امروز : شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شعر

پرده نشین

ای بهار آفرینش، ای یادگار اهل کسا، یا مهدی!

نیایش

یا مقلب القلوب و الابصار .....

شعری که امیرالمؤمنین(ع) در فراق حضرت فاطمه(س) خواند

امام علی(ع) فرمود: چه زود بود که بین ما جدایی افتد، از این فراق تنها به خدا شکایت می‌برم...

برای مادرم

به یاد مهربان مادرم که سالهاست گرمای وجودش مرا در سرمای فَراقی نفس گیر اسیر کرده و فقط خاطره و یادش به من شوق زندگی می بخشد.

لشکر سیلاب

شب شده و یاد تو صبر از منِ بی تاب گرفت***فکر نابودنت از دیده‌ی من خواب گرفت

ساز خوش گو …

تو را می شناسم تو از نسل نوری***که بی تاب امضای برگ ظهوری

فریاد

دلم گرفته و افسوس هم زبانی نیست***رفیق یک دل و دم ساز مهربانی نیست

غنچه‌ی نرگس…

کاش آن شب شکن پرده نشین می‌آمد***کاش آن مرهمِ دل‌های حزین می‌آمد

در هوای کوچم

با دلم که می دانی گشته پیر و زندانی***بی سبب چرا ای گل شعر عاشقی خوانی
سروده ی استاد قاسم اشراقی سال 1360- تهران

پرستوی کوچیده‌ی ناز من

عمر چون باد گذر می کند و نقش رخت***همره نبض زمان زنده و گویاست هنوز
تبلیغات