اقدامات خیریه حمایتی و جایگاه نهادهای مسئول
باسمه تعالی
اقدامات خیریه حمایتی و جایگاه نهادهای مسؤول
تضعیف نهادهای رسمی متولی امور خیریه، زمینه شکلگیری مؤسسات ثبت شده و جمعهای مقطعی ناشناخته در جهت حمایت از نیازمندان را پدید آورده است. گاهی حمایت از دانشآموزان نیازمند و گاهی گلریزان برای آزادی یک زندانی و گاه حمایت از زنان سرپرست خانوار و گاه پشتیبانی از یتیمان و گاه حمایت از بیماران بیماریهای خاص و گاه حمایت از خانواده زندانیان یا زندانیان آزاد شده و چه بسا دهها سوژه مشابه، محور اقداماتی خیرخواهانه قرار میگیرند.
فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، امروزه فرصت مناسبی را برای توسعه این فعالیتهای خیریه فراهم نموده است. همین حالا میتوان در زمان واحد در دهها گروه و کانال مجازی خیریه و چه بسا با حوزه فعالیت مشابه، عضو بود. گذشته از اینکه فراهم آوردن چنین بستری حتی با نیات خیرخواهانه میتواند زمینه سوء استفاده و اقدامات سودجویانه را فراهم کند، جای این سؤال باقی است که بهمنظور جلوگیری از همپوشانی اقدامات فوق و برقراری عدالت در بهرهمندی از تلاشهای خیرخواهانه، چه تدبیری اندیشیده شده است؟! آیا اگر فرد یا خانوادهای از سوی گروههای متعدد، تحت حمایت و پشتیبانی قرار گیرد؛ برابر با محرومیت فرد یا خانواده مستحق دیگری نخواهد بود؟! با توجه به اینکه نیازمندی، مفهومی نسبی است و حدود تعریف شدهای ندارد چگونه میتوان از افراد یا خانوادههای نیازمند، انتظار داشت که در پس مراجعه گروه حمایتی دیگر، تحت پوشش قرار گرفتن از سوی مؤسسه یا گروه پیشین را اعلام کند؟!همچنانکه اگر یک خانواده، هم واجد فرزند یتیم و هم واجد بیمار خاص و هم واجد زندانی آزاد شده و هم دختر دم بخت و هم دانشآموز نیازمند و … باشد از سوی چندین مرکز موازی بدون هرگونه اطلاع و هماهنگی با یکدیگر تحت پوشش قرار خواهد گرفت.
آسیب دیگر این رویه مورد سؤال را میتوان مخدوش شدن کرامت نیازمندان دانست. اینکه هر گروهی ناگزیر از شناسائی نیازمندان برای رساندن کمکهای خود است، در مقام عمل به چیزی جز شناخته شدن افراد نیازمند توسط طیف بیشتری از جامعه، منتهی نخواهد شد! تلاشهای فردی برای شناسائی نیازمندان و معرفی به گروهها و مؤسسات خیریه را باید بر این شناسائی فراگیر و البته نامطلوب افزود!
در چنین شرائطی به نظر میرسد بازگشت به پشتیبانی از نهادهای مسؤول حمایتی مانند کمیته امداد امام خمینی “ره”، سازمان بهزیستی، ستاد دیه، ستاد جمعآوری زکات و … راهبردی پذیرفتنی باشد.
در گام اول باید منزلت این نهادها را در جامعه تقویت نمود. تبیین نحوه تأمین هزینههای پرسنلی از وجوه دولتی، تبیین چگونگی و میزان کمکهای دولت در بودجه سالانه به این نهادها، ارائه گزارش عملکرد شهرستانی شش ماهه یا سالانه به مردم، ارائه گزارش کمبودها و نیازمندیهای ضروری شهرستان در بخشهای مختلف حمایتی و موارد مشابه میتواند بخش مهمی از این بازیابی منزلت و در نتیجه، افزایش اعتماد عمومی را بهدنبال داشته باشد.
در اقدامی دیگر میتوان بهمنظور کاهش هزینههای سرباری پرسنلی، از مساعدت حضوری نیروی انسانی داوطلب در بخشهای مختلف و مقدور، بهره گرفت. افراد باید بتوانند همچنانکه در مؤسسات و گروههای خیریه بهصورت داوطلبانه و خیرخواهانه در راستای گردآوری و توزیع کمکها فعالیت میکنند، بهعنوان نیروی انسانی همکار نهادهای مسؤول، در فرآیند خدمترسانی نیز حضوری فعال داشته باشند. نمونه مشابه این خدمت صادقانه و ایثارگرانه را میتوان در اماکن مقدس تحت عنوان خادم افتخاری مشاهده کرد. حرمهای مطهر در کنار خادمان رسمی حقوقبگیر خود، از خادمان افتخاری بهصورت سازماندهی شده استفاده میکنند.
در گام دیگر باید زمینه ارسال کمکهای مردم برای افراد و گروههای خاص مورد نظر را فراهم کرد. اگر فرد یا مؤسسه یا گروهی خیریه، جامعه هدف تعریفشدهای دارند؛ باید امکان وصول کمکها به ایشان از طریق نهادهای مسؤول مذکور فراهم آمده و افراد بتوانند بدون آنکه ارتباطی مستقیم با فرد یا خانواده تحت پوشش داشته باشند حمایتهای خود را از طریق نهادهای مسؤول به ایشان برسانند. نمونه مشابه این وصول هدفمند را میتوان در طرح حمایت از یتیمان کمیته امداد امام خمینی “ره” مشاهده کرد.
راهبرد تکمیلی دیگر، فراهم بودن امکان معرفی نیازمندان به نهادهای مسؤول بهمنظور تحت پوشش قرار گرفتن شایسته و توأم با حفظ کرامت انسانی است.
گام اساسی دیگر، هماهنگی ضروری میان خود نهادهای مسؤول و بازتعریف حوزه عملکردی بهمنظور پیشگیری از همپوشانیهای احتمالی است. شایسته است ستاد مرکزی حمایت از مستضعفان در سطح هر شهرستان تشکیل شده و طرحها و اقدامات مورد نظر را با هماهنگی هر چه بیشتر به انجام رسانند.
بازیابی جایگاه نهادهای مسؤول حمایتی در جامعه اسلامی، زمینه سوء استفاده از نیازمندان در جهت اهداف خاص فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را از بین خواهد برد. در چنین فضائی دیگر گروههای مذهبی انحرافی، قادر به تأثیر بر اعتقادات دینی افراد از طریق حمایتهای مالی نخواهند بود و بیوهزنانِ ناگزیر از بهرهمندی از خدمات حمایتی، مورد سوء استفاده قرار نمیگیرند. همچنانکه این فرصت را از فعالان سیاسی برای به انحراف کشاندن مشارکت انتخاباتی مستضعفان در راستای اهداف منفعتجویانه، سلب خواهد کرد.