وقتی خاطرات هاشمی برای روحانی دردسرساز میشود
پایگاه خبری تحلیلی بیان گلپایگان به نقل از مشرق نیوز پخش اینترنتی مستند «من روحانی هستم» با موضع گیریها و حاشیههای فراوانی همراه بود؛ درحالی که عوامل سازنده و پخش این اثر، مستند را مبتنی بر مستندات و شواهد تاریخی میدانند، رسانههای طرفدار دولت و برخی مقامات کشوری از جمله خود رئیس جمهور و علی لاریجانی ریاست مجلس، برخی قسمتهای این مستند از جمله روایتی که از نقش دکتر روحانی در ماجرای مک فارلین به نمایش درآورده را خلاف واقع دانستهاند.
لاریجانی در مورد این مستند میگوید: «همین چند روز پیش دیدم چه سر و صدایی در کشور به وجود آمده است آن هم بر سر یک سیدی، سیدی که با عنوان «من روحانی هستم» پخش شده است. در این سیدی یک سری مطالبی را مطرح کردند که برخی از مطالب خلاف واقع است. آقای روحانی رئیسجمهور را متهم کردند که شما در داستان مکفارلین حضور داشتید، این دروغ است، کسانی که در آن شرایط سیاسی پس از انقلاب حضور داشتند، همه میدانند که آقای روحانی نقشی در مسئله مک فارلین نداشته است، چرا خلاف واقع میگویید؟ چرا دروغ میگویید؟»
رئیس جمهور نیز سال گذشته در میان صحبتهای خود در جشنواره مطبوعات به این مستند اشاره میکند و با ناصحیح خواندن قسمتهایی از این مستند میگوید: «حتی علیه شخص رییس جمهوری سی دی پخش میکنند با نشانی . من فقط به آنها گفتم این قسمت سی دی ناصحیح است.»
اینکه آیا پخش این مستند تخریب وجههی رئیس جمهور را به دنبال دارد یا خیر مطلبی است که باید بر عهده مخاطبان این مستند گذاشت؛ اما نکتهی قابل تأمّل در حاشیه پخش اینتنرتی این مستند، تکذیب و دروغ خواندن برخی شواهد و اسناد تاریخی است.
تکذیب حضور و نقش حسن روحانی در ماجرای سفر هیأت آمریکایی با سرپرستی مک فارلین به ایران در حالی صورت میگیرد که نام حسن روحانی به عنوان یکی از اعضای مذاکره کننده با هیأت آمریکایی در کتاب خاطرات آیت لله هاشمی رفسنجانی در سال 65 با عنوان “اوج دفاع” ذکر شده است.
هاشمی در کتاب “اوج دفاع”،خاطرات روز 4 خرداد ماه سال 65 را اینگونه بیان میکند:
«آقای [محسن] کنگرلو اطلاع داد که هواپیمای حامل قطعات گرانقیمت آمریکایی – که با پاسپورت ایرلندی آمدهاند و به نام ایرلندی هستند – در فضای تهران است. به آقای دکتر روحانی گفتم که برای کنترل قطعات و اداره مسائل سیاسی و مذاکرات همکاری کنند.
افطار میهمان نخستوزیر بودیم. آقایان [محسن] کنگرلو [مشاور نخستوزیر] و [احمد] وحیدی [مسوول اطلاعات سپاه] آمدند. گزارش وضع هیات آمریکایی را دادند. یکچهارم قطعات هاک درخواستی را آوردهاند. آقای مک فارلین مشاور ویژه ریگان و شخصیتهای حساس دیگر آمریکا در هیاتاند. برای سران کشور ما کلت و شیرینی، هدیه آوردهاند و خواهان ملاقات با سراناند.
قرار شد هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم و مذاکره را در سطح دکتر هادی و دکتر روحانی و مهدینژاد مخفی نگه داریم و [مذاکرات] محدود به مساله گروگانهای آمریکایی در لبنان و دادن قطعات هاک و چند قلم دیگر اسلحه [باشد]. آنها بیشتر خواهان مذاکره در مسائل کلی و سیاسیاند. میخواهند یک نفر دائما در هواپیمای خودشان برای تماس با خارج از طریق ماهواره بماند. این را هم قبول نکردیم.»
خاطرات روز 5 خرداد هاشمی رفسنجانی در کتاب “اوج دفاع” نیز اینگونه آمده است:
«در منزل بودم. دکتر هادی و دکتر روحانی آمدند و پس از توصیه آنها در مورد مسائل قابل بحث، قرار شد دکتر هادی با هیأت آمریکایی مذاکره کنند. عصر آمدند و گفتند مکفارلین ناراضی است و مدعی است به او توهین شده که چرا مقامات با او حرف نمیزنند و چرا هدیهاش را نمیپذیریم و میگوید اگر من برای خرید پوست گربه به روسیه بروم، گورباچف در روز دو بار با من ملاقات میکند.
دیشب موضوعات مهمی را مطرح کردهاند که قابل گفتگو است و مدعیاند که روسیه قصد حمله به ایران را دارد. باز هم موضوع قابل بحث را مشخص کردم و گفتم مانعی ندارد که دکتر هادی با همراهان او صحبت کند، ولی سران کشور ما ملاقات و مذاکره با آنها را نمیپذیرند.»
هاشمی بار دیگر در خاطرات 8 خرداد ماه به نقش دکتر روحانی در مذاکرات با هیأت آمریکایی اشاره دارد:
«عصر دکتر هادی و دکتر روحانی آمدند. راجع به پیگیری مسأله گروگانهای آمریکایی بحث شد. قرار شد طبق همان پیشنهاد نهائی ما که نپذیرفتند عمل شود، اگر آمریکاییها خواستند جلو بیایند.»
معصومه نبوی در گفتگو با مهر درباره اسناد ساخت مستند میگوید: در برخی از این مراجعات گفته میشد از آنها خواستهاند اسناد رییس جمهور را در اختیار عموم نگذارند برای همینمنظور سراغ خاطرات خود رییس جمهور و اشخاص وابسته به ایشان رفتیم. برای قبل از انقلاب که کتاب خاطرات خودشان بسیار غنی بود و برای بعد از انقلاب هم خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی بیشترین کمک را به ما کرد و اکثر قسمتهای حساس مستند از کتابهای خاطرات ایشان روایت شده است.
برای سالهای اخیر و پرونده هستهای هم دستمان بسیار باز بود و راحتتر به اطلاعات دسترسی پیدا کردیم ولی تاکیدی که داشتیم استفاده از منابع نزدیک به آقای روحانی بود… مثلا در بحث مک فارلین و شورای نظارت بر صدا و سیما به خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی استناد شده است که رییس جمهور از نزدیکان ایشان هستند و یا در بحث هستهای روایت بسیار بود ولی ما سراغ روایت تیم آقای روحانی رفتیم؛ یعنی آقایان ظریف و موسویان.
تکذیب قسمتی از خاطرات هاشمی رفسنجانی در حالی صورت میگیرد که تا به حال واکنشی از جانب دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس جمهور در مورد کمّ و کیف و حقیقت این ماجرا صورت نگرفته است.
دکتر آشنا مشاور فرهنگی و رسانهای رئیس جمهور در مورد تناقض صحبتهای علی لاریجانی با خاطرات هاشمی رفسنجانی میگوید: «آقای لاریجانی سخنان خود را مشخصا بیان کردند و قطعا متوجه بودند که در این مستند به چه بخشهایی از خاطرات آقای هاشمی استناد و به چه بخشهایی استناد نشده است. » (نسیم آنلاین 9/2/93)
در همین راستا حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در مورد مطابقت مستند «من روحانی هستم» با خاطرات هاشمی رفسنجانی گفت: «طبق اعلام سفیر فیلم منبع و مرجع مطالب این فیلم خاطرات آقای هاشمی در سال 65 است بنابراین اگر ایرادی به متن و محتوای فیلمنامه وارد است باید از آقای هاشمی ایراد گرفت که چرا چنین خاطره ای را تحریف یا این طور نقل کرد. در واقع فیلمنامه نویس فیلم “من روحانی هستم” آقای هاشمی است چون خود او چنین متنی را نوشت و چاپ کرد بنابراین اگر اشکالی به اصل فیلم وارد است مسئولیتش با آقای هاشمی است چون از افرادی مثل او مستندتر کیست؟ اگر کسی دست نوشته و خاطرات چاپ شده یک شخصیت به نام و شهیر سیاسی را برای مستندسازی مبنا قرار دهد و آن را منتشر کند نمی توان ایرادی به عوامل و تهیه کننده آن گرفت.» (پایگاه خبری تحلیلی مثلث 9/2/93)
به هرحال موضع گیری مبهم و دوگانه برخی مسئولین در این مورد، برای مردم قانع کننده نیست و مردم منتظر هستند تا منتقدان این مستند، قسمتهایی که به ادعای خود دروغ و خلاف واقع میدانند بیان کرده و درصورتی که به صحت خاطرات هاشمی رفسنجانی اعتماد ندارند، اعتراض خود را معطوف به ایشان کنند.
به نظر میرسد عدم صداقت در بیان نقل قولها و خاطرات توسط مسؤولان اسبق دولتی اینبار برای رئیسجمهور محترم درسرساز شده است و افراد خاطی میبایست درباره نقل قولهای خلاف واقع خود به مردم، تحلیلگران و پژوهشگران پاسخ بدهند و اعتبار دیگر نقل قولها و خاطرات خود را اثبات کنند زیرا به نظر میرسد دیگر هیچ دلیلی برای اعتماد به چنین خاطراتی وجود ندارد و کتاب خاطرات شفاهی تبدیل به کتاب ادعاهای آیتالله شده است.
از سوی دیگر دولت محترم باید بدون جنجال و حاشیه آفرینی، به خاطی اصلی اعتراض کند که چرا خلاف واقع خاطره گویی میکند؛ این حاشیه سازی رسانهای در حالی صورت میپذیرد که مقام معظم رهبری کرارا اعلام کردهاند مسائل را به اصلی و فرعی تقسیم کرده و دولت محترم را در اجرا و حل مشکلات مردم یاری و از کشاندن دولت به حواشی بیمنطق و بیدلیل پرهیز شود.
این اولین باری نیست که صحّت خاطرات هاشمی رفسنجانی با خدشه مواجه میشود. قبل از این نیز ادعاهای هاشمی در رابطه با نگارش نامه به امام خمینی(ره) در مورد رابطه با آمریکا و حذف شعار مرگ بر آمریکا انتقادات فراوانی را به دنبال داشت.
آیتالله هاشمی سال گذشته نیز با ردّ استفاده سیاسی و انتخاباتی از اموال دانشگاه آزاد گفته بود: «هر کسی می تواند سند بیاورد که ما یک بار هم در این سالها کوچکترین استفاده انتخاباتی از دانشگاه آزاد کردیم. هیچ؛ بنا هم نداریم»
این در حالی بود که اسناد سوء استفاده از دانشگاه آزاد به نفع جریانهای سیاسی بلافاصله در خروجی بسیاری از رسانهها قرار گرفت.