امروز : شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۴/۰۷/۰۶
کد خبر : 32166
چاپ خبر :
اختصاصی بیان نیوز

خطر کجاست؟

مدتی است افرادی مغرض ونا آگاه در شهرستان با تحریک از سوی برخی از زخم خوردگان فتنه 88 و همچنین افراد منفعت طلب و زیاده خواه و آلوده به مفاسد مالی، بر علیه برخی از چهره های موثر و تأثیر گزار انقلابی دست به توزیع شب نامه و.....

یادداشت

دقیقاً طی چند سال گذشته ،خصوصاً دوسال پیش رهبر معظم انقلاب چند بار خطاب به دست اندرکاران ومسئولان هشداری پدرانه وبسیار مهم را یاد آور شدند ، یکبار با این جمله که : سفارشی که من میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مؤمن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضی‌ها این کارها را دارند میکنند ویکبار نیزدرشهریورماه گذشته و در دیدار با اقشار مردم فرمودند: مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان به اسم افراطی و امثال اینها نکوبند.جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد .این دوجمله مهم در کنار توجه ویژه امام خامنه ای عزیز به جوانان و ایمان داشتن به این قشر، نگرانیهایی را در بین این طیف از جامعه بوجود آورده که لازم است در این باره مقداری توجه نشان داد که چه خطری در کمین است که اینگونه رهبر بصیر انقلاب خطر آن را گوشزد می کنند.

شاید برای درک بهتر این موضوع بتوانیم از روزهای حماسه هشت ساله دوران دفاع مقدس کمک بگیریم که هدف گذاری  دشمنان و دست نشاندگان داخلی آنها دقیقاً چه نقطه ای را نشانه گرفته است .وقتی آمار هشت ساله آن دوران و دوران انقلاب را مرور میکنیم متوجه یک موضوع مهم خواهیم شد و آن هم حضور پرشور جوانان مؤمن وانقلابی در این عرصه ها بود و بعد از آن موفقیتهایی بود که در عرصه های علمی شامل علوم هسته ای ،فناوریهای نانو،هوافضا،تولید علم ،سلولهای بنیادی ،صنایع موشکی و دفاعی والی ماشالله….شاهد بودیم وهستیم واین تلاشها فقط در سایه تعهد وروحیه انقلابی بوده که محقق شده واین نیز یکی از پایه های مهم تثبیت انقلاب است .

ولی مدتهاست که متأسفانه برخی از روی جهل و نادانی و برخی از روی عمد برای جذب مخاطبان خاص وبرخی جوانان آلوده به مظاهر فرهنگ غربی و واداده ،برخی برای جلب آراء و برخی از روی خستگی، برای ادامه مبارزه دست در دست هم داده تا این روحیه مهم و راهبردی را با شعار تندروی ،قانون شکنی،وعناوین این چنینی به کنار زده ورفته رفته در ذهن جامعه چنین القاءنمایند که هر جوانی که  دارای روحیه انقلابی و بسیجی بوده  ودلسوز نظام و انقلاب است برای مجموعه اطراف خود که ممکن است در یک اداره ،کارخانه وبطور کلی درجایی که محل خدمت است یک خطر محسوب شود و باید وی را کنار زد .وجالب اینکه عده ای با ژست انقلابی واز دری وارد می شوند که بتوانند اهداف خود را بهتر پی گیری کنند.

یادمان نمی رود که امام خامنه ای عزیزدرخطبه های نماز جمعه در سال 88 فرمودند:انسان دلش خون میشود از بعضى از این قضایا؛ بروند توى کوى دانشگاه، جوانها را، دانشجوها را – آن هم دانشجوهاى مؤمن و حزب‌اللهى را، نه آن شلوغ‌کن‌ها را – مورد تهاجم قرار بدهند، آنوقت شعار رهبرى هم بدهند! دل انسان خون میشود از این حوادث . در طول دوران انقلاب تا هم اکنون هیچ موفقیتی را که توانسته اهداف انقلاب را به رخ جهانیان بکشاند ، نمی توان یافت که در پناه تبعیت از ولایت فقیه وروحیه انقلابی نبوده باشد .مطمئناً اگر این روحیه انقلابی به انزوا برود و در مقابل کج رویها و کج اندیشی ها مقابله نشود و جوان ما از پیشینه و هویت خود غافل شود یکی از راههای نفوذ دشمن را به دست خود، برای دشمنانمان باز کرده ایم.

مدتی است افرادی مغرض ونا آگاه در شهرستان با تحریک از سوی برخی از زخم خوردگان فتنه 88 و همچنین افراد منفعت طلب و زیاده خواه و آلوده به مفاسد مالی، بر علیه برخی از چهره های موثر و تأثیر گزار انقلابی دست به توزیع شب نامه و ارائه تحلیل های غلط و بدون پایه و استدلال ومتکی به استنادات  غیرمتقن  به برخی مراکز تصمیم گیر هستند تا این چهره ها را با زدن انگهای نچسب و دور ازذهن از صحنه بیرون نمایند .وجالبتر اینکه برخی از مسئولان نیز به جای تدقیق و تحقیق از چند و چون ماجرا، به راحتی پذیرای این افراد می شوند و جالبتر اینکه برخی از این افراد که خود آلوده به برخی رانت خواریها و پاره ای از مشکلات دیگر هستند با رنگ و لعاب دیگر در حال رخنه به برخی مراکز اقتصادی هستند و از همه جالبتر دستگاهای نظارتی به جای دقت، جای متهم و شاکی را عوض کرده و فقط نظاره گرهستند.

شاید هم دیدگاه نویسنده چندان درست نباشد ولی موقعی که شواهد و مستندات را کنار هم می گذاریم داده ای که از آن می توان استخراج کرد چیزی غیر از این نیست. شاید هم رفته رفته که به زمان و موقع انتخابات نزدیک میشویم و تحرکات و رفتار های برخی از افرادی که به نوعی از نیروهای مؤمن و بصیرانقلابی در طول سالها زخم خورده اند را رصد می کنیم.این موضوع را در قالب یک سازماندهی هدایت شده بتوان ارزیابی کرد که عده ای با شناسایی نیروهای مؤثر در عرصه های مختلف فکری و سیاسی شهرستان آنها را مانع اهداف خود می دانند. و بهترین راه ممکن را از میدان به در کردن اینها میدانند ودر صددند با بهره گیری از تمام امکانات، بر مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز شهرستان نفوذ کرده وبا القاء خطرناک خواندن این عناصر مؤمن انقلابی و دلسوز که هیچ گاه به دنبال مطامع شخصی ودنیائی نبوده ونیستند به لطف فضای سیاسی بوجود آمده، برای همیشه از شر این افراد خلاص شوند.

به راستی اهداف و آرمان یک نیروی مؤمن و انقلابی چیست؟خطر یک نیروی انقلابی و بسیجی متعهد به نظام و ولایت فقیه چیست؟شاید بتوان این موضوع را به عنوان یک روزنه کوچک که از داخل آن بتوان عمق ماجرا را حدس زد یاد آور شد که چطور پس از انتخابات سال 92 یکی از پا دو های سیاسی وعمله دست سیاسیون فتنه گر سال 88، چطور با یک هیجان و دستپاچگی زاید الوصف، در مقابل یک مقام معزول از لزوم حذف نیروهای بسیجی و حزب الهی  شهرستان که اتوبوسی آمده و بدون بلیط هستد سخن راند،در عالم سیاست مثالی معروف با این مضمون وجود دارد که اگر می خواهی بدانی همسایه ات چکاره است صبح تو دهن بچه اش را نگاه کن .که این موضوع نشانگر تدارکات وسیع جریان مسموم وزخم خورده از نیروهای متعهد به نظام و انقلاب است که رفته رفته سخنان آن روز این بچه ی سیاسیون منفعت طلب،  که مانند دم خروس بیرون زد چطور در حال عملیاتی شدن است؟! و از همه متعجب تر گذر کردن بی سر وصدا از کنار این موضوع بود. در حالیکه همه میدانیم هشداری که رهبری درخصوص خطر نفوذ دشمن متذکر شدند همانند خطر تهاجم فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردار است که دستگاههای امنیتی وفرهنگی، خواص ،مسئولان، نمایندگان مجلس وقوه قضائیه و همه دلسوزان انقلاب و نظام نباید به سادگی از این موضوع بگذرند.وبا کسانیکه خواسته یا ناخواسته در زمین دشمن بازی میکنند برخورد مناسب نمایند و برای این معضل چاره اندیشی کنند.

قطع به  یقین یکی از راههای پیشبرد اهداف دشمنان از بین بردن دیده بانان بصیر انقلاب می باشد ودقیقاً قصد دارند کسانی را که متوجه افکارآنها می شوند را به صورت نیابتی و با نفوذ دادن جریانهای وابسته و از راه ترور شخصیتی وبا تکنیکهای عملیات روانی ورسانه ای از سر راه بردارند .لازم است از سرمایه های فکری وبصیرتی انقلاب حفاظت کرد از کسانیکه به گفته رهبر فرزانه انقلاب باعث حفظ نظامند ویار روزهای سخت.وباز باید به سخنان رهبری بسنده کرد که در جمع خبرگان رهبری فرمودند:(( واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابی‌اند که روز خطر سینه سپر میکنند، هشت سال جنگ تحمیلی میروند توی میدان؛ اینها هستند. افرادی که نسبت به این جوانها با چشم بدبینی نگاه میکنند یا مردم را بدبین میکنند، خدمت نمیکنند به کشور؛ به استقلال کشور، به پیشرفت کشور، به انقلاب اسلامی خدمت نمیکنند. این جوانها را باید حفظ کرد، باید از اینها قدردانی کرد، امروز هم بحمدالله کم نیستند و زیادند. [نباید] با عناوین گوناگونی بخواهیم این جوانهای مؤمن را طَرد کنیم و منزوی کنیم؛ که البته منزوی هم نمیشوند؛ آن جوانهای مؤمنِ پرانگیزه، با این حرفها منزوی نمیشوند اینها؛ لکن خب، ما باید قدر اینها را بدانیم.)) باید خطر را دید باید بدانیم خطر کجاست ؟ این که فقط تحلیل کنیم و بگوییم شائبه ای وجود دارد ویا با شوخ طبع خواندن ،یک نیروی مؤثر انقلابی  را از میدان به در کرد وآنرا خطر بدانیم ولی نتوانیم تحلیل کنیم که چه کسانی در حال نفوذ بر مراکز فکری وفرهنگی و اقتصادی هستند و ناتوان از شناخت توطئه های دشمنان دقیقاً خطر اینجاست.

مسلماً شناخت دشمن و تحصیل راههای ورود دشمن یکی از ضروری ترین امورات جامعه  وخواص ما می باشد ودشمن شناسی یکی از سفارشات مؤکد امامان معصوم ما خصوصاً امیر المؤمنین حضرت علی (ع) بوده ،دشمن شناسی در نظر مولاعلی(ع) آن قدر مهم و بااهمیت است که آن حضرت شناخت دشمن را رمز بینش می دانند و تاکید می کنند که جدی نگرفتن دشمن و توهم فرض کردن دشمن به معنی نشناختن دشمن است. امام(ع) با این بیان تذکر می دهند که دشمن همواره در کمین نشسته است و باید مراقب و هوشیار بود. امیرالمؤمنین(ع) به کرات از خطر جریان نفاق در جامعه اسلامی سخن می گوید و تأکید دارد که دشمنان با چهره نفاق، ارزش های اسلامی و ابزارهای آنرا را زیر سؤال می برند و زمینه های استحاله نظام اسلامی را فراهم می کنند.
علی(ع) آن روز با جاهلان مقدس مآب مواجه بود و جامعه اسلامی امروز ما نیز با افراد به اصطلاح روشنفکر و غربزده روبرو است. هر دو جریان در یک نقطه اشتراک دارند و آن فهم نادرست از مبانی و تعالیم اسلام است، این ناآگاهی و جهالت باعث شده است تا در مقابل نظام اسلامی جبهه گیری کنند وسربازان این میدان را با اشکال مختلف قلع قمع کنند.شگرد مهم دشمن همان تکنیک فریب و خطای تحلیل است.والسلام

 با تفنگش نتوانسته شکارم بکند                             رفته با مطرب و اینترنت وسازآمده است
بمب وموشک نتوانسته بترسانندم                          فیس بوک و توییتر شایعه ساز آمده است

فتنه هایش به بصیرت همه خنثی کردم                  رفته با ساحر و با شعبده بازآمده است               

ایسم ها شرقی وغربی همه رسوا گشتند                فرقه پردازی وعرفان مجازآمده است

گر بحقیم، ازانبوه عدوباکی نیست                         مرگ خونین وسعادت به ترازآمده است

دشمنی کو به دوصدحیله ز در بیرون شد                گر که غفلت کنی از پنجره باز آمده است

جز دو روزی دگر از دولت او باقی نیست                استقامت کنی آن محرم راز آمده است

م.ولایتی

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات
  1. ناشناس گفت:

    شما فکر میکنید این بچه حزب اللهی که ازشون دم میزنید چند نفر تو گلپایگان هستند؟ کل نماز خونهای مساجد گلپایگان را که با هم جمع کنید(که البته همونها نماز جمعه هم میان) روی هم 2000 نفر میشن؟ دلتون را به کی خوش کردین؟

  2. جوان انقلابی گفت:

    تا آخر پای این نظام مقدس و آرمانهای امام خامنه ای (روحی فداه)ایستاده ایم و معتقدیم به فضل الهی هیچ غلطی نمی توانند بکنند، چرا که آینده از آن حزب الهی هاست.

  3. حسین گفت:

    احسنت واقعا این موضوع نگران کننده اس به نظرم باید بااین افرادی که باعث لطمه زدن به ستون فقرات انقلاب می شوند برخورد کرد جالبه که در لباس خودی هم ظاهر می شوند.

  4. سامان گفت:

    یکی از ترفندهای فتنه گران ووابستگان وبرخی هواداران آلوده جریان اصلاحات ترور شخصیت مؤمنین ،حزب الهی ها و هواداران جدی انقلاب هست تا بتوانند با آلوده سازی اهداف خود را پیش ببرند ولی از همه تأسف بار تر اینکه برخی از افراد خودی وهوادار انقلاب با اینکه میدانند و میشناسند این افراد را به خیال اینکه می توانند اینها را جذب کنند به آنها توجه نشان داده و غافل از اینکه نیش عقرب نه از ره کینه بلکه اقتضای تبیعتش اینه .بله این افراد ذاتاً همانند ابوجهل ها و عبدالله ابن ابی ها ظاهر را حفظ می کنند و در زمان خود ضربه شان را خواهند زد.

  5. سمیه - ر گفت:

    وقتی تحلیل آقای سامان را خوندم یاد اصل این داستان افتادم آقای مسئولی که به برخی از جریانهای آلوده بهاء میدی بخدا این افراد امتحان پس داده آخرش کاری میکنند تا عاقب آدمی مانند آخر این قصه بشه:
    قورباغه درشتی لب برکه‌ای نشسته بود و آواز می‌خواند، عقربی پیش قورباغه آمد، سلام بالابلند و گرم و نرمی کرد و گفت: «رفیق می‌خواهم خواهشی از تو بکنم آیا انجامش می‌دهی»؟ قورباغه گفت:«اگر شدنی باشد با کمال میل و رغبت انجامش می‌دهم» عقرب گفت: «از قضا کسی که می‌تواند خواهشم را انجام بدهد تو هستی» قورباغه گفت: «حالا بگو ببینم چه باید بکنم»؟ عقرب گفت: «لانه من آن طرف این برکه است و خودت می‌دانی من نمی‌توانم در آب بروم تا به لانه‌ام برسم مرا کول کن و از آب بگذران»

    قورباغه گفت: «آخر برادر تو نیش زهرآگین داری، آمدیم ترا کول کردم تا از آب بگذرانم تو هم مستیت کشید که نیشی به این تن نازک من بزنی آن وقت چه کنم؟» عقرب گفت: دارم از این حرفت تعجب می‌کنم، آخر رفیق‌جان چطور ممکن است تو به من خوبی کنی و من عوض این خوبی به تو نیش بزنم. نه، نه، این خیال را نکن!» قورباغه گفت: «بسیار خب، سوارم شو»

    عقرب سوار شد و قورباغه داخل آب رفت و شناکنان داشت می‌رفت که عقرب نیش خودش را زد، قورباغه گفت: «دیدی که به قولت وفا نکردی!» نیش دوم را زد که قورباغه رفت زیر آب پس از مدتی سرش را بیرون آورد و گفت: «رفیق چطوری؟» عقرب گفت: «رفیق نزدیک بود خفه بشوم» قورباغه گفت: «عیب ندارد! رفتن زیر آب نه از غرض است ترک عادت موجب مرض است»

    عقرب گفت: «رفیق! زدن نیش من نه از ره کین است اقتضای طبیعتم این است» نیش سوم را که زد، قورباغه زیر آب رفت، ماند و ماند تا عقرب خفه شد .

دیدگاه شما

تبلیغات