امروز : شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۴/۰۸/۰۶
کد خبر : 34300
چاپ خبر :
حسین شریعتمداری

آقای روحانی این چراغ قرمز است، نه زرد چشمک زن!

خلاصه کردن نامه تاریخی و تاریخ‌ساز رهبر معظم انقلاب به تائید مصوبه شورای عالی امنیت ملی، این تردید را که ان‌شاءالله بی‌مورد باشد، پیش می‌آورد که مبادا قرار است دولت محترم این مصوبه را «اصل» و ابلاغیه 9گانه را فرع آن تلقی کند؟!


n00452420-bبه گزارش بیان نیوز
؛ «حسین شریعتمداری» در سرمقاله شماره امروز «کیهان» نوشت:

بعد از اعلام «الزامات 9گانه رهبر معظم انقلاب در اجرای برجام» که طی نامه‌ای به رئیس‌جمهور محترم کشورمان ابلاغ شده بود، انتظار آن بود – و بایسته‌تر هم به نظر می‌رسید- که ماجرا تمام شده تلقی شود و همگان چشم به راه اجرای برجام با تکیه بر «باید»ها و «نباید»های اعلام شده باشند. آنچه در این میان دور از انتظار نبود، دبه و اعتراض طرف‌های مقابل بود که حضرت آقا با نگاهی تیزبین و برخاسته از کارشناسی دقیق خود، راه سوءاستفاده آنان در مراحل اجرایی برجام را بسته بودند. اما نامه رئیس‌جمهور محترم که در قالب «لبیک» به الزامات ابلاغ شده رهبر معظم‌ انقلاب نوشته شده بود، انتظار یاد شده را با برخی از خدشه‌ها روبرو کرد و به این نگرانی احتمالی دامن زد که ایشان  الزامات یاد شده را آنگونه که باید دریافت نکرده‌اند. که یادداشت پیش‌روی فقط به چند نمونه از آن میان اشاره‌ای گذرا خواهد داشت، با این توضیح که چنانچه رئیس‌جمهور محترم موارد یاد شده را قابل تأمل می‌دانند از اصلاح و رفع ابهاماتی که در پی خواهد آمد دریغ نفرمایند.

و اما، قبل از همه اشاره‌ به این نکته ضروری است که نامه اخیر رهبر معظم انقلاب اگرچه خطاب به رئیس‌جمهور محترم نوشته و تحت عنوان الزامات ضروری در اجرای برجام ابلاغ شده است ولی متن آن نشان می‌دهد دامنه‌ای بسیار فراتر از برجام دارد و یکی از اساسی‌ترین اسناد ماندگار انقلاب اسلامی است که «نقشه‌ راه» در دنیای پرالتهاب کنونی، نام شایسته آن است.

1- آقای رئیس‌جمهور اگرچه در بخشی از نامه خود خطاب به رهبر معظم‌ انقلاب آورده است که «دولت جمهوری اسلامی ایران با رعایت ملاحظات و الزامات حضرت مستطاب عالی و مصوبات شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی نسبت به اجرای کامل و با حسن‌نیت برجام اقدام خواهد نمود» ولی متاسفانه در متن نامه ایشان، نشانه قابل توجهی از رعایت الزامات یاد شده، دیده نمی‌شود، بلکه در مواردی نه چندان اندک، بر اجرای متن بی‌کم و کاست برجام نیز تاکید شده است! و حال آن که قرار بود – و انتظار می‌رفت – در نامه جناب روحانی بر اراده جدی دولت محترم برای مقابله با «موارد متعدد نقاط ابهام و ضعف ساختاری» برجام که در ابلاغیه 9گانه رهبر معظم انقلاب آمده است، تاکید شود و…

2- در ابتدای نامه آقای دکتر روحانی آمده است «نامه تاریخی 1394/7/29 حضرتعالی  در تائید مصوبه جلسه 634 شورای عالی امنیت ملی، موجب خشنودی ملت بزرگ ایران و دلگرمی خادمان مردم در دولت گردید.» که این نگاه، آنجا که سخن از «خشنودی ملت بزرگ ایران» در میان است، قابل تقدیر و نشانه قدرشناسی است اما، آنچه «خشنودی ملت بزرگ ایران» را در پی داشت – و دارد – تائید مصوبه 634 شورای عالی امنیت ملی نبود، بلکه درایت و هوشمندی مثال‌زدنی رهبر معظم انقلاب در کشف نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری برجام و ابلاغ الزامات 9گانه برای پیشگیری از «خسارت‌های بزرگ آن در حال و آینده کشور» بود، و اگر مصوبه شورای عالی امنیت ملی برای اطمینان از اجرای بی‌خسارت برجام کافی بود، دیگر نیازی به ابلاغ الزامات و شرایط 9گانه نبود!

خلاصه کردن نامه تاریخی و تاریخ‌ساز رهبر معظم انقلاب به تائید مصوبه شورای عالی امنیت ملی، این تردید- که ان‌شاءالله بی‌مورد باشد- را پیش می‌آورد که مبادا قرار است دولت محترم مصوبه یاد شده را «اصل» و ابلاغیه 9گانه را فرع بر آن تلقی کند؟! ضمن آن که تلاش اعضای محترم شورای عالی امنیت ملی به جای خود درخور تقدیر است.

3- در نامه تاریخی رهبر معظم انقلاب با اشاره به این واقعیت که «پذیرش مذاکرات از سوی ایران، اساسا با هدف لغو تحریم‌های ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است» تاکید شده بود که رئیس‌جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا باید لغو تحریم‌ها را به صورت کتبی اعلام کنند. و آقای دکتر روحانی در نامه خود آورده است که «رئیس‌جمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا به صورت کتبی و رسمی، برچیده شدن تمامی تحریم‌های اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی را درچارچوب تعهداتشان در برجام اعلام نموده و آن را به عنوان سند قانونی در روزنامه‌های رسمی خود منتشر کرده‌اند»!

دراین خصوص گفتنی است که رئیس‌جمهور آمریکا بیانیه‌ای صادر کرده و این بیانیه در روزنامه رسمی آمریکا نیز به ثبت رسیده است ولی در این بیانیه نه فقط هیچ تضمینی مبنی بر «لغو» تحریم‌ها دیده نمی‌شود، بلکه؛

 الف: در بیانیه اوباما به جای دستور اجرای برجام، آمده است «به وزارت خارجه اعلام می‌کنم که بعد از راستی‌آزمایی آژانس و تائید آن از سوی وزارت‌ خارجه، برای کاهش – و نه لغو – برخی از تحریم‌ها کسب آمادگی کنید!

ب: به جای «لغو» از واژه کاهش – RELIEF- برای برخی از تحریم‌ها استفاده شده است!

ج: شرایط «کاهش تحریم‌ها»! در بیانیه اوباما، از شرایط «کف برجام» نیز پائین‌تر است. در برجام لغو – یا به تعبیر اوباما، کاهش! – تحریم‌ها، مشروط به تائید انجام تعهدات ایران از سوی آژانس ذکر شده است ولی رئیس‌جمهور آمریکا در بیانیه خود علاوه بر تائید آژانس، تائید وزارت‌خارجه آمریکا را هم اضافه کرده است.

د: در برجام تاکید شده بود که بند D3  از قانون موسوم به  NDAA که مربوط به تحریم فروش نفت است، لغو خواهد شد ولی در بیانیه‌ای که وزارت خارجه آمریکا در ادامه بیانیه اوباما صادر کرده است، این بخش حذف شده است!… یعنی یک گام زیر کف برجام و حتی نادیده گرفتن متن تصویب شده آن!

هـ : در متن برجام – صفحه 54 – تاکید شده بود که اجرای بند 104 از «قانون جامع تحریم‌های ایران – CISADA – که مربوط به تحریم شخصیت‌های حقوقی و حقیقی (برخی افراد و شرکت‌ها نظیر شرکت نفت) است در جریان اجرای برجام متوقف خواهد شد. ولی در بیانیه وزارت خارجه آمریکا این بند نیز حذف شده است! یعنی در این مورد نیز دولت آمریکا از آنچه در برجام آمده است –  یعنی کف برجام – هم پائین‌تر رفته است.

و: در بیانیه اوباما، آنجا که مربوط به تحریم‌های کنگره است، نه فقط از لغو این تحریم‌ها سخنی به میان نیامده است، بلکه صرفا به واژه اغماض و توقف – WAIVE – برخی از آن تحریم‌ها برای مدت 120 یا 180 روز اشاره شده است.

و نمونه‌های دیگری از این دست که پرداختن به آنها فرصت دیگری می‌طلبد و بیرون از محدوده این یادداشت محدود است. اکنون باید از رئیس‌جمهور محترم پرسید؛ آیا منظور حضرتعالی از تعهد کتبی آمریکا که نوشته‌اید «در روزنامه‌های رسمی این کشور منتشر شده است»! همین بیانیه رئیس‌جمهور و وزیرخارجه آمریکاست؟! این بیانیه‌ها که حتی از تعهدات آمریکا در متن برجام هم چند پله پائین‌تر است! و بدیهی است که نمی‌توان از آن با عنوان تعهد کتبی و ثبت شده رئیس‌جمهور آمریکا یاد کرد!

4- البته شماری از دولتمردان محترم و رسانه‌ها و افراد نزدیک به دولت بر «فصل‌‌الخطاب» بودن الزامات 9گانه رهبر معظم انقلاب تاکید کرده‌اند که نگاه درخور تقدیری است اما، متأسفانه در برخی از اظهارنظرها، منظور از «فصل‌الخطاب» را «تائید کامل برجام»  و پایان ماجرا دانسته‌اند و حال آن که ماجرا تازه آغاز شده و در ادامه، به قول حضرت آقا نیازمند مراقبت دقیق و لحظه به لحظه بر اجرای آن با رعایت کامل الزامات اعلام شده است. به بیان دیگر آنچه فصل‌الخطاب است، الزامات 9گانه است و نه متن بدون تغییر برجام.

5- در نامه رئیس‌جمهور محترم به مواردی نظیر، لغو 6 قطعنامه الزام‌آور شورای امنیت! فروپاشی سامانه تحریم‌ها! آمادگی فضای روانی جهانی برای تعامل اقتصادی با ایران!  تائید غنی‌سازی یک کشور غیرعضو دائم شورای امنیت برای اولین‌بار! و… نیز اشاره شده است که متاسفانه صحت این ادعاها جای تأمل و درنگ فراوان دارد که فعلا می‌گذاریم و می‌گذریم.

6- و اما، در خاتمه این وجیزه باید گفت؛ در نامه رئیس‌جمهور محترم نه فقط نشانه چندانی از اراده جدی دولت برای پی‌گیری الزامات 9گانه اعلام شده دیده نمی‌شود، بلکه متأسفانه این نامه – احتمالا بی‌آن که ایشان خواسته و یا توجه داشته باشند – تاکید بر متن کنونی برجام و نادیده گرفتن «نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری»  آن نیز هست و در یک کلمه – با ‌تأسف و عرض پوزش – می‌تواند برای حریف حامل این پیام باشد که الزامات 9گانه اعلام شده، «چراغ قرمز» نیست که قابل عبور نباشد، بلکه «چراغ زرد چشمک‌زن»! است که آمریکا می‌تواند با رعایت احتیاط از آن عبور کند!

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات

دیدگاه شما

تبلیغات