چاپ خبر

خبرگزاری بیان گلپایگان

اخبار شهرستان گلپایگان و اخبار مهم کشور و جهان

ماجرای انتقام

الف) قیام توّابین
زمانی که امام حسین(ع) به شهادت رسید و عبید ا… بن زیاد از اردوگاه خود در نُخیله که در نزدیکی کوفه قرار داشت بازگشت، شیعیانی که فرصت طلایی یاری امام را در کارزار کربلا از کف داده بودند، به شدّت پشیمان شدند و یکدیگر را ملامت کردند. آنان تازه متوجّه شده بودند که چه خطای بزرگی مرتکب شده اند؛ زیرا امام را به شهر و دیار خود دعوت کرده بودند، ولی بعد حضرت را اجابت نکرده و دست از یاری او نگه داشتند تا این که در کنار شهرشان با وضع فجیعی به شهادت رسیده و آنان از جایشان تکان هم نخورده بودند. آنان احساس کردند که ننگ این گناه از دامنشان شسته نخواهد شد، مگر آن که انتقام خون حضرت را از قاتلان او بگیرند و یا خود در این راه کشته شوند.
به دنبال این فکر بود که شیعیان نزد پنج تن از رؤسای خود که تمامی از برگزیدگان اصحاب امیر مؤمنان علی(ع) به شمار می آمدند، رفته و در منزل «سلیمان بن صرد خزاعی» اجتماعی تشکیل دادند و سخنرانی ها و خطابه های پرشور ایراد کردند. در پی این اجتماع، سلیمان جریان را به شیعیان مدائن نوشت و از آن درخواست یاری کرد که آنان نیز دعوت وی را پذیرفتند. همچنین به شیعیان بصره نیز نامه نوشت و آنان پاسخ مساعد دادند. توّابین معتقد بودند که مسؤول قتل امام در درجه اوّل، حکومت بنی امیّه است نه افراد؛ بنابراین به منظور خونخواهی به سوی شام حرکت کردند و اعلام کردند پس از انتقام از دستگاه خلافت به سراغ جنایتکاران کوفه می روند. در واقع، انگیزه قیامشان احساس ندامت و شوق به جبران خطا بود. در لابلای سخنان، نامه ها و خطابه های ایشان، احساس عمیق پشیمانی و شور و شوق سوزان به شست و شوی گناه موج می زند. به عبارت دیگر، قیام توّابین در ارزیابی ظاهری یک قیام انتحاری جلوه می کرد و آنان جز انتقام هدف دیگری نداشتند. به همین علّت نیز عدّه زیادی به آنان نپوستند. در دفتر سلیمان شانرده هزار نفر ثبت نام کرده بودند که از این تعداد، جز پنج هزار نفر حاضر نشدند؛ در حالی که سپاهیان شام سی هزار نفر بودند. توّابین پیوسته ساز و برگ جنگی فراهم ساخته و مخفیانه مردم را به سوی خود دعوت می کردند تا این که یزید مرد و آنان احتیاط و اختفا را کنار گذاشته و علناً به تهیّه اسلحه و تجهیزات جنگی پرداختند.
توّابین در ربیع الثّانی سال 65 به سوی تربت پاک اباعبد ا…(ع) روانه شدند و همین که بالای قبر شریف آن حضرت رسیدند، فریاد از دل برآوردند و گریه و استغفار نمودند. سپس قبور شهدا را ترک کرده و به سمت شام حرکت کردند و در عین الورده با لشکر شامیان که فرماندهی آن را ابن زیاد به عهده داشت، روبرو شدند. آنان سرانجام پس از سه روز نبرد سخت و مبارزات و جانفشانی های فراوان، شکست خورده و سران قیام نیز جز رفاعه بن شداد به شهادت رسیدند. بقیّه سپاه نیز در حالی که بسیار کم بوده و مجروح و تشنه هم بودند، به کوفه بازگشتند و به هواداران مختار پیوستند.
قیام توّابین گرچه هدف اجتماعی روشنی نداشت و خیلی زود با شکست مواجه شد، ولی تأثیر عمیقی بر کوفیان گذاشت و افکار عمومی را برای مبارزه با بنی امیِه آماده ساخت؛ آن هم در برهه ای که امویان تصوّر می کردند که پس از شهادت ایشان دیگر با مشکلی در عراق مواجه نخواهند شد.
ب)قیام مختار
در ربیع الثّانی سال 66 مختار ابن ابی عبید ثقفی قیام کرد تا انتقام خون حضرت را از کشندگان وی بگیرد. مختار پس از ورود «مسلم بن عقیل» به کوفه با او همکاری می کرد ولی همزمان با گرفتاری و شهادت مسلم، دستگیر و زندانی شد و پس از حادثه عاشورا از زندان آزاد گردید و به طائف رفت. چون در آن ایّام عبدا… بن زبیر در مکّه قیام کرده و خود را خلیفه مسلمانان معرّفی نموده بود، رهسپار مکّه شد. مختار وقتی از آمادگی مردم عراق جهت قیام بر ضدّ بنی امیّه و بی میلی آنان به حکومت آل زبیر اطّلاع پیدا کرد، شرایط را فراهم دید و به کوفه بازگشت و فعّالیّت خود را آغاز نمود. مختار دعوت خود را وابسته به «محمّد بن حنفیّه» فرزند امیر مؤمنان(ع) و برادر امام حسین(ع) اعلام کرد و حاکم زبیری کوفه را مجبور به فرار از شهر کرد.
او پس از رسیدن به قدرت، از گروه موالی(بردگان و خدمتکاران به ویژه ایرانیان) حمایت کرد که این اقدام، اشراف و سران قبائل عرب را بر علیه وی تحریک کرد. آنان با کمک نیروهای آل زبیر برای جنگ با او آماده شدند که در میانشان گردانندگان اصلی واقعه عاشورا نیز قرار داشتند. مختار قاتلان امام را سخت مورد تعقیب قرار داد و به هلاکت رسانید. مختار در نهایت در رمضان سال 67 با حمله زبیریان به کوفه و محاصره دارالإماره به شهادت رسید.
با مراجعه به روایات اهل بیت(ع) در برخوردها و سؤال و جواب هایی که از ایشان درباره شخصیّت مختار شده این واقعیّت را می توان بدست آورد که وی مورد توجّه و علاقه و شاد کننده دل های مصیبت دیده ایشان بوده است. امیر مؤمنان(ع) در همان کودکی وی را زیرک و هوشیار توصیف نمود و بدو نوید فتح و پیروزی داد. همچنین امام باقر(ع) فرمودند: «به مختار دشنام ندهید؛ چرا که وی قاتلین ما را کشت و خونخواهی ما را کرد».

تهیه شده در گروه معارف

ثبت شده در سایت خبرگزاری بیان گلپایگان
کد خبر : 16877 و در روز یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت ۱۰:۲۱:۵۷
2024 copyright.