فتحالفتوح بزرگ همین بود؟!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیان گلپایگان؛ روزنامه وطنامروز در تحلیلی نوشت: یک سال و اندی از مذاکرات گذشته است، مذاکراتی که ابتدای راه آن، روحانی به مردم قول داد با حفظ حیثیت، عزت و اقتدار ملی، حقوق ایران را باز میستاند و همه تحریمها را لغو میکند. وقتی توافقنامه ژنو اتفاق افتاد، ظریف اعلام کرد بزودی همه تحریمها لغو میشود و روحانی در نامهای خطاب به رهبر انقلاب نوشت «دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته شدن حقوق هستهای ایران و حراست از دستاوردهای هستهای فرزندان این مرز و بوم بوده است و در کنار آن با توقف روند تحریمهای ظالمانه، بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریمهای یکجانبه برداشته و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است.»
روحانی در کنفرانس خبری بعد از توافق ژنو هم اعلام کرد: «سد تحریم ترک برداشته و توافقنامه ژنو زانو زدن ابرقدرتها در برابر ایران بوده است».
یک سال و چند ماه بعد از توافقات با روشنگری نخبگان جامعه از یکسو و همچنین بدعهدی آمریکاییها نسبت به تعهداتش در توافق ژنو بر همه واضح شد که آنچه به عنوان «شکننده سد تحریمها» بیان میشد در واقعیت، وجود خارجی نداشته! در این میان نه تنها عزت ملی حاصل نشد بلکه همراستا با مذاکرات هستهای، دولت بیش از یک سال مذاکره کرد تا به حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل ویزا بدهند اما آمریکا حاضر به انجام این کار نشد تا علاوه بر عدم شکستن تحریم و پیشرفت هستهای، «عزت نیز به پاسپورت ایرانی برنگردد».
وطن امروز افزود: مذاکرات هستهای به ایستگاه لوزان رسید. 9 روز مذاکره در لوزان منجر به بیانیهای شد که در آن کم شدن فعالیتهای هسته ای، افزایش بازرسیها و همچنین عدم قطعیت در برداشتن تحریمها گنجانده شده بود. این بار اگرچه دولت از همه طرفدارانش دعوت کرد تا به خیابانها بیایند و جشن برگزار کنند اما همهچیز خیلی زود رنگ باخت. خیلی زودتر از آنکه دولت فکرش را بکند مردم به نقد لوزان آمدند.
آنچه در روز اول بعد از لوزان مشخص بود این بود که یا فهم مشترکی از مذاکرات وجود ندارد یا اینکه پشت پرده مذاکرات با آنچه در ظاهر اتفاق میافتد کاملا متفاوت است. فکتشیت اولیه منتسب به ایران به نسبت خوب، بیانیه لوزان بد و فکتشیت آمریکایی افتضاح بود.
نویسنده خاطر نشان میکند: در روزهای اخیر دریابان شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد «اولین کسی است که در لیست بازجوییها قرار دارد که در آن اسم 22 نفر دیگر هم وجود دارد». یکهتازی ایران در منطقه در حوزه امنیتی-نظامی و فلج شدن آمریکا در برنامههای منطقهایاش بعد از جنگهای 33 روزه، 22 روزه، سوریه و عراق مشخص شده است و مطرح کردن بازجویی از نفر شماره یک امنیتی کشور شاید اولین دلیلش تحقیر کردن این اقتدار بینالمللی در حوزه امنیت باشد… ضعف دیپلماسی امروز کار را به جایی رسانده که مطالبه طرف مقابل از مقدار غنیسازی و تعداد سانتریفیوژ به بازجویی از بالاترین فرد امنیتی کشور شیفت پیدا کند و این از هیچ گروه و جریان چه موافق و چه منتقد دولت پذیرفته نیست.