پسرم عباس بارها با بدن مجروح به جبهه رفت/ تیر خلاص هم نتوانست او را از پای درآورد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیان گلپایگان؛ طیبه کرانی: درب خانه را میزنم، صدایی آرام و مهربان از من نشانی میخواهد و وقتی خود را معرفی میکنم به آرامی درب را باز میکند. مادری با موهای سپید و به گرمی آفتاب که سوی چشمانش را در چشم به راهی فرزند شهیدش هدیه کرده، میگوید: سردار شهید “عباس شعف” از جنس زمینیان نبود و لیاقتش همان شهادت بود و بس.
در آستانه سالروز میلاد حضرت زهرا(س) مهمان مادر این شهید بزرگوار شدیم، مادری که به رغم غم از دست دادن فرزند، هنوز بعد از سی و چند سال استوار ایستاده است و به شهادت فرزند ارشد خود میبالد.
و این گونه این اسوه صبر و مقاومت گفتوگوی خود را با خبرنگار سرویس حماسه و جهاد دفاع پرس آغاز میکند: عباس از همان کودکی با فرزندان دیگرم فرق داشت. من از همان دوران کودکی به فرزندان خود میآموختم که برای نماز صبح بیدار شوند و در ایام ماه مبارک رمضان روزه میگرفتند.
عباسم در سنین کودکی روزه گرفتن را دوست داشت. او متولد سال 1338 بود و با اینکه در دوران انقلاب سنی نداشت اما در تمام آن دوران دست از مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی بر نداشت و هر وقت میپرسیدم که اگر ساواک تو را بگیرد چه میکنی؟ میخندید و می گفت تا خدا هست ساواکی وجود ندارد.
مادر با کمی مکث مجدد با اشک در چشمان کم سوی خود ادامه میدهد و میگوید: عباس به مقام مادر خیلی احترام می گذاشت. حتی یکبارهم من را اذیت نکرد و همیشه میگفت من نمیتوانم زحمات شما را جبران کنم و حلالم کنید. سال سوم دبیرستان را تازه تمام کرده بود که به عضویت سپاه درآمد و در دو سال نخست جنگ مستمر در جبهههای نبرد حضور داشت.
بارها و بارها به شدت مجروح شد. در منطقه بازی دراز در عملیات فتح بود بر اثر تیری که به چشمش اصابت کرده بود، یک چشمش را از دست داد اما اصلا برایش مهم نبود و وقتی به او گفته شد برای عمل چشمت باید به کشور آلمان بروی به شدت ناراحت شد و گفت با پول بیت المال هیچ وقت به آلمان نمیروم و با ا وجود اینکه شرایط جسمانیش مناسب نبود و تیر در چشمش باقی مانده بود و آزارش میداد، دوباره به جبههها نبرد رفت.
مدتی پس از مجروحیت که پلکش کامل بسته شده بود در یکی از عملیاتها جلوی پایش خمپارهای منفجر میشود و طبق گفته همرزمانش پلک بسته عباس باز میشود. عباس ندای امام خود را شیرین میدانست و به مبارزه علیه کفر در جبهههای نبرد ادامه داد.
اینبار وقتی پسرم را دیدم متوجه شدم به طور معجزه گونهای از دست مزدوران عراقی نجات یافته چرا که دوستانش گفتند: عباس که به تازگی در دشت عباس به عنوان فرمانده عملیات یک تیم شناسایی انتخاب شده بود وقتی برای شناسایی نزدیک عراقیها میشود مورد اصابت تیر قرار میگیرد و دهانش به دوقسمت تقسیم میشود با این حال به عشق امام زمان(عج) خود دوستانش را راهی علفزارهای همجوار میکند و خودش همانجا نقش بر زمین میماند و وقتی عراقیها بالای سر وی میرسند فکر میکنند که مرده و تیر خلاص را به قلبش نشانه میروند اما به خواست خدا تیر به کتفش اصابت میکند و مانند مقتدایش حضرت ابوالفضل با از دست دادن چشم و دستش باز هم از لبیک گفتن به رهبرش باز نماند و دوباره بعد از دو ماه بستری بودن در بیمارستان 21 ارتش که آن زمان در ونک بود عازم جبهه شد و در جواب مادرش که گریه میکرد، با خندهای بلند گفت: مادر چرا گریه میکنی همه ی ما باید یک روز به سوی خدا باز گردیم پس خوش بحال کسانی که با شهادت برگردند. تو را به حضرت زینب از ته دل راضی شو تا من نیز شهید شوم.
فاطمه بانو مادر شهید شعف به قدری شیرین سخن میگوید که نمیتوانم حرفهایش را قطع کنم به ناخودآگاه از او پرسیدم دل مادران همواره به شهادت فرزندان گواهی میدهد، خبر شهادت عباس را چگونه به شما اطلاع دادند؟ کمی مکث و بغض مادر موی سپید عباس را همراهی میکند و او اشکهایش را با گوشه روسری گل گلی زیبایش پاک میکند و میگوید: اولین بار که عباسم مجروح شد با خودم گفتم خودت را آماده شهادت پسرت کن که این مجروحیتها نشانههایی از شهادت زود هنگام پسرت دارد و بار دوم که از فک و کتف مورد اصابت گلوله و خمپاره قرار گرفت مطمئن شدم که این بار خبر شهادتش را به من میدهند و همین گونه هم شد.
در مرحله اول عملیات بیت المقدس وقتی میخواسته یکی از دوستانش را نجات دهد از ناحیه شش به شدت مجروح میشود و آن را برای معالجه به تهران میفرستند. پس از طی دوره درمان به خانه آمد. من برای کاری به بیرون از خانه رفته بودم، وقتی برگشتم، دیدم عباس نیست. از خواهرش پرسیدم: لیلا عباس کجاست. گفت بدون اینکه بخیههایش باز شود دوباره به جبهه رفت.
حالا دیگر عباس فرمانده گردان میثم شده بود و با استقامت خود روحیهی عجیبی به رزمندههای خود میداد. هنگام عملیات فرا میرسد و عباس عباس گونه به خط میزند اما انگار با علاقهای که به مادر خود(حضرت زهرا(س)) دارد باز هم از همان ناحیه ی پهلو که هنوز بخیههایش را هم نکشیده بود مورد اصابت گلوله قرار می گیرد به گونهای که رودههایش بیرون میریزد اما وی برای اینکه رزمندهها روحیهی خود را از دست ندهند محل پارگی را میبندد و دوباره به خط بر میگردد که انگار لحظهی موعود فرا میرسد و عباس حسینی میشود و با اصابت خمپارهای به آرزوی دیرینه خود میرسد.
اینقدر مبهوت تعریف مادر شدهام که وقتی به خودمان میآیم مادر غرق در اشک شده و به هق هق افتاده است.
مادر که خود در دوران انقلاب اعلامیههای امام خمینی(ره) را پخش میکرده و هیچ ابایی از دستگیر شدن نداشته. او همسرش را در همان روزهای ابتدای انقلاب از دست میدهد و خود نان آور خانه میشود و معلم استقامت و خودسازی فرزندان میشود.
مادر شهید شعف بعد از شهادت فرزندش دست از صبوری و حماسه آفرینی خود که بر نداشت هیچ منزلش را به محلی امن برای تهیهی باندهای پزشکی کرد. باندهایی که پر از پنبه میکردند و دور آن را میدوختند. این مادر به قدری خود را عاشق امام و ولی فقیه میداند که اینگونه به ما میگوید: اگر صد بار دیگر هم جنگ شود نه تنها عباسهایم را به جبهه میفرستم بلکه خود نیز فدای امامم میشوم تا بتوانم روز قیامت پاسخ ولایت مداری حضرت زهرا(س) و رشادتهای حضرت زینب را بدهم و شرمنده شهدا نشوم.
منبع: خبرگزاری دفاع مقدس
- خبردونی
- پربازدید ترین
- نظرات
- غبارروبی و گلباران قبور مطهر شهدا
- آئین میهمانی لاله ها
- جشنواره و نمایشگاه فرهنگی ورزشی خلیج همیشه فارس
- برگزاری جلسه شورای آموزش وپرورش وافتتاحیه چمن مصنوعی هنرستان شهید بهشتی شهرستان گلپایگان
- تکریم و معارفه شهردار گلپایگان
- پیام فرماندار شهرستان گلپایگان به مناسبت فرارسیدن ۱۳ آبان روز دانش آموز
- مرگ دلخراش پدر و پسر گلپایگانی بر اثر اختلافات خانوادگی
- مراسم یومالله ۱۳ آبان در گلپایگان برگزار گردید.
- رتبه های برتر کنکور سراسری شهرستان گلپایگان
- برگزاری روز جهانی تخم مرغ در مدارس شهرستان گلپایگان
- حزبالله شهادت سیدحسن نصرالله را تأیید کرد
- همایش پیادهروی کارکنان ادارات شهرستان گلپایگان به مناسبت گرامیداشت هفته دولت
- آیین برگزاری میزخدمت در فرمانداری شهرستان گلپایگان به مناسبت هفته دولت
- همه وزرا رای اعتماد مجلس را کسب کردند
- مراسم تودیع و معارفه ریاست دانشگاه پیام نور شهرستان گلپایگان
- برگزاری جلسه شورای ترافیک در فرمانداری شهرستان گلپایگان
- برگزاری گرامیداشت هفته دولت در فرمانداری شهرستان گلپایگان
- حرکت کاروان موکب متوسلین به حضرت مهدی(عج)شهرستان گلپایگان به کربلا
- تجلیل از خبرنگاران شهرستان گلپایگان
- صداقت ،صدق درگفتار ،نوشتار و امانتداری جزء اصول خبرنگاری است .
- تجلیل از خبرنگاران شهرستان گلپایگان
- پیامهای تبریک مسئولین شهرستان گلپایگان بمناسبت گرامیداشت هفته خبرنگار
- بسته اینترنت رایگان به خبرنگار ارائه می شود.
- برگزاری جلسه کارگروه کشاورزی درفرمانداری گلپایگان
- اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و یکی از محافظان وی در اثر اصابت قرار گرفتن محل اقامت آنان در تهران به شهادت رسید.
- غرق شدن مرد ۴۰ ساله در گلپایگان
- اعضای هیئت مدیره خانه مطبوعات اصفهان انتخاب شدند.
- خانه ای همدل ؛خانواده ای همراه
- مراسم شیرخوارگان حسینی در شهر گوگد شد.
- مراسم غبارروبی و گلباران گلزارشهدای شهرستان گلپایگان
- مراسم یومالله ۱۳ آبان در گلپایگان برگزار گردید.
- مرگ دلخراش پدر و پسر گلپایگانی بر اثر اختلافات خانوادگی
- پیام فرماندار شهرستان گلپایگان به مناسبت فرارسیدن ۱۳ آبان روز دانش آموز
- تکریم و معارفه شهردار گلپایگان
- برگزاری جلسه شورای آموزش وپرورش وافتتاحیه چمن مصنوعی هنرستان شهید بهشتی شهرستان گلپایگان
- جشنواره و نمایشگاه فرهنگی ورزشی خلیج همیشه فارس
- آئین میهمانی لاله ها
- غبارروبی و گلباران قبور مطهر شهدا