کاریکلماتور
«گُلکاریکلماتور» یک «عملیات عمرانی» است. این نام را «که تلفظ آن با دندان مصنوعی آسان نیست»، زنده یاد عمران صلاحی بر نوشته های عباس گُلکار نهاد و در ماهنامه گل آقا (اردیبهشت 1382) به ثبت رساند. گزینه ای از کاریکلماتورهای عباس گلکار گلپایگانی از کتاب «سکوت سراپا گوش است» را با هم مرور می کنیم.
– در گفتگوی دو آدم پر چانه/ واژه ها شاخ به شاخ می شوند.
– مرگ اخمو ترین آدم را/ شادروان می کند.
– رشته ی کلامش/ طناب پیچم کرد.
– برسرنوشت آدم طاس/ حاشیه ها/ می توان نوشت.
– شبگرد اگر در جا هم قدم بزند / به سپیده می رسد.
– وقتی سایه اش را با تیر زدند/ هوا ابری بود.
– تبر/ کلنگ احداث کویر است.
– وقتی که حافظ را برای گرفتن نمره بخوانی/ مثل این است که/ روی پشت بام بروی و / مهتاب را برای گرفتن اضافه کار تماشا کنی.
– چراغ مطالعه/ به خواندن تعظیم میکند.
– نقش شگرف رسانه ی ملی را / در اختلاف تیراژ عجیب کتاب و پفک / نمی توان نادیده گرفت.
– آتش/ جنگل را/ خاموش کرد.