توافتادم آره، جون به لب می کنی آدم رو. می گم ساسان جون نمیشه با قطار بریم ؟
_داغ دلم را تازه نکن ، قطار ،رویای همه شبهای منه ، من عاشق صدای قطارم ،ولی قطار های امروزی هم دست کمی از هواپیما نداره ،می دونی دلم به قطار خوش بود که آن هم شده یک آرزو.
_اینجوری که معلومه کم کم داره پای اتوبوس وسفر هم می لنگه . باشه همون اتوبوس ،جهنم بذار واریس و بواسیر و هزار کوفت و زهر مار دیگه بگیریم .
******************
_میگم ترمینال خیلی شلوغه . حواست باشه .
_توی این کیف کوچیکه زیر بغلم گذاشتم ، ایناهاش .
_کور که نیستم ، می گم حواست باشه قاپ نزنن. بعد عمری می خوای ببریم سفر ها ! مواظب باش.
_خاطرت جمع حواسم شش دُنگ به کیفه.
_میگم اتوبوس ساعت چند حرکت می کنه؟ باید بریم بندر عباس ؟ بعد از اونجا بریم درسته؟
_آره پروین جون ، نیم ساعت دیگه حرکت می کنه ، من برم یه سوال بکنم ببینم کجا سوار می کنه و بیام.
+باشه برو ، ولی مواظب باش .
*******************
_آقا ببخشید ، اتوبوس بندر عباس …….آی دزد ، زد وبرد ، دار وندارم را بُرد ، بگیریدش…
_چی شده، چرا داد و فریاد می کنی؟ مرد چرا مردوما دور خودت جمع می کنی ، چی را برد ، پول را برد ، بیچاره شدیم . وایستادی فقط داد می زنی ومردم رو دور خودت جمع کردی ؟ چرا عقب اش نرفتی بی عرضه .
_باور می کنی نفهیدم از کدوم طرف رفت ؟یهو قاپ زد . هرچی هم داد وفریاد کردم کسی نرفت دنبالش و ….
_حالا یه کاری بکن . به پلیسی ،ماموری ،چیزی ،خبر بده . همین جوری اینجا ماتم نگیر .
_به کی بگم، کجا برم ؟راست میگی خوبه برم پیش پلیس شاید پیداش کرد.
*******************
_خوب بود آقا؟ همچین زدم که خودتم نفهمیدی ، قلقِ کار دستمه ،خوب بود جون من؟
_پسر من اگه نمی خواستم ، می کُشتیم هم پول نمی دادم ،آخه کسی تا به حالا پیدا نشده پول از من بلند کنه ، فهمیدی ، بیا این هم پولت بگیر وبرو.
_چقده آقا ؟ هزار تومن ! این که ضرره ، مایه هم نیست ، قرار خیلی بیشتر از این بود این همه دویدم ،انرژی صرف کردم ، نمی صرفه جون شما ،آقا کمه
_دروغ نگو پسر ،کجا دویدی اگه دویده بودی که مردم می گرفتندت ، تازه این هم زیادت هست ،پولم را دزدیدی تازه پول هم می خوای، اصلاً اون هزار تومن را بده ببینم ، منا باش دارم چه می کنم .
_آقا اگه اصلاً پولت را نمی دادم چه؟ یک کم بیشتر بده .
_خودتم می دونی که نمی تونستی ، همه پروندت و زندگیت زیردست منه و نمی تونی از دست من فرار کنی .خیال می کنی من جایی می خوابم که آب زیرم را بگیره .
_تودیگه کی هستی بابا ! مارو باش . من که برم اگه نه کار دستم می دی.
*****************************
:ساسان جون عمر چقد زود می گذره ، از ماجرای سفرمون دو هفته می گذره، نه؟
:پروین جون ، تو کیف پولم رو ندیدی ؟ نمی دونم کجاست؟ هرچی می گردم پیداش نمی کنم . تو ندیدی ؟
:نه من ندیدمش، مگه گم کردی؟ چقد پول توش بود ؟
: هرچی می گردم نیست. انگار آب شده رفته توی زمین .
:توکه هیچوقت کیف پولت را از خودت جدا نمی کنی ،شاید انداختی یا شاید دزد زده؟
:عزیزم ، من اداره مدیر شده باید برم. توی خونه رو بگردد ببین ،شاید گوشه کنار باشه گرچه همه جا را گشتم ،خیلی دیرم شده باید برم ،چیه چرا می خندی پول گم کردن هم خنده داره ؟
: نه، اما به این می خندم که تو همیشه میگی ندارم ،اما حالا میگی گم کردم ، نداشته را چطور گم کردی !؟
:حالا وقت این حرفا نیست پروین جون بگرد ،خداحافظ .
**********
:بفرمایید خانم؟
:می خوام یه حساب به نام خودم باز کنم .
:شناسنامه همراه تان است ؟
:بله هست .
:پس این فرم را بگیرید و پر کنید ،حالا چقدر به حساب می ذارید ؟
:خب ،هرچه بتونم.
: بله ، لطفاً اینجا را هم امضا کنید . « پایان »