خبرگزاری بیان گلپایگان

در سالروز آزادی خرمشهر،شهر ایستادگی وشهامت از کتاب کمی تا آخر دنیا نوشته آزاده سر افراز حاج محمدرضا آقامحمدی که بیانگر خاطرات دوره جبهه و اسارت ایشان می باشد با حضور فرماندار شهرستان، سردار بهروزاثباتی فرمانده قرارگاه سایبری ستاد کل نیروهای مسلح ، سرهنگ علیشاهی فرماندهی محترم ناحیه بسیج سپاه گلپایگان ، نمایندگان انتشارات سوره مهر، و تعدادی از مسئولین شهرستان در تالار اندیشه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان گلپایگان رونمایی گردید.

حاج محمدرضاآقامحمدی، پنجم اردیبهشت ماه سال 1344هجری شمسی در خانواده ای 9 نفره در آبادان به دنیا آمد. پدر و مادرش اهل گوگد از توابع شهرستان گلپایگان می باشند که بدلیل خشکسالی وجهت پیدا نمودن کار جدید به آبادان عزیمت می کنند. محمد رضا در زمان جنگ تحمیلی به خاطر پایین بودن سن ، با دست بردن در شناسنامه اش توانست به جبهه های نور اعزام گردد.بچه هایی که یک شب بزرگ شدند وهمپای بزرگ مردان اسلحه بدست، برای دفاع از وطن در مقابل دشمن بعثی ایستادند.شهامت وایثاربه بزرگی این دلیران قبطه می خورد ودر مقابل آنان سر تعظیم فرود می آورد. آقا محمدی که حدود ۶ ماه از حضورش در جبهه می‌گذشت در عملیات رمضان در تاریخ 23/04/61 به اسارت رژیم بعثی عراق در می آید و حدود ۸ سال در پادگان اسراء موصل ۴ عراق در اسارات دشمن بعثی بسر می برد.وی در اسارت با مرحوم حاج آقای ابوترابی فرد این سید بزرگ آزادگان آشنا می شود و با تشویق ایشان و بخاطر وعده ایشان جهت دیدار با حضرت امام خمینی پس از آزادی از دست بعثی ها ، به شوق دیدن پیر و مرشد خود  طی شش ماه حافظ کل قرآن می شود،براستی چنین مردانی قابل ستایشند. اما دست گلچین روزگار دیدار با پیرو مرشد را ازآنان دریغ می دارد و آنان در حسرت دیدار می مانند.اما از آنجایی که نظر و توجه حضرت ولی عصر(عج)  همواره بر این سرزمین می باشد مردی از تبار خمینی نمایان می شودو جگر سوخته این دلسوخته گان کمی آرامش می گیرد.هنگامی که آقامحمدی در 25 مرداد ماه 1391 به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای  نائل می آید  و معظم له به آزادگان سرافراز سرمشق می دهد آقا محمدی نیز با جرقه ایجاد شده در ذهنش قلم به دست می گیرد وبسم الله می گوید تا بعد ازسی سال خاطرات را به  قلم عاشقی دوباره زنده کند.ودر سالروز فتح خرمشهر قهرمان، در تاریخ سوم خردادماه سال 1393 قطره ای از نور را به نسل سوم انقلاب عرضه می دارد جسم او از گزند حوادث بدور وقلم هدایتش جاودانه.