امروز : پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۳

تاریخ خبر : ۹۲/۱۰/۲۸
کد خبر : 1392
چاپ خبر :

امر به معروف و نهی از منکر؛نظارت همگانی 9

 امر به معروف و نهی از منکر؛نظارت همگان

(ادامه مباحث گذشته در رابطه با عوامل ترک امر به معروف و نهی از منکر)
8- بی اثر پنداشتن امر و نهی:برخی هرچند ممکن است از بی توجّهی دیگران به معروف و یا ارتکاب منکر افسرده و ناراحت باشند،ولی این طور استدلال می کنند که گفتن ما اثری ندارد و کسی حرف ما را قبول نمی کند و با این سخن به خیال خود،اسقاط تکلیف کرده و خویش را در برابر آن چه در جامعه می گذرد،غیرمسؤول می دانند.اشتباه این گروه آنست که گمان کرده اند امر به معروف و نهی از منکر تنها یک مرحله دارد و آن هم «گفتن با زبان» است و اگر در این مرحله احتمال تأثیر وجود نداشت،تکلیف برداشته می شود یا این که پنداشته اند این واجب الهی صرفاً یک کار انفرادی است و حال آن که اگر گفتن یک نفر مؤثّر نیست،باید تعداد بیشتری اقدام کنند تا مؤثّر واقع شود و اگر هم گفتار تأثیری نداشته باشد،نوبت به مرحله «دوری کردن و کناره گیری از گناهکاران» فرا می رسد.(إن شاء ا… پیرامون مراتب امر به معروف و نهی از منکر در شماره های آینده بحث خواهیم کرد.)
9- دوری از مردم و گریز از جامعه:در تعلیمات اسلامی،حضور در اجتماعات مورد تأکید قرار گرفته و از جهات گوناگون ثمربخش و مفید تلقّی گردیده است ولی با همه این تأکیدها،منزوی بودن و علاقه به عبادت فردی در میان عدّه ای وجود داشته است که همین به نوبه خود،زمینه فراموش شدن امر و نهی دینی را فراهم می آورد.عزلت و گوشه گیری با روح مکتب اسلام ناسازگار است و باید دانست که با این کار،تکلیف امر به معروف و نهی از منکر برداشته نمی شود،بلکه خطرات بزرگتری به همراه دارد.رهاکردن جامعه در شرایطی که گناه آن را فرا گرفته،گناهی نابخشودنی است و انسان درستکار با دوری از جامعه،زمینه فساد بیشتر و حاکمیت تبهکاران را فراهم می آورد تا آنان بدون احساس مزاحمت به جنایت بپردازند.
10- انحرافات فکری-اعتقادی:اندیشه خطرناکی که در طول تاریخ پیوسته مورد استفاده حکومت های طاغوتی و جبّار بوده و به ویژه با روی کار آمدن معاویه در دستگاه خلافت اسلامی دستاویز قرار گرفت،اعتقاد به جبر است.این که انسان به طور کلی فاقد اختیار و انتخاب و آزادی بوده و هر گونه مقابله با منکرات،قیام علیه خواست و مشیّت خداوند قلمداد می شود!باور به این برداشت غلط تا جایی پیش رفت که عدّه ای وقیحانه شعار می دادند که برای تعجیل در فرج با ید عالم پر از معصیت شود یا بدتر این که به گناه ها دامن زد تا دنیا مملوّ از ظلم و جور شود تا حضرت تشریف بیاورند!قرآن کریم در آیات فراوانی از آزادی و اختیار انسان سخن به میان می آورد(روم/41-عنکبوت/40-انسان/3) و توهّمات بیان شده جز به گسترش ستم و تبعیض و حق کُشی منجر نمی شود.
انحراف دیگر،بهانه آوردن برخی از افراد با عنوان اصلاح خود می باشد و معتقدند به جای تلاش برای نجات دیگران باید تنها به فکر نجات خود بود؛در حالی که در بینش ناب اسلامی،فرد و جامعه دارای ارتباطات دوجانبه اند و اصلاح خود و جامعه منافاتی ندارند.اگر در متون دینی دستور به اصلاح نفس شده به معنای بی اعتنایی به اصلاح جامعه نیست بلکه در صدد بیان این مطلب می باشد که یک مؤمن در پیمودن راه هدایت تردیدی به خود راه ندهد و هرگز گمراهی عده ای یا شیوع گناهان را بهانه ای برای سستی قرار ندهد(مائده/105).به عبارت دیگر،برای نجات دیگران نباید از خود غافل شد که نتیجه ای مگر هلاکت نخواهد داشت.اهل ایمان هم خودسازی می کنند و هم در اصلاح جامعه کوتاهی نمی نمایند.

حسین ناطقی

Cloob Facenama Facebook Twitter artabaz Digg Stumble Upon
نظرات

دیدگاه شما

تبلیغات