درس ها و عبرت های فاطمی(نگاهی به خطبه فدکیّه)
در فرهنگ شیعیان، حضرت صدیّقه طاهره(ع) فدایی ولایت لقب گرفته اند؛ چرا که در دوره زندگانی کوتاه پس از رحلت رسول خدا(ص) زیباترین جلوه پاسداری از حریم ولایت را به تصویر کشید. پهلویش شکست و در خون نشست، امّا لحظه ای از یاوری ولیّ امر خود از پای ننشست. ضرورت دفاع از حریم امامت باعث شد تا اسوه حیا و پوشیدگی در شرایطی بحرانی و بدون هیچ آمادگی قبلی، خطبه ای بی مثال ایراد فرماید که در آن حقایق عمیقی گنجانیده شده که بکارگیری آن ها می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات پیچیده امروز ما در تمام عرصه ها گردد و درهای خیر و برکت را برایمان بگشاید.
پرسشی که ممکن است به ذهن آید این است که شخصیّت یگانه ای همچون حضرت زهرا(ع) چرا در مقابل مِلک خویش- فدک- آن همه حسّاسیّت نشان می دهد و برای بازپس گیری آن، تمام مسلمانان را فرا می خواند؟ دقّت در مجموع خطابه حضرت پرده از این راز برمی دارد. دخت بی همتای افضل انبیا می دید بنیان مستحکمی که پدرش سنگ بنای آن را گذاشته بود نه از سوی مشرکان و بیگانگان و آن سوی مرزها که از جانب داعیه داران پیشوایی امّت در معرض فتنه ای سهمگین قرار گرفته است. مطرح سازی فدک دستمایه ای بود برای نجات مردم از سطحی نگری و ساده انگاری. حضرت در قیام فرهنگیش لحظه ای از روشنگری دست برنداشت تا به همه مسلمانان طول تاریخ بفهماند که سکوت در برابر مهاجمان فرهنگی پذیرفتنی نیست؛ غفلت در مقابل هدف گیران امامت و رهبری عقلایی نیست؛ پرده پوشی در مواجهه با طرح براندازی تحمّل کردنی نیست و هنگامی که اساس اسلام در خطر باشد، هیچ تقیّه و بهانه ای شرعی نیست؛ باید بپاخاست و فریاد برآورد. این خطبه گویای آن است که یک شیعه فاطمی نه تنها نمی تواند خود را از مسائل سرنوشت ساز سیاسی روز کنار بکشد، بلکه حتّی در فضای غبارآلود درهم آمیختگی حقّ و باطل با شناخت صحیح گرفتار حیرت نشود و در بزنگاه های تاریخی تکلیف شرعی خود را انجام دهد. در این میان، شناسایی ریشه های قیام حضرت می تواند عبرت آموز ما گردد.
– پراکندگی از اطراف امامی یگانه: حضرت در سخنرانی حماسی خود افق های بسیاری را می گشایند: از حمد و ثنای الهی گرفته تا نقش رسالت در عزّت یابی عرب جاهلی، حکمت دستورهای اسلامی و اعجوبه های حکمت آمیز دیگر؛ امّا می توان دریافت که تمام بحث های مطرح شده در راستای روشن سازی و ابهام زدایی جایگاه ولایت و امامت در نظام اسلامی است. مهم ترین هدفی که در این خطبه دنبال می شود فهماندن این حقیقت به مردم است که تنها راه ثمربخشی شریعت و یگانه محور وحدت، پذیرش ولایت اهل بیت(ع) و سرسپردگی عملی بدان می باشد. تنها پیشوایی و رهبری اهل بیت(ع) است که می تواند جامعه را از اختلاف و پراکندگی برهاند و تنها اطاعت همه جانبه از ایشان است که می تواند آیین اسلام را به هدف نهایی یعنی سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه برساند. براساس دیدگاه اعتقادی شیعه، حاکمیّت فقط از آن خداست و هیچ کس حقّ حکومت بر انسانی را ندارد؛ مگر آن که خداوند به او چنین اجازه ای داده باشد. حقّ حکومت بر مردم در درجه اوّل ویژه معصومان(ع) و در اولویّت بعد، از آنِ مجتهدان صاحب صلاحیّتی است که از هر جهت شبیه معصومان و مورد تأیید ایشان باشند. اگر افراد جامعه اسلامی، فرمانروایی معصوم یا شبیه ترین خلایق به معصوم را بپذیرند و خود را ملزم به اطاعت از ایشان بدانند، پراکندگی ها، کینه توزی ها، جناح بازی ها، مقام جویی ها و… جای خود را به اتّحاد، پیشرفت و … خواهد سپرد و این همان حقیقتی است که حضرت فاطمه زهرا(ع) فراوان بر آن پافشاری می کند.
– سربرآوری کینه های منافقانه: خطبه حماسی حضرت از رهگذر بعثت نبوی و رشادت های علوی با تحلیل عوامل ایجاد فتنه دنبال می شود و حضرت ریشه ای ترین عامل شعله وری آن را نفاق های در نهان خفته معرّفی می کند. گمراهان به ظاهر مسلمان شده، دعوی دین و ایمان را پوششی برای ظلمت درونیشان قرار داده اند تا از پشت بر اسلام خنجر بزنند. بزرگ ترین رسالت این قسمت از خطبه، شناساندن چهره و عملکرد موذیانه منافقان است که همواره مترصّد فرصتند و به محض این که زمینه را آماده ببینند، پرده از خباثت های باطنی بر می افکنند. در این میان، میزان میدان داری منافقان به آگاهی و بصیرت مردم وابسته است. اگر هوشیاری و شهامت و غیرت مردم قد علم کند، دوباره بر چهره های خویش نقاب می زنند و به لانه هایشان می خزند وگر نه یکّه تاز میدان خواهند شد و مردم را به گرداب هلاکت سوق خواهند داد. پاره وجود پیامبر بر سست عنصران منافق می خروشد تا دیگر در همیشه تاریخ، رنگ و فریبی برای نقاب کهنه نفاق باقی نماند.
– سطحی نگری و بی غیرتی های غافلانه: همه مصیبت ها در تاریخ اسلام از آسان پنداری، برخورد سطحی، ساده لوحی و خوش باوری مردم در همان اجتماع مسجد پیامبر شروع شد. چرا وقتی حضرت به افشاگری برخاست، دل های قساوتمند آن مردم نلرزید؟ این همه از آن نشأت می گرفت که شناخت و آگاهی کافی وجود نداشت. غرض ورزان و مریض دلان عرصه ترک تازی یافته بودند و توده مردم هم که غرض و مرضی نداشتند سهل گیری و ظاهر بینی، چشم عقلشان را کور ساخته بود؛ به حدّی که خطبه عرش لرزان فاطمه زهرا(ع) هم نمی توانست دل های به غفلت و بی غیرتی خوگرفته ایشان را بیدار سازد. بی تفاوتی و راحت طلبی با انسان کاری می کند که می تواند صمیم قلب اشرف مخلوقات را گرفتار ببیند و با این وجود به قیام برنخیزد! به فرموده حضرت، تمام فسادها و انحراف ها و فتنه ها از تن پروری و آسایش جویی سرچشمه می گیرد.
– تفسیر به رأی و قرائت های دینی منحرفانه: از عظیم ترین عبرت های این خطبه، ضرورت برخورد قاطع با برداشت های انحرافی از دین می باشد. حضرت در برابر سیاست بازی ها و تناقض گویی ها با استدلالات کوبنده و استناد حکیمانه به آیات نورانی یادگار ختم رسل، حقّانیّت خویش را اظهار می دارد و قرآن کریم را یگانه معیار تشخیص حقّ از باطل معرّفی می کند. پیام این فراز از خطبه این است که در امر دین باید محتاطانه گام برداشت و نباید هر یاوه ای را که به دین نسبت داده شد، قبول کرد. اگر عقیده ای به دین نسبت داده شد، باید آن را به قرآن و عترت عرضه داشت و در صورتی که با تعالیم این دو ملاک مطابقت نداشت، آن را تکذیب کرد. در حدیث است که وقتی امام زمان(عج) تشریف می آورند با اشخاصی مواجه می شوند که برداشت های جدیدی از دین ارائه می نمایند و با حضرت به مجادله برمی خیزند؛ بدین مضمون که تو قرآن را درست نمی فهمی، ما درست می فهمیم!(بحار الأنوار، ج 52 ، ص 362 ، ح 131 و 133 ). از این گونه روایات استفاده می شود که برای تحقّق حکوت جهانی امام عصر(عج) حتّی پس از ظهور آن حضرت اخلاص، مجاهدت، سعه صدر و خون دل خوردن های فراوان لازم است و دیگر آن که به عالمانی وارسته و فرزانه نیازمندیم تا با مجهّز ساختن خود به سلاح علم و آگاهی، امام زمان(عج) را در جهاد فرهنگی و علمی در مبارزه با شبهه افکنان یاری رسانیم.
با تصرّف و تلخیص: کتاب «جامی از زلال کوثر» آیت ا… مصباح یزدی
تهیه شده در گروه معارف