غزل گونه
امشب هوای گریه کردن سیر دارم
در دل غمی جانسوز و دامنگیر دارم
از درد بی درمان و جانسوز درونم
در سینه بغضی بی علاج و پیر دارمشب تا سحر از داغ اندوه درون سای
چون مرغ تنها نالهی شب گیر دارممجنون بی لیلایم و تنهای تنها
دلخوش به قابی چوبی و تصویر دارمخود را کشم تا هر کجا با ناتوانی
گویی به پا صد رشته ی زنجیر دارم
در خواب بینم می رسد نقشی به سویش
هر چند با سر می دوم تأخیر دارم
هرگز ندانم شرح درد ریشه در دل
دانم فقط امشب شبی دلگیر دارمخواهم سرایم شعری از حال عجیبم
گویی که ضعف واژه و تقریر دارمای کاش مهلت بود تا «قاسم» به دفتر
احوال سرگردانیم تحریر دارم
و السلام علی عبادا… الصالحین
سروده ی استاد قاسم اشراقی
2024 copyright.